صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۷۵۷۲۵۰
تاریخ انتشار: ۳۷ : ۲۰ - ۲۳ دی ۱۴۰۲
گشتی در سفرنامه؛
از رهگذر کنجکاوی فرصت یافتم زنانی را که در همسایگی ام می‌زیستند نه همین ببینم بلکه با آنان گفتگو کنم و با گزارش‌هایی که از غیرتمندی مردان خاور زمین به دست. است شگفتا که گفت و شنید‌ها با این زنان در نزد شوهرانشان بود و آنان از اینکه زنانشان را میدیدم کمترین خشمی را نشان نمی‌دادند شاید اروپایی بودنم مرا سزاوار این چشم پوشی می‌ساخت. خانه خود را با پوشیدن جامه‌های بسیار نمی‌آزارند و به سپیدی زنان ایرانی در و پاکی جامه نیز چندان توجه ندارند یکتا پیرهن و یک جفت «زیرجامه» همه تن پوششان است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب» / سفرنامه اسکات وارینگ در ایران: کتاب سفرنامه اسکات وارینگ به ترجمه دکتر ابوالقاسم سری و به همت ارنست بئیر مقدمه نویسی و ویراستاری و با ترجمه آن مقدمه به خامه دکتر غلامرضا ورهرام در ایران چاپ شده است. این کتاب توسط نشر اساطیر منتشر شده است.
 
«انتخاب» بخش‌هایی از این سفرنامه را به صورت روزانه منتشر می‌کند. با ما در خوانش این سفرنامه هیجان انگیز همراه باشید.
 
فصل پانزدهم
 
قسمت ششم
 
جامه زنان ایران در دو قرن پیش
 
گراوری از روی پیکره شاخه نبات معشوقه بلند آوازه کریم خان گرفته شده است. گفته میشود که او در وکیل نفوذی شگرف داشته در هر فرصت وکیل را ناچار می ساخته تا به دلخواه او کار کند وکیل از مرگ او سخت اندوهناک گشت و یادش را چنان گرامی داشت که گفتی همسر عقدی او بوده است.
 
از رهگذر کنجکاوی فرصت یافتم زنانی را که در همسایگی ام می زیستند نه همین ببینم بلکه با آنان گفتگو کنم و با گزارشهایی که از غیرتمندی مردان خاور زمین به دست .است شگفتا که گفت و شنیدها با این زنان در نزد شوهرانشان بود و آنان از اینکه زنانشان را میدیدم کمترین خشمی را نشان نمی دادند شاید اروپایی بودنم مرا سزاوار این چشم پوشی می ساخت. خانه خود را با پوشیدن جامه های بسیار نمی آزارند و به سپیدی زنان ایرانی در و پاکی جامه نیز چندان توجه ندارند یکتا پیرهن و یک جفت «زیرجامه» همه تن پوششان است.
 
شلوارهایشان از مخمل خشن و زیر پیراهن بلند زنانه شان از چیت موصلی ابریشم یا توری است چنین مینماید که ساق پاهایشان را سفت و سخت با جوراب پوشانده اند و پیراهن که باقی بخش نمایان تنشان را میپوشاند، جامه تابستانی آنان است در زمستانها جامه‌هایی از شال ابریشم انباشته از پنبه می پوشند و اگر کنند. توانایی مالی داشته باشند خرقههایی از پوست سمور بر تن میک زنان ایران همچون زنان هند یکسره از نزاکت بی بهره‌اند؛ زبانشان بیشتر زمخت و بیزاری انگیزست و از درمیان نهادن رازهای پنهانی خود با مردان به همان گونه که با همجنسان خود در میان می نهند تردیدی به خود راه نمی دهند. دشنام ها و سرزنش‌هایشان سخت از نزاکت تهی است بر آن نیستم که بیزاری خواننده را با یادآوری سخن هیچ یک از آنان برانگیزم اما بی هیچ گمان و تردید هرگز نمی توان پنداشت که دشنام هایی درشت تر و بی شرمانه تر از آن‌ها هم باشد.
 
هنگام بیرون شدن از خانه سراپایشان با خرقه ای و چهره هاشان با «وسواسی ویژه خاور زمین پوشیده شده است. در پوشش ایشان که گاه توری است یا چیز دیگر دو سوراخ برای چشمهایشان نهاده شده شگفتا که شماری بالاهای بلند و زیبا در کوچه ها روانند که از هیچ یک جز یک جفت چشم سیاه درخشان چیزی دیده نمی‌شود. چشمانی که پنداری با کنجکاویی که برانگیخته اند خوشاند. گویا پوشش چهره برای پاکدامنی شان بایسته .است زیرا تا هنگامی که بتوانند چهره هایشان را پوشیده .دارند به این که چه اندازه از باقی تنشان نمایان است اعتنایی ندارند در ایران تنها زنان از گوهرها و خوشبوها برخوردارند و از این برخورداری خود سخت خوشاند.
 
پنداشت ایرانیان از زیبایی به اندازهٔ پسندشان نسبت به آن با ما تفاوت دارد. چشمان درشت ملایم سیاه بیمار که با آنها زیبایی به کمال می رسد و میگویند شیرینی عاشقانه ای به همۀ چهره شان می‌بخشد و از نگاه گرم و رخنه گر زیبایی شاهانه بی اندازه بر ترست بیشتر از آن روست که زنان سرمه به کار می برند، هر چند سرمه بر شادمانگی چشم می افزاید گونه ای سستی شهوت انگیز بر آن می افکند. چنانکه گویی چشم در خوشی اگر بتوان این واژه را به کار برد آب شده است. بسیاری از زنان شیراز به زیبایی زنان اروپا هستند اما در تنگنا بودنشان آنان را از وحه جوانی دوست داشتنی بسیار فریبنده و بسیار بایسته برای زیبایی زن بی بهره میسازد زنان ایرانی به گونه ای شگفت ابروانشان را به هم می پیوندند و اگر آن بحبوح از این فریبندگی بی بهره باشند با دارویی ویژه میان دو ابرو را رنگ میکنند. باید بگویم که در کیش اسلام هر مرد میتواند چهار زن همیشگی و هر چند تا زن صیغه که بتواند از آنان نگاهداری کند، داشته باشد. دربارۀ اندرونیهای خاور زمین سخنهای بسیار گفته اند که نمی توان اندازه درستی آنها را روشن کرد در این باره تنها این را میدانم که گاه مرد با زنی هر زناشویی کند که خردسال تر از آن باشد که بتواند کارهای خانه را انجام دهد، باید کدبانویی را به خانه آورد تا به او در همه کارهای بایسته آموزش دهد. در ایران این آئین دینی هند که زن بیوه دیگر نباید شوهر کند " پذیرفته نیست. هر زن چندی پس از مرگ ،شوهر شوهر کرده و شوهر تازه با او چونان زنان دیگر خود رفتار می‌کند.