پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ باید به علیآبادِ دبیرالملک برویم. صبح از خواب برخاسته، رفتیم حمام. بعد سوار شده راندیم. به کالسکه نشستم. راهش بد نیست. از قلعهی کوچکی است – مزرعهی همین چالطرخان است – تا از دوتویه، دهِ میرزا شفیع مستوفی مرحوم و قشلاق شاهسونِ قورتبگلوها گذشتیم. راه به علت هرزآبها بد بود و نهر داشت، اما ساخته بودند. حسین مرکن یک آهوی ماده در ماهور زده آورده بود. نصرالله سفاهت میکرد، ترمتایی [۱] به قازالاق میانداخت.
بعد به ناهار افتادیم. حکیم طولوزون [و] تیمورمیرزا بودند. همهی پیشخدمتها هم بودند. حسینخان هم پیدا شد. شنقار [۲] و لاچینها [۳] را طلبیدند، تماشا کردم. نصرالله، بالابانِ [۴] خودش را طلبید، دهل باز میزد، داد میزد؛ سفاهتِ غریبی میکرد. آقا وجیه هم آمده است. محمدرحیمخانِ زند هم بود. میرشکار با اتباع هستند. بعد باز سوار کالسکه شده راندیم. هوا بسیار خوب بود اما راه خیلی دور است. پهلوی دستِ راست، دهِ قنبرآباد خالصه، انیسآبادِ آقا محمدحسن مرحوم؛ خمارآبادِ حاجی محمدعلی شاهزاده عبدالعظیمی و غیره بود. سرِ راه هم حسینآبادِ حاجی محمدعلی بود.
این طرفِ رودخانه از رودخانه گذشته، آب زیادی داشت. رفتم منزل. دبیرالملک اتاقی ساخته است، سفیدکاری نماری [۵] داشت. شیرینی و غیره چیده بودند. خودِ دبیر هم بود. بنا شد از مسیله – انشاءالله – برویم قم. پسر امیرآخور را حکم شد برود صبح قم.
شب بعد از شام قرق شد، امیرآخور آمد. محمدعلیخان آمده است. میگفتند علاءالدوله هم آمده است. حاجی حکیم و غیره قدری خواندند. دو نفر خوانندههای والدهی شاه را هم نوری آورده بود، میخواندند؛ بعد رفتند. خوابیدیم. انیسالدوله بله شد.
پینوشت:
۱- ترمتا، ترمته یا طرمتای: پرندهای شکاری از نوع بازهای سیاهچشم. (فرهنگ لغت عمید)
۲- شنقار یا شنغار: پرندهی شکاری.
۳- لاچین: در ترکی شاهین شکاری را میگویند.
۴- بالابان: قسمی مرغ شکاری است.
۵- نماری: نقاط و خطوط سیاه و سفید. (دهخدا)
منبع: «روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه از رجب ۱۲۸۴ تا صفر ۱۲۸۷ ق. به انضام سفرنامههای قم، لار، کجور و گیلان»، به کوشش مجید عبدامین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ نخست، بهار ۱۳۹۷، ص ۲۹.