صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۶ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۸۲۲۱۶۷
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۸ - ۱۲ مهر ۱۴۰۳
خاطرات خیامی، موسس ایران ناسیونال؛ قسمت بیست و شش؛
مهندس شریف امامی که پس از افتتاح کارخانه ایران ناسیونال بابت مسائل مربوط به معافیت گمرکی و سود بازرگانی خاطره بدی از من داشت با عصبانیت گفت وظیفه اتاق صنایع حفظ منافع اعضایش است و اگر دیگران با این فکر مشکلی دارند می‌توانند به اتاق بنویسند و اضافه کرد که پیشنهاد شما عملی نیست. شک نیست که تصویب نشدن پرداخت وام کذایی به ایران ناسیونال به دلیل خصومت شخصی شریف امامی با ما بود، زیرا بر همگان روشن بود که ساخت سواری‌های ایران ناسیونال از هر حیث نسبت به مونتاژ تعداد کمی اتومبیل رامبلر مزیت‌های بیشتری دارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «پیکان سرنوشت ما» با گردآوری و نگارش مهدی خیامی توسط نشر نی در سال ۹۷ منتشر شده است. این کتاب، خاطرات احمد خیامی، موسس ایران ناسیونال (ایران خودرو)، فروشگاه‌های کوروش و بانک صنعت و معدن است. «انتخاب» روزانه ساعت ۶ عصر، بخش‌هایی از این کتاب هیجان انگیز را منتشر می‌کند.

 

کمبود پول نقد

 مشکل ما در آن زمان نداشتن پول نقد بود با این که پروژه ما را کارخانه روتس و دی جی سینی بهترین پروژه و سودآور تشخیص داده بودند و مشاوران امریکایی و مدیران بانک توسعه صنعتی نیز آن را بسیار سودآور می‌دانستند در نهایت هیئت مدیره بانک توسعه صنعتی پروژه ما را رد کرد و پرداخت وام به ما منتفی شد.

در عوض پروژه مونتاژ رامبلر که جعفر اخوان دوست جعفر شریف امامی ارائه داده بود سودآور تشخیص داده شد و وام اتومبیل‌سازی را به اخوان دادند. من در سال ۱۳۴۳ به عضویت اتاق صنایع ایران که رئیس آن جعفر شریف امامی بود انتخاب شدم وقتی در نخستین جلسات شرکت کردم با کمال تعجب متوجه شدم بیشتر مباحث مطرح شده در جلسه نمایندگان در حدود حفظ منافع اعضای آن می‌چرخد و توصیه‌های اتاق بازرگانی به دولت بیشتر در جهت رفع مشکل اعضا بود.

 در جلسه‌ای گفتم اتاق صنایع ایران باید حافظ منافع کلیه صنعتگران کشور باشد و بهتر است ترتیبی داده شود که حداقل صنعتگران و کارخانه‌داران تهران با اتاق صنایع و بازرگانی ایران تماس برقرار کنند و برای رفع مشکلات آن‌ها اقداماتی انجام شود آن طور که من می‌بینم، تمام مذاکرات اتاق درباره رفع مشکلات اعضای آن مخصوصاً اعضای هیئت مدیره است و این شایسته نیست.

مهندس شریف امامی که پس از افتتاح کارخانه ایران ناسیونال بابت مسائل مربوط به معافیت گمرکی و سود بازرگانی خاطره بدی از من داشت با عصبانیت گفت وظیفه اتاق صنایع حفظ منافع اعضایش است و اگر دیگران با این فکر مشکلی دارند می‌توانند به اتاق بنویسند و اضافه کرد که پیشنهاد شما عملی نیست. شک نیست که تصویب نشدن پرداخت وام کذایی به ایران ناسیونال به دلیل خصومت شخصی شریف امامی با ما بود، زیرا بر همگان روشن بود که ساخت سواری‌های ایران ناسیونال از هر حیث نسبت به مونتاژ تعداد کمی اتومبیل رامبلر مزیت‌های بیشتری دارد.

حتی بعضی از مدیران بانک توسعه صنعتی مخصوصاً مشاوران امریکایی‌اش از این عمل هیئت مدیره تعجب کرده بودند. مشکل سرمایۀ نقد روز به روز بیشتر می‌شد چون قول داده بودم خط تولید سواری را در دو سال افتتاح کنم کم کردن سرعت ساخت کارخانه آبروریزی بود، در حالی که هر روز به مشکلات تازه‌ای در کار ساخت کارخانه بر می‌خوردیم. مثلاً کارخانه‌های سیمان در آن موقع به دلیل سرعت ساخت و ساز نمی‌توانستند سیمان مورد نیاز را در اختیار ما بگذارند برای تهیه آجر و حتی شن هم با مشکلات زیادی روبه رو بودیم. نداشتن پول نقد هم سربار بود بانک‌های داخلی هم نمی‌توانستند بیشتر از ده درصد سرمایه بخش خصوصی اعتبار در اختیار آن‌ها بگذارند.

در هر یک از بانک‌های صادرات و ملی فقط اعتباری محدود به چهار میلیون تومان داشتیم و بانک‌ها سفته‌های بیشتر از سه ماه را تمدید نمی‌کردند و اعتبارات بانک‌ها را در کار‌های قبلی مصرف کرده بودیم. شب‌ها خواب نداشتم از طرفی ماشین آلات خریداری شده یکی پس ا پس از دیگری از راه می‌رسید و باید مبالغ زیادی بابت پیش پرداخت آن‌ها و حقوق گمرکی و کرایه حمل و نقل از اروپا به کارخانه نقداً می‌پرداختیم زیرا بیشتر ماشین آلات را می‌بایست حداقل شش ماه قبل سفارش بدهیم و برای این که کارشان را شروع کنند بیعانه‌ای نقدی بپردازیم.

 مقداری پول نقد هر روز از فروش اتوبوس‌ها به دست می‌آمد. پانصد دستگاه اتوبوس به شرکت واحد اتوبوسرانی تهران بدون پیش قسط فروخته بودم و پرداخت اقساط آن‌ها بعد از تحویل کالا شروع می‌شد این هم باری بزرگ بر دوشم بود، زیرا حداقل پنجاه درصد ارزش هر اتوبوس باید نقداً پرداخت می‌شد بیست درصد ارزش قطعاتی که از آلمان حمل می‌شد نقد بود و بیمه و ک بیمه و کرایه حمل از آلمان به ایران و هـ و همچنین حقوق گمرکی نیز باید نقـ نقد پرداخت می‌شد.

قطعاتی که از کارخانه‌های داخلی می‌خریدیم و همچنین حقوق کارگران و مخارج کارخانه همه نقدی بود کلیه مواد اولیه ساختمانی و مزد کارگران و بخشی از قرارداد مقاطعه کاران را باید مرتباً نقد پرداخت می‌کردیم. در قدم بعدی سرمایه ایران ناسیونال را اضافه کردیم و صد میلیون تومان اعتبار اضافی در مدتی کوتاه مصرف شد واقعاً مسأله پول نقد مشکل بزرگی بود. با مدیران بانک ملی و بانک صادرات ملاقات کردم آن‌ها هم حق نداشتند بیشتر از ده درصد سرمایه اعتبار بدهند تمام فکرم متوجه به دست آوردن پول نقد بود. اضافه بر آن، اداره کلیه امور ایران ناسیونال از جمله خرید لوازم یدکی کار خریدوفروش و مشکلات تهیه مصالح ساختمانی بر دوش ما بود با تمام این گرفتاری‌ها کمپانی بنز اعلام کرد ساخت مینی بوس‌های ۳۱۹ را متوقف می‌کند و به جای آن‌ها مدل جدیدی می‌سازد. مدل جدید مینی بوس ۳۰ بود که باید برای ساختن آن‌ها مقدار زیادی قالب و ماشین آلات سفارش می‌دادیم و سالن بسیار مدرن و جدیدی به جای سالن قبلی می‌ساختیم.

مجبور بودم بروم به آلمان و نقشه قالب‌های جدید و ماشین آلات فراوان دیگری برای مدل جدید سفارش بدهم. از طرفی برای تعمیرات پیکان باید محلی در شهر تعیین می‌کردیم. به همین مناسبت زمین وسیعی در حاشیه خیابان آیزنهاور به نقد خریدیم. درست به یاد ندارم متری چند بود ولی کمتر از متر مربعی پنجاه تومان نشد. برای آن مقادیر زیادی ماشین آلات و ابزار لازم بود و همین طور باید ده تا پانزده هزار متر مربع سالن مجهز تعمیرگاه می‌ساختیم تمام این‌ها بار گرانی بر دوش من و محمود بود.