یادداشتهای اسدالله علم: امشب مهمانی [امیرعباس هویدا]نخست وزیر بود، بد نگذشت. شاهنشاه مقداری به مقلدی که ادای نخست وزیر و مرا در میآورد، خندیدند. برنامه مسافرت کردستان شهبانو را به عرض شهبانو رساندم. قرار شد ۱۵ مرداد حرکت کنیم. این تمایل شاهنشاه بود و بسیار خوشحال شدند که من این توفیق را حاصل کردم. فقط ناراحتی شاهنشاه از این است که من در رکاب شهبانو باید بروم، فرمودند کارهای من ممکن است خوب برگزار نشود. عرض کردم خودتان با شهبانو صحبت بفرمایید که از بردن من صرفنظر فرمایند. فرمودند ببینیم مصلحت هست یا نه. ساعت ۲ صبح میخوابم.