پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : *چه مدتی با همسرت زندگی کردی؟
مدتها است که با شوهرم زندگی نمیکنم. او مدتهاست که از من دور شده است.
*چرا مدتهاست از هم جدا شدهاید؟
شوهرم بعد از عقد برای کار به دبی رفت. قرار بود دو سال آنجا بماند و برگردد اما دیگر برنگشت.
*چه مدتی بود او را میشناختی؟
شوهرم پسرعموی پدرم بود. او بعد از سربازی به خواستگاریام آمد. من هم قبول کردم اما فکر نمیکردم زندگی ما اینطوری شود.
*چرا تو را رها کرد؟
او مدتهاست که حتی با من تماس تلفنی هم ندارد.
*میدانی چرا چنین کاری میکند؟
نمیدانستم، تااینکه متوجه شدم با زنی دیگر ارتباط دارد.
*میدانی آن زن کیست؟
میدانم او یک زن اهل دبی است اما نمیدانم کیست.
*همسرت در جریان است میخواهی چه کنی؟
مادرش در جریان است. به او اطلاع دادهام.
*میخواهی جدا شوی؟ یعنی تلاشی برای زندگی مشترک نمیکنی؟
من یک ماه بعد از عقد از سوی شوهرم ترک شدم. او هیچ محبی به من نمیکند. ما هیچ ارتباطی با هم نداریم. حتی تلفنی صحبت نمیکنیم.
*خودت کار میکنی؟
در یک کافه کار میکنم. بعد از عقد میخواستیم با هم به دبی برویم و آنجا کافه راه بیندازیم. شوهرم با این قول به من گفته بود میرود و من را هم میبرد اما رفت و دیگر نیامد.
*پدرت با این جدایی موافق است؟
نه. او میگوید نباید این کار را بکنی و بسیار عصبانی است اما من تصمیم خودم را گرفتهام.