پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «اتاقی که در آن اتفاق افتاد»، خاطرات کاخ سفید از زبان جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ترامپ است. او سابقه معاون وزارت خارجه و نمایندگی آمریکا در سازمان ملل را در دوران جورج بوش پسر نیز در سابقه دارد. بولتون که با رویکردهای ستیزه جویانه در حوزه سیاست خارجی شناخته میشود، 372 بار در کتاب خود به ایران اشاره کرده است. این کتاب توسط انتشارات های امیرکبیر و مهراندیش با ترجمه های مختلفی به چاپ رسیده است. «انتخاب» روزانه بخش هایی از این کتاب را منتشر خواهد کرد.
از قسمت قبل:
«کوشنر تلفنی با دیوید فریدمن، سفیرا آمریکا در اسرائیل صحبت می کرد و به او می گفت اجازه نمیدهد تماس نتانیاهو با ترامپ برقرار شود حالا میدانستیم چه کسی اجازه نمیداد آن تماسها با ترامپ برقرار شوند. وقتی گوشی را قطع کرد کوشنر توضیح داد که مانع این تماس و تلاش قبل تر نتانیاهو برای گفتگو با رئیس جمهور شده چون فکر نمی کرده درست باشد که یک رهبر خارجی با ترامپ درباره این گفتگو کند که با چه کسی باید صحبت کند یا نکند.»
به مالوینی گفتم باید با ترامپ درباره حمله شب گذشته اسرائیل در خاک سوریه و دربارهٔ ایران صحبت کنم؛ مالوینی گفت ترامپ در ماشین به او گفته که مکرون از فرصت ضیافت شام شنبه با ترامپ برای دعوت به دیدار با ظریف استفاده کرده است. بعد ترامپ از منوچین دعوت کرده بود تا از سر میزشان بنشیند تا درباره موضوع ظریف صحبت کنند و پیشنهاد کرده بود منوچین به نمایندگی از ترامپ با ظریف دیدار کند.
مالوینی گفت ترامپ همچنین به او گفته که کوشنر هم درباره دیدار احتمالی او با ظریف میداند. حدود ساعت 5:25به همراه مالوینی و کوشنر وارد سوییت ترامپ شدم ترامپ پرسید چرا من نخواستهام در گفتگوهای تلویزیونی یکشنبه شرکت کنم. (! ) توضیح دادم که منوچین کادلو و لایتایزر به جای من این کار را کردهاند تا ما بتوانیم روی مسائل اقتصادی گروه هفت و نه مسائل سیاسی تمرکز کنیم ترامپ توضیحم را پذیرفت که البته کاملاً هم درست نبود.
بعد عملیات نظامی اسرائیل را برای ترامپ تشریح کردم ترامپ موضوع ظریف را پیش کشید و گفت میخواهد با او دیدار کند و پرسید: «به نظرت فکر خوبیه؟ » جواب دادم نه قربان، به نظرم خوب نیست. بعد برایش توضیح دادم که چرا حالا زمان خوبی برای دیدار نیست، چه برسد به این که بخواهیم تحریمهای اقتصادی را برداریم؛ چه برسد به این که خط اعتباری ۵ تا ۱۵ میلیارد دلاری ای را که فرانسه پیشنهاد داده بود و منوچین دربارهاش با لومر صحبت میکرد راه بیندازیم.
گفتم وقتی فشار را از روی ایران برداریم برگرداندن آن بسیار سخت خواهد بود (مثل کره شمالی). حتی یک بخشودگی اقتصادی کوچک تأثیر زیادی روی کشورهای تحت تحریمهای شدید میگذاشت، اما اصلاً نمیدانستیم که قرار است شاهد چه مقدار تغییر رفتار واقعی در رژیم ایران باشیم.
ترامپ نظر مالوینی و کوشنر را هم پرسید. مالوینی با من موافق بود اما کوشنر گفت اگر او به جای ترامپ بود با ظریف دیدار میکرد چون چیزی برای از دست دادن وجود نداشت. دامنه دید این آدمها فراتر از قرارداد پیش رویشان نبود. بعد انگار نوری به مغز ترامپ تابیده باشد گفت: «تا قبل از این که توافق کامل به دست نیاد هیچ خط اعتباری ای راه نمیافته تا زمانی که دست از نقض توافق هستهای برندارن من با هیچ چیزی موافقت نمیکنم. » البته این دقیقاً خلاف چیزی بود که مکرون پیشنهاد میکرد.
اگرچه اظهار نظر ترامپ از چیزی که حدس میزدم بهتر بود اما باز به او اصرار کردم با ظریف دیدار نکند ترامپ گفت: باز هم فکر میکنم باید ببینمش. محرمانه خواهد بود شاید در حد یه دست دادن دوباره تأکید کردم که این کار را نکند و جلسه تمام شد.
بیرون در راهرو، مالوینی و کوشنر و من چند دقیقه دیگر با هم صحبت کردیم. گفتم مکرون یک تختهاش کم است اگر فکر میکند نهادهای مالی معتبر منتظرند تا یک خط اعتباری با ایران تشکیل دهند. همگی در نهایت به این نتیجه رسیدیم که مکرون حداقل یک دروغگوست و سعی میکند اعتبار آن دیدار را از آن خودش کند.