پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: برخیز و اول تو بکش: تاریخ مخفی ترورهای هدفمند اسرائیل؛ کتابی است که در سال ۲۰۱۸ میلادی به قلم رونن برگمن نوشته شدهاست. این کتاب تاریخچه ترورهای مخفی موساد است. نویسنده که خبرنگار روزنامه یدیعوت آحارانوت و از نویسندگان ارشد سابق بخش نظامی روزنامه «هاآرتص» است، از طریق مصاحبه با افراد مطلع و بررسی اسناد تلاش کردهاست که تاریخچهای از عملیات ترور مخفیانه اسرائیل را ارائه دهد. «انتخاب» روزانه بخشهایی از این کتاب را در ساعت 6 عصر منتشر خواهد کرد.
در ماه نوامبر گروهی از دانشجویان خشمگین و حامیان [آیت الله] خمینی وارد سفارت آمریکا در تهران شدند و آن را اشغال کردند و دیپلماتها و سایر کارکنان آنجا را گروگان گرفتند. همچنین به مجموعهای عظیم از محتوای اطلاعاتی آمریکاییها دست پیدا کردند بحران متعاقب این ماجرا و شکست عملیات نجات، موجب تحقیر ایالات متحده و شکست جیمی کارتر در انتخابات دوره دوم ریاست جمهوریاش شد رابرت گیتس که آن زمان یک مقام ارشد در دفتر تحقیقات راهبردی سیا و بعدها رئیس سیا و وزیر دفاع، شد میگوید: ما در مواجهه با این تهدید جدید احساس درماندگی کردیم برای واشنگتن و اورشلیم کاملاً روشن بود کشوری که زمانی نزدیکترین متحد آنها در خاورمیانه بود؛ اکنون به سرسختترین دشمن آنها تبدیل شده است. همچنین خیلی زود معلوم شد دیدگاه [آیت الله] خمینی تنها محدود به جمهوری اسلامی که در ایران اعلام کرده بود نیست آیت الله، به جای چسبیدن به قدرت، مصمم بر گسترش انقلاب اسلامی در سراسر خاورمیانه بود. او قصد داشت از لبنان شروع کند یکی از نزدیکترین حامیان و دوستان [آیت الله] خمینی در طول سالهای تبعیدش یک روحانی شیعه به نام علی اکبر محتشمی پور بود که مأموریت گسترش انقلاب به او محول شد. او اولین بار با [آیت الله] خمینی در نجف، هنگامی که در حال مطالعه و تدریس بود، ملاقات کرد.
نجف یکی از شهرهای مقدس عراق است که آیت الله پس از تبعید آنجا ساکن شد. محتشمی پور در تمام سالهای تبعید چه در عراق و بعد در فرانسه او را همراهی کرد. [آیت الله] خمینی سال ۱۹۷۳ او را با گروهی از یاران وفادار به کشورهای منطقه خاورمیانه فرستاد تا با جنبشهای آزادی خواه مسلمان در این منطقه ارتباط برقرار. کند این محتشمی پور بود که با فتح اتحاد گرفت و این اتحاد منجر به پذیرش نیروهای آیت الله در پایگاههای آموزشی نیروی ۱۷یگان چریکی و عملیاتهای ویژه فتح شد.
نیروهای خبره فتح در پایگاههای آموزشی به نیروهای جوان هنر خرابکاری عملیاتهای اطلاعاتی و تاکتیکهای ترور را یاد میدادند. برای عرفات آموزش دیدن نیروهای [آیت الله] خمینی در پایگاههایش راهی برای به دست آوردن حمایت از آرمان فلسطین و تبدیل خودش به یک شخصیت بینالمللی بود؛ اما این کار برای [ آیت الله] خمینی و محتشمی پور بخشی از یک راهبرد متمرکز و بلند مدت بود؛ راهبرد گسترش انقلاب اسلامی در حال پرورش در ایران به لبنان کشوری کوچک در قلب خاورمیانه با جمعیت زیادی از شیعیان فقیر که آماده انگیزش و تحریک بودند. آیت الله خمینی طبق گفته خود میخواست نظارتش بر بیت المقدس را حفظ کندريال یک موقعیت راهبردی رو به جلو که ما را نزدیک بیت المقدس بیاورد. یعنی مرز لبنان با اسرائیل تا سال ۱۹۷۹ صدها شیعه به عنوان ارتش چریکی تحت آموزش قرار گرفتند.
وقتی آیت الله خمینی به ایران بازگشت و قدرت را در دست گرفت؛ محتشمی پور نقش مرکزی در راهاندازی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی داشت؛ نیرویی که از حاکمیت آیت الله خمینی در داخل کشور حراست میکرد.
پیش از پیروزی انقلاب ایران ایده دولت اسلامی یک آرزوی خیالی و دور از واقعیت بود؛ اما حالا افرادی که زندگی خود را در دانشگاههای افراطی اسلامی ایران و کمپهای آموزشی لبنان گذرانده بودند به اربابان سرزمین تبدیل شده بودند. تقریباً سه سال پس از سرنگونی شاه و در حالی که انقلاب در تهران کاملاً جاپای خود را محکم کرد؛ آیت الله خمینی محتشمی پور را به عنوان سفیر ایران در سوریه منصوب کرد. او در این منصب دو نقش ایفا میکرد. در ظاهر او مانند همه سفرا فرستاده وزارت خارجه کشورش بود؛ اما در باطن و پنهان یکی از اعضای ارشد سپاه بود که مستقیم از [ آیت الله] خمینی دستور میگرفت و تعداد زیادی از پرسنل را فرماندهی میکرد و در ماه میلیونها دلار بودجه صرفش میشد. این نقش دوم یعنی نقش سری بسیار مهمتر از نقش ظاهر و آشکار سفیر بود. آن زمان ارتش سوریه بیشتر خاک لبنان را اداره میکرد؛ به همین دلیل [آیت الله ] خمینی برای اینکه نیروهای انقلابیاش مؤثر عمل کنند به یک واسطه برای معامله با حافظ اسد رئیس جمهور سوریه نیاز داشت. این واسطهگری وظیفه محتشمی پور بود. طراحی و ایجاد یک رابطه دیپلماتیک که موجب اتحاد نظامی شود.
برخلاف دشمن مشترکشان یعنی اسرائیل، حافظ اسد ابتدا به طرح و پیشنهادهای محتشمی پور مشکوک شد. سفیر ایران سرشار از شور انقلابی نامحدود بود اسد یک عرب سکولار بود و میترسید خشم اسلام گرایی و تحریککننده محتشمی پور در نهایت غیر قابل کنترل و علیه رژیم خودش شود. این بازتاب احتمالی مهمتر از هرگونه منفعت آنی و مستقیم به نظر میرسید؛ اما پس از اینکه اسرائیل سال ۱۹۸۲ به لبنان تجاوز کرد؛ اسد محاسبات خود را تغییر داد. جنگ نه تنها برای اسرائیل بلکه برای اسد هم یک فاجعه بود نیروهای سوریه در مقابله با اسرائیل با ضربتی قاطع مواجه شدند بدترین صدمه را نیروی هوایی سوریه دید؛ نیرویی که اسد به آن میبالید و قبلاً فرمانده آن بود و هنوز از آن پشتیبانی میکرد در مجموع هشتاد و دو فروند هواپیمای جنگی سوری ظرف چهل و شش ساعت نابود شدند؛ در حالی که اسرائیل تنها یک هواپیما از دست داد.....