پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ «انتخاب»: نورالدین کیانوری دکترای مهندسی عمران و دبیرکل حزب توده از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ بوده است؛ و نوه پسری شیخ فضلالله نوری و همسر مریم فیروز بود. وی در سال ۶۱ به جرم همکاری با شوروی دستگیر و در سال ۷۸ درگذشت. کتاب خاطرات نورالدین کیانوری، محصول پرسش و پاسخهای عبدالله شهبازی با اوست. این کتاب در سال ۱۳۷۲ توسط نشر اطلاعات منتشر شد. «انتخاب» روزانه بخشهایی از این کتاب را منتشر میکند.
رحمت الله جزنی؟
کیانوری: رحمت الله جزنی از شاهکارهای خلقت انسانی است! او پسر یکی از مهاجرین ایرانی مقیم شوروی بود که به ایران برگشتند سه برادر بودند و هر سه در حزب فعالیت داشتند. رحمت الله جزئی ابتدا عضو سازمان جوانان بود و بعد عضو حزب شد. او از مخالفین سرسخت شرمینی و از موافقین سرسخت کیانوری بود بچه فوقالعاده باحرارت و فعال و خیلی هم زرنگ بود و شهرتی کسب کرد بتدریج جذب زندگی مرفه شد و با یک خانم بیوه، که از شوهر قبلی یک سازمان بزرگ ورزشی و خانه و باغ بزرگی داشت، ازدواج کرد. در این زمان او عضو کمیته ایالتی تهران بود. زمانیکه دستگیریها شروع شد، او تقاضا کرد که حتماً به مهاجرت فرستاده شود و گفت: البته اگر گرفتار شوم تا لب مرگ مقاومت خواهم کرد ما با مهاجرت او مخالفت کردیم چون من بتدریج نسبت به او شناخت پیدا کرده بودم. پس از دستگیری بلافاصله ضعف نشان داد. بعد از آزادی به کمک، خانمش که از دوران شوهر اولش با دربار ارتباطاتی داشت بتدریج به دربار نزدیک شد و میلیاردر شد. بعد از انقلاب مدت کوتاهی در ایران بود و ثروتش را نقد کرد و به اروپا با آمریکا رفت.
او چه نسبتی با بیژن جزنی داشت؟
کیانوری: تصور میکنم که عموی بیژن جزنی بود. او برادر دوم (حشمت الله جزنی) شوهر منیره مهران بود که خیانت کرد و در سطوح بالای رژیم کار میکرد.
نظر شما درباره بیژن جزنی چیست؟
کیانوری: من بیژن جزنی را نمیشناختم. او در نوجوانی تحت تأثیر خانوادهاش در سازمان جوانان فعالیت داشته است. بیژن جزنی اصلاً با اینها قابل مقایسه نیست. شنیدهام که در زندان او را با پدرش روبرو کردند و او به صورت پدرش تف انداخت.