کتاب تاریخ روابط ایران و آمریکا: آنچه یافته بود متحیرش کرد. نوشت: «شاید من بگویم که امور مالی ایران گره خورده بود؛ اما اصلاً چیزی وجود نداشت که گره بخورد.» او کشف کرد که «آنچه وزارت مالیه خوانده میشد، به دست سلسلهای از مردان ایرانی مدیریت میشد که تنها ادعای آنها در نبوغ مالی این بود که اموال شخصی خود را خرج کرده بودند و در پی منابع مالی تازهتری بودند». به نظر میرسید چیزی تحت عنوان بودجه ملی مکتوب وجود ندارد. جایگاههای مهم به سادگی بین «کسانی که از نفوذ سیاسی و خانوادگی کافی برخوردار بودند توزیع میشد» و از آنجایی که هیچ کدام از آنها نمیدانست چه مدت در این جایگاه قرار خواهد داشت، دیوان سالاران به سرعت جیبهای خود را پر میکردند.