صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۸۲۴۷۸۵
تاریخ انتشار: ۰۶ : ۲۲ - ۲۱ مهر ۱۴۰۳
یادداشت‌های اسدالله علم: بعد از شرفیابی منزل آمده کار کردم. رفتم دست مادرم را که صبح موفق نشده بودم بوسیدم. سر شامِ علیاحضرت ملکه پهلوی که شاهنشاه تشریف داشتند، رفتیم. نخست وزیر هم بود. شاهنشاه از او پرسیدند انعکاس عمل بحرین پیش مردم چیست؟ من تعجب کردم که به کمال صراحت گفت آنکتی که از طبقات مختلف شده نشان می‌دهد که اغلب ترجیح می‌دادند ما به یک صورتی ... آن جا را میگرفتیم، حالا چه طورش را نمی‌گویند؛ که واقعاً البته این حرفش هم حسابی بود. متاسفانه دنبال آن را باز هم به تملق زیاد کشانید.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود. 

 

«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.

 

۱۲ فروردین ۱۳۴۹: صبح به بیمارستان رفتم که علیاحضرت را از بیمارستان به کاخ بیاورم، به این جهت شرفیاب نشدم، ولی بعدازظهر شرفیاب شدم. تمام کارهای جاری بود که عرض کردم. فقط عرض کردم نخست وزیر و وزیر خارجه در پیشگاه مبارک خیلی بی ادب هستند. اجازه بفرمایید آنها را ادب کنم. فرمودند، «تربیت آمریکایی و انگلیسی است با وصف این تذکر بده، خوب است». عرض کردم کاش روی تربیت باشد ولی می ترسم اینها می خواهند به مردم حالی کنند که خودشان هم هستند که در مقابل شاه اینطور رفتار می کنند. شاهنشاه خندیدند ولی فرمودند «گمان نمی کنم این طور باشد چون دیده ای که وقتی من به اردشیر دست می دهم جلوی من زانو می زند». عرض کردم این هم کار بسیار بدی است. در پاریس که این کار را کرد یک خبرنگار فرانسوی به من گفت: مگر شاه شما رفورمیست و دمکرات نیست، چه طور اجازه می دهد یک نفر وزیر به این صورت جلوی او زانو بزمین بزند؟ شاهنشاه از این عرض من خوششان نیامد. فرمودند «باید می گفتی این یک ترادیسیون ملی است». یاللعجب که تملق، بزرگترین و باهوش ترین و بزرگوارترین مردان را هم گمراهی می دهد. 

بعد از شرفیابی منزل آمده کار کردم. رفتم دست مادرم را که صبح موفق نشده بودم بوسیدم. سر شامِ علیاحضرت ملکه پهلوی که شاهنشاه تشریف داشتند، رفتیم. نخست وزیر هم بود. شاهنشاه از او پرسیدند انعکاس عمل بحرین پیش مردم چیست؟ من تعجب کردم که به کمال صراحت گفت آنکتی که از طبقات مختلف شده نشان می دهد که اغلب ترجیح می دادند ما به يك صورتی ... آن جا را میگرفتیم، حالا چه طورش را نمی گویند. که واقعاً البته این حرفش هم حسابی بود. متاسفانه دنبال آن را باز هم به تملق زیاد کشانید.