صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۷ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۸۲۳۷۱۷
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۸ - ۱۷ مهر ۱۴۰۳
خاطرات خیامی، موسس ایران ناسیونال؛ قسمت سی؛
 در پایان بازدید شاه شخصاً یک دستگاه پیکان خرید و از طرف کارخانجات ایران ناسیونال یک دستگاه اتوبوس مخصوص کتابخانه برای استفاده در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به فرح تقدیم شد. باید اضافه کنم که پس از گفته‌های شاه در مورد تهیه وسایل رفاه و ورزش برای کارگران، به سرعت در قسمت بالای زمین ایران ناسیونال می‌دانی به اندازه میدان‌های رسمی فوتبال که سطح آن چمن بود و نیز چندین زمین تنیس و دو استخر شنای بزرگ و می‌دانی سرپوشیده که جای کافی برای تماشاچی داشت، ساختیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «پیکان سرنوشت ما» با گردآوری و نگارش مهدی خیامی توسط نشر نی در سال ۹۷ منتشر شده است. این کتاب، خاطرات احمد خیامی، موسس ایران ناسیونال (ایران خودرو)، فروشگاه‌های کوروش و بانک صنعت و معدن است. «انتخاب» روزانه ساعت ۶ عصر، بخش‌هایی از این کتاب هیجان انگیز را منتشر می‌کند.

شاه و ملکه با اتومبیل پیکانی که محمود راننده‌اش بود تا پای هلی کوپتر رفتند. در آن زمان بزرگراه تهران - کرج در دست ساخت بود و از بالای زمین ایران ناسیونال عبور می‌کرد، شاه سؤال کرد این همه کارگر را با چه وسیل‌های به کارخانه می‌آورید؟ به عرض رساندم همه آن‌ها با اتوبوس‌های متعددی که از مسیر خانه‌های آن‌ها عبور می‌کند به کارخانه می‌آیند. صبح اول وقت سوار اتوبوس می‌شوند و چند دقیقه مانده به هفت در کارخانه آماده کارند. ایشان گفت این کارگر‌ها در شش روز کار خسته می‌شوند و شما باید وسایل تفریحی برای آن‌ها در روز‌های تعطیل فراهم کنید. مثلاً برای آن‌ها استخر شنا و میدان‌های ورزشی بسازید تا بتوانند به اتفاق خانوادۀ خود سرگرمی سالمی داشته باشند.

 در پایان بازدید شاه شخصاً یک دستگاه پیکان خرید و از طرف کارخانجات ایران ناسیونال یک دستگاه اتوبوس مخصوص کتابخانه برای استفاده در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به فرح تقدیم شد. باید اضافه کنم که پس از گفته‌های شاه در مورد تهیه وسایل رفاه و ورزش برای کارگران، به سرعت در قسمت بالای زمین ایران ناسیونال می‌دانی به اندازه میدان‌های رسمی فوتبال که سطح آن چمن بود و نیز چندین زمین تنیس و دو استخر شنای بزرگ و می‌دانی سرپوشیده که جای کافی برای تماشاچی داشت، ساختیم.

در کمتر از یک سال پس از بازدید شاه برای بازی‌های والیبال و بسکتبال و ورزش‌های باستانی ورزشگاه بزرگی ساختیم و روز‌های جمعه تمام کارگرانی که به ورزش و بازی پینگ پنگ علاقه‌مند بودند به اتفاق خانواده با اتوبوس‌های کارخانه برای استفاده از وسایل ورزشی به محوطه آورده می‌شدند. زمین چمن فوتبال آنقدر مورد استفاده کارگران و ورزشکاران ایران ناسیونال قرار گرفت که تیم فوتبال پیکان را تشکیل دادیم تیم پیکان در مسابقات بین‌المللی شرکت می‌کرد.

در یک سری از مسابقات این تیم با تیم فوتبالی از اسرائیل در میدان امجدیه بازی کرد و به پیروزی رسید و قهرمان شد. در آن روز شادمانی و استقبال مردم از مسابقه بی نظیر بود. در پایان مسابقه، وقتی از میدان امجدیه خارج می‌شدم، به چشم خود می‌دیدم که مردم اتومبیل پیکان را روی دست بلند کرده‌اند و هورا می‌کشند. به راستی در آن روز خوشحالی ده‌ها هزار نفر از تماشاچیان کم نظیر بود.

ناگفته نماند که محمود از بازیکنان قدیمی تیم شاهین بود. علاقه او به فوتبال آن قدر بود که همۀ مسابقات داخلی و بازی‌های مهم خارجی را پیگیری می‌کرد کارخانه مسابقه که اتومبیل‌سازی روتس که از این علاقه آگاه بود هر وقت مسابقه مهمی بین تیم‌های. معروف برگزار می‌شد برای محمود بلیت هواپیما و بلیت جایگاه مخصوص و رزرواسیون هتل می‌فرستاد و محمود یکی دو روز به سفر می‌رفت و مسابقات را از نزدیک تماشا می‌کرد. عده‌ای از دوستان و همکاران نیز که عشق و علاقه محمود به فوتبال را می‌دیدند تشویقش می‌کردند که ایران ناسیونال هم باید یک تیم فوتبال تأسیس کند.

 فریدون معاونیان، مهندس معمار که از آغاز کار با ما همکاری داشت و قسمت اعظم کارخانه‌های ایران ناسیونال و کارخانه‌های جنبی را در تهران، مشهد و اصفهان ساخت، یک روز به محمود گفت بیشتر باشگاه‌های فوتبال معروف اروپا متعلق به کارخانه‌های اتومبیل‌سازی هستند مانند یوونتوس فیات روتس فولکس واگن و... محمود هم که به فوتبال علاقه زیادی داشت پیشنهاد او را پذیرفت و ایران ناسیونال باشگاه اقبال را که به همت صنعتکاران و تاجیک، قهرمانان سابق تأسیس شده بود خرید و به توسعه آن پرداخت و به این ترتیب تیم پیکان به وجود آمد. اما موفقیت پیکان که حتی زمانی قهرمان کشور شده بود وقتی به اوج رسید که ستاره‌های تیم شاهین بعد از انحلال آن تیم صاحب نام به پیکان پیوستند.

این خاطره فرعی را هم بگویم که در زمستان ۱۳۴۵، زمانی که محمدرضاشاه مهمان ملکه الیزابت دوم در بریتانیا بود، از طرف روتس دعوت شده بود که از کارخانه بازدید کند و مرا هم به آن مراسم دعوت کرده بودند. اردشیر زاهدی آن موقع سفیر ایران در بریتانیا بود که همراه با محمدرضاشاه با هلی کوپتر به کارخانه کاونتری آمد؛ در آن مراسم لرد روتس و برادرش و تمام مدیران فنی کارخانه حضور داشتند. در آنجا شاه از بنده سؤال کرد آیا شما هم چنین تأسیساتی در ایران درست کرده‌اید. درباره اتاق هیلمن هانتر که کارخانه روتس ساخته بود به عرض رساندم، آنچه ما خواهیم ساخت به مراتب مدرن‌تر و بهتر از محصولات این کارخانه خواهد بود زیرا تمام ماشین آلات و ابزار‌های ساخت این کارخانه قدیمی‌اند، در حالی که تمام ماشین آلات ایران ناسیونال مدرن‌اند و همچنین سالن‌ها و خطوط تولید ما برای آینده ساخته شده‌اند.

ایشان گفتند ان شاء الله برای روز افتتاح مجدداً خواهیم آمد و سپس ادامه دادند در روز افتتاح یک بار دیگر مدیران درجه اول روتس و مرسدس بنز و مدیران عامل بیشتر کارخانجاتی که از آن‌ها ماشین آلات خریده‌اید و جمع کثیری از رجال کشوری و لشکری و هنیت وزرا و اعضای دو مجلس و صاحبان صنایع را دعوت کنید.