صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۶۲۹۳۰
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۲۳ - ۱۸ بهمن ۱۴۰۲
یادداشت‌های اسدالله علم: ظهر سفیر آمریکا دیدنم آمد و شاهنشاه را رسماً دعوت می کرد که امسال در پاییز به آمریکا تشریف ببرند، در صورتی که ما که آمریکا بودیم گفته می شد [دعوت برای] سال آینده خواهد بود. سر نهار رفتم به شاهنشاه مطلب او را عرض کردم. قبول فرمودند که امسال تشریف ببرند. معلوم می شود [دولت] Administration جدید خود را خیلی محتاج شاهنشاه می بیند. فرمودند مطالعه کن تاریخ در چه حدودی باشد خوب است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود. 
 
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند. 
 
جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۸: ظهر سفیر آمریکا دیدنم آمد و شاهنشاه را رسماً دعوت می کرد که امسال در پاییز به آمریکا تشریف ببرند، در صورتی که ما که آمریکا بودیم گفته می شد [دعوت برای] سال آینده خواهد بود.
 
سر نهار رفتم به شاهنشاه مطلب او را عرض کردم. قبول فرمودند که امسال تشریف ببرند. معلوم می شود [دولت] Administration جدید خود را خیلی محتاج شاهنشاه می بیند. فرمودند مطالعه کن تاریخ در چه حدودی باشد خوب است. ضمناً برای اولین مرتبه شاهنشاه را نسبت به اختلاف با عراق نگران یافتم، به این معنی که فرمودند نظامی های ما در خواب و خیال هستند. به این جهت اغلب سران را عوض کردم نیروی هوایی هم که کار خودش را انجام داده، هواپیما کم دارد. تمام فانتوم ها تا ۱۹۷۱ تحویل خواهد شد و ما حالا احتیاج داریم، چون تعداد هواپیماهای عراق گو این که همه میگ ۲۱ نیستند زیاد است. ۲۵۰ هواپیمای درجه دو دارند. شاید چند اف ۵ اگر موجود باشد ولو این که به خوبی اف ۴ (فانتوم) نیست، بخریم.
 
نظامیانی که عوض شدند، آریانا رئیس کل ستاد و ضرغامی فرمانده نیروی زمینی هستند به جای آنها [فریدون] جم رئيس كل ستاد، [ فتح الله] مین‌باشیان که یک رقاص واقعی است، رئیس نیروی زمینی شد. او فرمانده ارتش سوم (فارس و خوزستان و کرمان) بود. به این جهت من وقتی شیراز بودم به بی ارزش بودن او پی بردم. ولی جم خوب است. بعضی تغییرات کوچک دیگر هم داده شده است.
 
از نطق [مهدی] وکیل [سفیر ایران در سازمان ملل متحد] که در شورای امنیت صحبت از پایین آوردن پرچم ایران به دست عراقی ها نکرده بود، بسیار عصبانی بودند.
 
امشب شاهنشاه به من صحبتی فرمودند که خیلی در من اثر بد گذاشت. عرض کردم جواب نامه امیر کویت را که مرحمت فرمودید، وزارت خارجه تهیه کرده توشیح فرمودید و فرستادید، پیش ما هیچ سابقه باقی نمی ماند. باید سابقه را بدهند. فرمودند آخر مطلب سیاسی است، به دربار مربوط نیست. یاللعجب از این فرمایش!
 
واقعاً گاهی در قضاوت مربوط به ارباب عزیزتر از جانم در حیرت می مانم. آن هم نسبت به کسی که همه چیز خودش را فدای او کرده و می کند. با این وصف تفهیم به این که فراموش نکنید محدود هستید چه معنی دارد؟ آن هم، همه مسائلی که علیحده می فرمایی و با من مذاکره می کنی؟ چه باید کرد؟ الملک عقيم.