صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۴۰۵۹۴
تاریخ انتشار: ۳۷ : ۲۱ - ۱۰ مهر ۱۴۰۰
روزنامه‌گردی در «انتخاب»؛
در همین سال ۱۳۱۳ در نتیجه‌ی مشاجره بر سر جزایر بحرین و عزیمت دو کشتی جنگی انگلیسی با دویست سرباز و دو توپ سنگین قلعه‌کوب از بمبئی که در ماه ربیع‌الاول آن سال روی داده است در ممالک شرق همه‌جا همهمه‌ای برخاست و حتی در جراید هندوستان منعکس شد و مطبوعات هند به دولت ایران گوشه و کنایه می‌زدند که مالک واقعی این جزایر ایران است و چگونه می‌گذراند که دیگری در آن‌جا مداخلات مالکانه کند!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ هم مولف خلیج‌فارس می‌نویسد (ص ۲۴۸): نخست در سال ۱۲۷۷ (۱۸۶۰ م) در بحرین اداره‌ی گمرک منظمی از جانب دولت انگلیس تاسیس شده بود که ریاست آن را به شیخ بحرین سپردند ولی در سال ۱۳۰۶ (۱۸۸۸) طرز اداره‌ی آن تغییر یافت و جمع‌آوری عایدات گمرک را به مقاطعه‌ به تجار محل رجوع کردند، گذشته از آن چند اصلاح دیگر در سایر امور اداری آن‌جا به عمل آمد و غالب آن‌ها مرهون مساعی قنسول انگلیس بود و فقط در سال ۱۳۱۸ (۱۹۰۰ م) اجازه‌ی رسمی تاسیس قنسول‌خانه‌ی انگلیس در بحرین صادر شد.

در سال ۱۳۰۸ (۱۸۹۰ م) انقلابات و شورش‌های پی‌درپی از طرف مشایخ عرب خلیج‌فارس بر ضد دولت انگلستان روی داده است.

مولف سابق‌الذکر در بیان این وقایع (ص ۲۲۲) می‌نویسد: در این زمان تقریبا هر سال سیصد برده به سور وارد می‌شد و تمام آن‌ها را از راه خشکی به عمان و بحرین می‌بردند.

کرزن هم در همین باب (ص ۴۵۳ ج ۲) می‌نویسد: «حتی این اغتشاشات دولت ایران را که طبیعت زورگویی آن به کمترین نفع منظور مشتعل می‌شود وادار کرد که در این امور دخیل باشد و شنیده شد که عمال ایران با روسای قطر و بحرین دسیسه می‌کردند که حکومت ایران را بشناند.»

نیز مولف خلیج‌فارس می‌نویسد (ص ۲۴۷): در سال ۱۳۱۰ (۱۸۹۲ م) قرار داد مهم دیگری با بحرین بسته شد و به موجب آن شیخ بحرین بر ذمه‌ گرفت که اراضی و متصرفات خود را به هیچ دولتی به جز انگلستان به عنوان رهن و فروش و تقدیم یا به عناوین دیگر واگذار نکند.

در همین باب وادالا قنسول سابق فرانسه در بوشهر در کتاب خود موسوم به «خلیج‌فارس» می‌نویسد (ص ۴۳): مشایخ خلیج‌فارس مانند شیخ بحرین (در ۱۸۹۲) به عهده گرفته‌اند که با هیچ دولت بیگانه رابطه نداشته باشند مگر به توسط انگلستان و هیچ قلعه از قلمروی خویش را به هیچ ملت دیگر جز ملت انگلیس تسلیم نکنند.

این اقدام فی‌الحقیقه تحت‌الحمایگی انگلیس است که بر ایشان تحمیل کرده‌اند.

جای دیگر (ص ۲۴۷) همان مولف خلیج‌فارس می‌نویسد: در سال ۱۳۱۳ (۱۸۹۵ م) قبایل عرب مقیم قطر که بیش‌تر از طوایف آل ابن علی بودند به تحریک عثمانی بر بحرین حمله بردند و دولت بریطانیا مجبور شد که در این کار دخالت کند.

تفصیل آن واقعه بدین‌گونه بود که چون انگلیس‌ها یک عده از کشتی‌های مسلح قطر را در مجاورت زیاره مهیای حرکت دیدند و دانستند که آماده‌ی حمله به بحرین‌اند پس از اخطار و اتمام حجت با کشتی‌های جنگی خود آن سفاین را توپ بستند و عده‌ی بسیار از آن کشتی‌ها را شکستند و بازمانده‌ را پراکنده و مغلوب کردند. طایفه‌ی آل علی خواستار صلح شدند و سال بعد رابطه‌ی دوستانه در میان قطر و بحرین برقرار شد و عثمانی‌ها از آن پس دیگر از دعاوی خود بر بحرین دست کشیدند.

در همین سال ۱۳۱۳ در نتیجه‌ی مشاجره بر سر جزایر بحرین و عزیمت دو کشتی جنگی انگلیسی با دویست سرباز و دو توپ سنگین قلعه‌کوب از بمبئی که در ماه ربیع‌الاول آن سال روی داده است در ممالک شرق همه‌جا همهمه‌ای برخاست و حتی در جراید هندوستان منعکس شد و مطبوعات هند به دولت ایران گوشه و کنایه می‌زدند که مالک واقعی این جزایر ایران است و چگونه می‌گذراند که دیگری در آن‌جا مداخلات مالکانه کند!

مولف خلیج‌فارس در موضع دیگر (ص ۲۷۱) در باب ورود اسلحه‌ی قاچاق به خلیج‌فارس می‌نویسد: در سال ۱۳۱۵ (۱۸۹۷ م) عده‌ی تفنگی که به مسقط وارد شده بود بیست هزار بود، مقداری از آن را در میان طوایف عمان تقسیم کردند لیکن قسم اعظم آن را به بحرین و قطر و کویت بردند و عده‌ای نیز به قاچاق وارد خاک ایران و عثمانی شد.

در کتاب فرهنگ تاریخ و جغرافیا تالیف بویه در باب جزایر بحرین چنین مسطور است که از سال ۱۳۱۴ (۱۸۹۶ م) به خودی خود در تحت حمایت دولت انگلیس درآمده است.

مولف مفاتیح‌الادب (ص ۱۵) می‌نویسد: در سال ۱۳۱۴ عیسی شیخ بحرین خالد پسر ارشد خود را به بوشهر نزد کلنل ولسن نماینده‌ی سیاسی انگلستان فرستاد که دولت انگلیس به ولایت عهد او رضا دهد و در آن تاریخ تقریبا سالی دویست هزار ریال که معادل پنجاه هزار تومان باشد از مالیات بحرین عاید عیسی می‌شد و چهل هزار ریال از بابت عشور، و سیصد نفر سرباز حاضرالسلاح همیشه با خود داشت.

مولف خلیج‌فارس می‌نویسد (ص ۲۴۸): در سال ۱۳۲۳ (۱۹۰۴-۵ م) به واسطه‌ی عملیات بی‌رویه‌ی بعضی از افراد خاندان حکومتی بحرین و در نتیجه‌ی بعضی تعدیاتی که مردم جزیره نسبت به اتباع خارجه و ایرانیان می‌کردند و شیخ بحرین به جلوگیری از ایشان توانا نبود روابط بین حکومت بحرین و انگلستان تیره و گسیخته شد ولی همین که انگلیس‌ها ضرب‌الاجلی به شیخ دادند او تمام تقاضاهای انگلستان را در باب مسائل داخلی پذیرفت.

وادالا در کتاب خلیج‌فارس (ص ۲۰) می‌نویسد: اندکی پیش از جنگ بین‌الملل در ۱۳۳۲ (۱۹۱۴ م) در لندن عهدنامه‌ای برای امضای ترکیه و انگلستان تدارک کردند که به موجب آن دولت عثمانی رضایت می‌داد از دعاوی مالکیت خود بر بحرین و مسقط و سواحل دست بشوید و شبه‌جزیره‌ی القطر را تخلیه کند.

این عهدنامه هرگز به امضا نرسید زیرا که جنگ بین‌الملل در تابستان ۱۹۱۴ شروع شد.

پایان

منبع: اطلاعات؛ ۱۴ شهریور ۱۳۱۱