پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: روزنامه کیهان در 5 آذر 1359 طی گزارشی از چند چهره ی سیاسی مطرح آن زمان، در رابطه با جدایی دین از سیاست سوالاتی پرسیده است. در این گزارش، حسن روحانی، ابراهیم یزدی، اعظم طالقانی، هادی غفاری، موسوی گرمارودی و موسوی بجنوردی پاسخ می دهند.
-----------------------------
دکتر حسن فریدون روحانی: خطر بزرگ در منطقه، اسراییل است/ دین با سیاستهای جهانی هرگز جدایی نخواهد داشت
دکتر حسن فریدون روحانی، نماینده سان در مجلس شورای اسلامی در پاسخ میگوید: این مسأله از سالیان دراز مورد بحث بوده و ما این را میدانیم که دستهای استعمار از آن زمانی که دین در صحنه تاریخ و عالمان و اندیشندان اسلامی در خط سیاست قدم گذاشتند تا چه حد برای استعمارگران خطرناک بوده است. از دوازده قرن پیش گرفته تا برسیم به قرن اخیر و کارهای سیدجمال الدین اسدآبادی و میرزای شیرازی بزرگ و آنهایی که نهضت مشروطه را پیا کردند و مخصوصا در نهضت اخیر رهبری آن به عهده امام است است، استعمارگران فهمیدند که اگر دین و متفکرین و البیشندان و عالمان در صحنه سیاست اجتماعی و بینالمللی ظاهر شوند میتوانند ضربههای جبران ناپذیری به آنها بزنند. برای این منظور آنها دبائی فراوانی را به کار گرفتند و میگیرند که یکی از آنها این است که با تبلیغات شومشان میگویند دین کاری به سیاست ندارد، دین مکتب و مقصدی و هدفی را دنبال میکند سیاست هدفی دیگر، گویی دین رابطه بین انسان و خدا را میخواهد درست کند و سیاست روابط اجتماعی انسان با انسان را اصلاح و تأمین کند. البته اگر ادیانی هم احتمالاً عالم باشند که این چنین برداشتهایی داشته باشند، حتماً اسلام از این محوطه و از این اتهام بدور است، چون در آئین مقدس اسلام، اسلام دینی است که هم روابط انسانها را باهم تطبیق میدهد و رابطه او را باخدا تنظیم مینماید.
پس جای تردیدی نیست که سیاست از دیدگاه اسلام در متن دین است. یا در دین مقدس اسلام احکامی که راجع به مسائل سیاسی اجتماعی و اقتصادی داریم بمراتب بیشتر از مسائلی است که راجع به موضوعات عبادی آمده است. پس سیاست از دین جدا نیست بلکه شبیه هم هستند و در داخل یکدیگر و به عبارت دیگر سیاست بخش بزرگی از مسائل مذهبی و اسلامی را تشکیل میدهد و این انقلاب ما باز نیز دلیل بزرگی براین میکنه است. اگر اینچنین تفکری قبلاً بود ما دیدیم که امام است با نهنش و با قیامش عملاً ثابت کرد که سیاست نباید از دین جدا باشد.
امام عملاً برای مردم ثابت کردند که اسلام در متن سیاست است و در متن جامعه قرار دارد و با این روش خط بطلان براین فکر استعماری کشیدند که برای جامعه ما خطرناک است. امام در این انقلاب به همه ثابت کردند که حتی دین و سیاست اسلامی به همه روابط بینالمللی نیز ارتباط دارد و دلیل روشن این امر نیز این بود که ایشان در حدود ۱۷ یا ۱۸ سال پیش اعلام کردند که کشورهای اسلامی باید با هم متحد شوند و خطر بزرگ در منطقه اسرائیل است. در سال ۱۳ هم خطر آمریکا را ملت ایران و کشورهای جهان سوم گوشزد فرمودند و برای ما هملا ثابت شد که دین نه تنها با سیاست داخلی توام است بلکه با سیاستهای جهانی هرگز جدائی نخواهد داشت. سیاست از دیدگاه اسلام در ولیبرالها که دنباله متجددین را گرفتند، هر یک بنحوی متن دین است. از این اندیشه متأثر هستند و دفاع میکنند.
دکتر یزدی: دین ما دین سیاست هاست/جدایی دین از سیاست یک تفکر پوسیده است
دکتر ابراهیم یزدی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی:
نظر خود را در مورد «دین» و «سیاست» چنین بیان کرد: این یک ماله خیلی کهنه و قدیمی است. خط ما در سی و چندسال گذشته معلوم بوده است. من از زمانی که آگاهی مذهبی پیدا کردم و داشتم و در جامعه فعال بودم یسی از زمانیکه دانشآموز بودم مخالف جدائی دین و سیاست بودم و معتقدم دین ما دین سیاست هاست و بالعکس اینها تفکیک ناپذیرند. سیاست به معنای اداره و امنیت امور اجتماع جدای از دین نیست، زمانی که ما دانشجو بودیم در بعضی از مساجد تهران به ما اجازه فعالیت نمیدادند برای اینکه ما میرفتیم و سیاسی محبت میکردیم و یعنی میخواستیم بگوئیم که مذهب باید در مقابل مسائل اجتماعی موضع داشته باشد و نظر بدهد و آقایان دخال بکنند و شرکت داشته باشد. بنابر این جدایی دین و سیاست تفکر پوسیدهای است و جدید هم نیست و اینکه چرا این روزها این ماله دوباره مطرح شده است. من دقیقاً اطلاع ندارم ولی از نظر من محکوم است.
اعظم طالقانی: دین یعنی راه و روش زندگی
خانم اعظم طالقانی در پاسخ به سؤال میگوید: البته این مسأله نیز ارتباط پیدا میکند با موضوع تخصص و مکتب. اصولاً باید دید که ما دین را چگونه معنی میکنیم. یکی از معانی دین راه و روش زندگی است راه و روشی که نتیجه و جزا هم دارد یعنی اگر اعتقاد پیدا کردی بعدین اعتماد پیدا میکنی به این که جهان عمل است و جهان عکس العمل هر کاری که میکنیم با انتخاب اختیار است ولی نتیجه آن از اختیار بیرون در رابطه با ست و قوانین آفرینش است. در این جا خود کلمه سیاست به معنی لغوی عبارت است از اینکه روشی و نظامی که حاکم میشود بر جامعه که اجتماع راجهت و حرکت و سامان میدهد، بنابراین این مسأله را چطور میتواند دی جمد باند دین مجموعه ایست از راه و رونها، از تصمیمگیریها از قوانین و از آن خبری که انسان و جامعه پیروی دارند امن در روی زمین به آن احتیاج دارد برای پیشبرد اهدافتی برای انکه برسد.
موسوی گرمارودی: آنچه ممکن است در آن اخلاقی بهم برسد در تلقی ما از سیاست است
علی موسوی گرمارودی مشاور فرهنگی و مطبوعاتی دکتر بنی صدر، رئیس جمهوری ایران، در پاسخ به سؤال ما گفت: دین در لغت از ریشه ایست که در عربی بمعنی نزدیکی است و شاید این نامگذاری بدان سبب است که در اسلام هیچ چیز وجود ندارد، که از قلمرو شمول دین دور باشد بنابراین سیاست میز در اسلام مطرح است و اما اینکه رابطه این نو چگونه باید باشد وابسته به این مطلب است که سیاست راچه میدانیم و چگونه تلقی میکنیم زیرا دین ما و حدود و ثغور آن و اهداف آن و رسالتهایش روغن است، پس آنچه ممکن است در آن اخلاقی بهم برسد در تلقی ما از سیاست است. اگر سیاست به معنایی است که ما در چرچیلها و کارترها و صدامها سراغ میداریم.
استاد محمدتقی شریعتی: کسانیکه میخواهند دین را از سیاست جدا بدانند، در حقیقت دین را از یک رضاخان را میزنند عزیت کاملی خالی میکنند
حجت الاسلام غفاری: از ابعاد یک دیانت سیاستش است. ما معتقدیم که خط و مشی جریانات سیاسی را دین باید مشخص کند.
موسوی بجنوردی: دین در حقیقت همان ایدئولوژی هاست و سیاست نمیتواند بدون ایدئولوژی باشد. دین باید مشخص کند دکتر پیمان: اندیشه حکومت لائیک حکومت دین و سیاست در تنگاتنگ هم قرار دارند غیر مذهبی از اروپا میان روشنفکرانها نفوذ کرد.