صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۳۵۲۷۳
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۲۰ - ۰۸ شهريور ۱۴۰۰
روزنامه‌گردی در «انتخاب»؛
وان آندا [سردبیر نیویورک‌تایمز] یک نفر را به دنبال مارکنی مخترع رادیو فرستاد... وان آندا چون با مارکنی دوست بود... از او خواهش کرد که برای سوار شدن کارپاتیا فورا حرکت کند و هر اطلاعی به دست آورد در اختیار او بگذارد... وقتی که مارکنی داخل کشتی شد دید هورالد برید هنوز برای مرمت رادیو با آن مشغول است... به تقاضای مارکنی، هورالد برید اطلاعات خود را درباره‌ی غرق تایتانیک در اختیار خبرنگار تایمز گذاشت. فردا خبرنگار تایمز به کمک این توضیحات توانست ۵ ستون اخبار تازه و حقیقی در اختیار عموم بگذارد... وان آندا خوشحال به نظر می‌رسید...  بزرگ‌ترین پیروزی نصیب وان آندا شده بود. 
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ «در یک شب زیبا زیر آسمان پرستاره‌ که اجازه می‌داد فضای لایتناهی دیده شود کشتی تایتانیک یک ساعت بعد از برخورد به کوه یخ به زیر آب فرو رفت. موقعی که کشتی کم‌کم به زیر آب فرو می‌رفت و نجات‌یافتگان در قایق‌ها پر بودند ارکستر روی عرشه‌ی کشتی همین‌طور می‌نواخت و کسانی که در کشتی باقی مانده بودند با یک نوع تسلیم به‌خصوص در انتظار مرگ مشغول خواندن دعا بودند.»

این چند جمله‌ی ساده و روان بخشی از مقاله‌ی نیویورک‌تایمز است در توصیف لحظه‌های دهشتناک غرق شدن کشتی مشهور تایتانیک، کشتی بخاری بزرگی که یک ساعت ۲۴ نیمه‌شب یک‌شنبه ۱۴ آوریل ۱۹۱۲ [۲۵ فروردین ۱۲۹۱] در حالی که از بندر ساوت‌همپتون انگلیس عازم نیویورک بود با کوه یخ برخورد کرد، نزدیک به ۱۶۰۰ تن از ۲۲۲۴ نفر از سرنشینانش جان باختند. در میان همه‌ی روزنامه‌های آن روزگار اما این «کار وان آندا» سردبیر نیویورک‌تایمز بود که به محض دریافت تلکس این خبر از آسوشیتدپرس در همان نیمه‌شب روزنامه را از زیر چاپ بیرون کشید، مقالات صفحات اول را درآورد و به جایش خبر مهم تصادم تایتانیک با کوه یخ را گذاشت، خبری که روزنامه‌های دیگر با تردید با آن برخورد کردند. سردبیر نیویورک‌تایمز طی روزهای بعد و با رسیدن کشتی کارپاتیا که حامل جان‌به‌دربردگان تایتانیک به بندر بود، به سرعت هرچه تمام‌تر صف خبرنگارانش را ردیف کرد تا به سرعت با ۷۴۵ سرنشین کشتی که جان سالم به در برده بودند مصاحبه کند. او حتی مارکُنی مخترع رادیو را که در آن مقطع در نیویورک به سر می‌برد به کشتی کارپاتیا برد تا رادیوی کشتی را سامان دهد. او حساب همه جا را کرده بود و حتی برای تسریع دریافت خبر از کارپاتیا به روزنامه هتل روبه‌روی بندرگاه را با چهار تلفنش اجاره کرده بود. نام وان آندا با گزارشی مفصل از فاجعه‌ی تایتانیک در نیویورک‌تایمز برای همیشه در تاریخ روزنامه‌نگاری جهان باقی ماند. در ادامه گزارش فرایند کار وی را از هنگان دریافت خبر تصادم تایتانیک با کوه یخ تا پایان ماجرا به نقل از مجله‌ی سپید و سیاه منبع، مورخ جمعه ۹ شهریور ۱۳۴۱ (شماره‌ی مسلسل ۴۶۹، صص ۱۰، ۴۷، ۵۳) می‌خوانید:

 

ساعت یک و بیست دقیقه‌ی بعد از نیمه‌شب یک‌شنبه ۱۴ آوریل ۱۹۱۲ [۲۵ فروردین ۱۲۹۱] روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز مانند همیشه در آسمان‌خراش بزرگ خود برای چاپ آماده می‌شد ولی خبر مهمی جز دو قتل و هم‌چنین مبارزه‌ی سیاسی بین تافت و روزولت و فروریختن کلیسا به روی دو نفر در آن دیده نمی‌شد.

کار وان آندا، سردبیر روزنامه، که ساعت ۱۰ شب به اداره‌ آمده بود در این وقت از پنجره‌ی اتاق کار خویش به شهر خواب‌رفته نگاه می‌کرد و در اتاق هیأت تحریریه یک نویسنده مشغول ورق زدن یادداشتی بود و دو نفر دیگر در حال چرت زدن بودند که ناگاه زنگ خبر به صدار درآمد و همه از جای‌شان جستن نمودند.

ادی استوارت، مامور سرویس تلگراف، فورا به طرف دستگاه رفت و خبرهای آسوشیتدپرس را آورد و آن را جلوی آقای ژاک پن گذاشت. از دیدن خبر چشم‌های ژاک پن نزدیک بود از حدقه بیرون بیاید ولی بدون اتلاف وقت آن را به اتاق سردبیر برد و جلوی کار وان آندا گذاشت.

متن خبر آسوشیتدپرس این بود: «... ‌راس ساعت ۲۴ یک‌شنبه شب ۱۴ آوریل کشتی تایتانیک متعلق به کمپانی وایت استارلاین با کوه یخ تصادم کرد و تقاضای کمک فوری می‌کند. این کشتی دارای دو هزار و یکصد و هشتاد مسافر است.»

این خبر باورکردنی نبود. سردبیر روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز بعد از کمی تفکر برای این‌که بتواند این خبر مهم را در روزنامه‌هایی که برای فرستادن به شهرستان تهیه می‌شد و مدت زیادی وقت برای آن باقی نمانده بود آماده کند فورا به چاپ‌خانه دستور داد مقالات صفحه‌ی اول را حذف کرده به جای آن خبر آسوشیتدپرس را همراه شرح حرکت کشتی از بندر ساوت‌همپتون با تیتر درشت «تایتانیک در میان اقیانوس با کوه یخ برخورد کرد و در شرف غرق شدن می‌باشد» بگذارند. اما هیأت تحریریه با کار سردبیر مخالف بودند و همه می‌گفتند حتما اشتباه روی داده زیرا محال است کشتی عظیمی مثل تایتانیک غرق شود ولی کار وان آندا به این حرف‌ها توجهی نکرد و بلافاصله چگونگی را به وسیله‌ی تلفن از خبرنگاران خود در هالیفاکس و مونترال استفسار نمود و نیز در آن وقت شب یک خبرنگار را به کمپانی وایت‌استار فرستاد.

آن‌ها این خبر را تایید کرده اظهار داشتند تایتانیک با کوه یخ تصادف کرده و نیم ساعت بعد به وسیله‌ی رادیو تقاضای کمک هم کرده ولی از آن به بعد خبری از آن ندارند ولی مطمئن هستند خطری نمی‌تواند متوجه‌ی آن کشتی عظیم بشود چون تایتانیک غرق‌شدنی نیست.

 

وان ‌آندا به فعالیت افتاد

با آن‌که روزنامه‌های نیویورک و لندن خبر را با احتیاط تلقی کرده بودند، سردبیر نیویورک‌تایمز سراپا فعالیت شد. از متخصصین دریایی مقاله‌ای خواست و پرونده‌ی کشتی‌هایی را که سال قبل با کوه یخ مواجه شده بودند از بایگانی آورد و لیست اشخاص سرشناسی که با این کشتی مسافرت می‌کردند اعم از میلیاردر بانک‌دار و رجال سیاسی که کمپانی وایت‌استار هنگام مسافرت با غرور تمام منتشر کرده بود جمع‌آوری نموده و به (بیرچال) رئیس اخبار شب دستور داد که برای تهیه‌ی مقاله به مرتب کردن آن‌ها بپردازد.

بالاخره مقاله تهیه شد و وان ‌آندا شروع به خواندن آن کرد، پس از پایان قرائت موقعیت کشتی‌های دیگر را که به تایتانیک نزدیک‌تر بودند و ممکن بود به کمک وی بشتابند در نقشه نگاه کرد و روی آن‌ها علامت گذاشت. به این ترتیب اولین چاپ روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز حاوی سه ستون‌نوشته درباره‌ی کشتی تایتانیک بود که ضمن آن خبر مواجه شدن با کوه یخ و نجات عده‌ای از سرنشینان و آخرین خبر رادیویی کشتی در آن دیده می‌شد ولی به این هم اکتفا نشده بود و در صفحه‌ی اول مقاله‌ی دیگری با عنوان «آخرین خبر از کشتی تایتانیک که در شرف غرق شدن می‌باشد» با دو ستون شرح به چشم می‌خورد.

وان‌ آندا از آخرین اطلاعات خبرنگاران خود در هالیفاکس و مونترال نیز مقاله‌ی سومی به وجود آورد و در آن یادآور شد که چه کشتی‌هایی می‌توانند به کمک تایتانیک بشتابند.

خبر غرق شدن کشتی تایتانیک ساعت ۳ و ۳۰ دقیقه روز بعد تنها به وسیله‌ی نیویورک‌تایمز در دنیا منتشر شد. حال آن‌که کمپانی وایت‌استار هنوز از هرگونه توضیح خودداری می‌کرد.

 

کوشش فوق‌العاده‌ی روزنامه‌نگاران

روز دوشنبه [۲۶ فروردین ۱۲۹۱] وقتی که آدلف اوچس صاحب روزنامه‌ وارد اتاق هیأت تحریریه شد، دید که بیرچال رئیس قسمت اخبار شب هنوز با چشم‌های قرمز خود پشت میز نشسته و نقشه‌ای برای هم‌کار روز خود تهیه کرده است و در آن نقشه تعیین کرده که منبع اخبار روز برای نوشتن مقاله باید از چه جاهایی باشد.

روز سه‌شنبه و چهارشنبه و پنج‌شنبه روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز موضوع بحث روزنامه‌های دنیا شده بود و لندن و پاریس و رم به او تبریک گفتند و روزنامه‌هایی که در مورد غرق کشتی با تردید چیز نوشته بودند درباره‌ی آن قلم‌فرسایی می‌کردند.

ولی این هنوز اول کار بود و نیویورک‌تایمز می‌خواست از نتیجه‌ی فعالیت‌های اولیه‌ی خود بهره‌برداری کند.

روز پنج‌شنبه بعدازظهر [۲۹ فروردین ۱۲۹۱] گری‌ وس تمام گروپ خبرنگاران تایمز را (به استثنای عده‌ی کمی که در امور فضایی کار می‌کردند) به دور خود جمع کرد و گفت: «امشب در حدود ساعت ۹ کشتی کارپاتیا باقی‌مانده‌ی سرنشینان تایتانیک را با خود به نیویورک می‌آورد ولی چون هر روزنامه‌ نمی‌تواند بیش از چهار خبرنگار به بندر برای مصاحبه و گزارش بفرستد و خبرنگاران حق ندارند قبل از پیاده شدن آخرین سرنشین به کشتی نزدیک شوند در این صورت لازم است نقشه‌ی دقیقی طرح نماییم تا هرچه زودتر بهترین و آخرین خبرهای مربوط به غرق کشتی (تایتانیک) را از زبان سرنشینان کشتی به اطلاع خوانندگان خود برسانیم.»

«گری ‌وس» در این موقع اظهار داشت که: «روز سه‌شنبه [۲۷ فروردین ۱۲۹۱] وان‌ آندا سردبیر روزنامه یک طبقه از هتل استراند را که در مجاورت بندر قرار گرفته اجاره کرده و چهار تلفن آن‌جا را به سالن هیأت تحریریه‌ی روزنامه مربوط می‌کند. با آن‌که به ما بیش از چهار پروانه برای نزدیک شدن به کشتی نمی‌دهند من شانزده نفر از شما را به آن‌جا می‌فرستم چهار نفر با پروانه وارد اسکله می‌شوند و دوازده نفر دیگر نیز باید سعی کنند هر طور شده خود را به سرنشینان کشتی که از مرگ نجات یافته‌اند نزدیک نمایند و اگر در اسکله موفق به این کار نشدند باید در نزدیک‌ترین محل آماده‌ باشند و همین که سرنشینان از محوطه‌ی بندر خارج شدند با آن‌ها تماس برقرار کنند و تا خبری کسب کردند فورا به هتل رفته و در آن‌جا آن را در اختیار یکی از چهار منشی بگذارند تا به روزنامه مخابره کند. تومی بریکن مسئول اخباری که به هتل می‌رسد باشد و لیست مصاحبه‌ با سرنشینان را یادداشت می‌کند تا تکرار مکررات باعث اتلاف وقت نگردد و اگر دو خبرنگار با شخص واحدی مصاحبه کردند او فقط یکی از آن‌ها را مخابره کند.» میس گری ‌وس به چهار نفر خبرنگار که حق ورود داشتند گفت: «من برای به دست آوردن اطلاعات مهم روی شما حساب می‌کنم سعی کنید اطلاعات زیادی از ناخدای کشتی کارپاتیا از رئیس کمپانی وایت‌استار و مخصوصا از چهار افسر تایتانیک که نجات یافتند به دست آورید مخصوصا میل دارم از گوینده‌ی رادیو تایتانیک اگر زنده باشد و از گوینده‌ی رادیو کارپاتیا نیز اطلاعاتی کسب نمایید.»

به این ترتیب پروانه‌ی چهار خبرنگار را به آن‌ها داد و ضمنا به نویسنده‌ای دستور داد که مقاله‌ای در خصوص کمک به سرنشینان کشتی نوشه شود.

[او ادامه داد:] «علاوه بر این‌ها یک نفر می‌بایستی در اطراف هتل باشد و با سرنشینانی که از دست سایر خبرنگاران در رفته بودند تماس برقرار کند. یک نفر هم می‌بایستی برای دیدن کشتی راهنما که کارپاتیا را با خود داخل بندر می‌کرد برود» و یک نفر دیگر را هم برای مشاهدات اقدامات پلیس فرستاد. گری‌ وس مخصوصا خاطرنشان کرد که اطلاعاتی در خصوص مرگ ناخدای تایتانیک و معاونان او به دست بیاورند و اضافه کرد: «اگر دیدید هر چهار تلفن هتل اشغال شده است فورا به وسیله‌ی اتومبیلی که در آن‌جا آماده است به خیابان ۲۳ و خیابان ۱۱ بروید چون سه تلفن دیگر در آن‌جا در اختیار ما و آمده به کار می‌باشد.»

در این موقع گری وس پرسید: «آیا سوالی دارید؟» چند نفر سوالاتی از او کردند و گری وس قبل از رفتن گفت: «ما اتومبیل‌های دیگری نیز در اختیار داریم که آماده‌ی کار می‌باشند در صورت گرفتن عکس می‌توانید بدون اتلاف وقت به وسیله‌ی آن خود را به اداره برسانید.»

 

آن شب خدا به تایمز کمک کرد

در این میان وان آندا یک نفر را به دنبال مارکنی مخترع رادیو فرستاد. چون مارکنی آن شب در منزل یکی از دوستانش دعوت داشت خبرنگار به آن‌جا رفت.

مارکنی مشغول خوردن شام بود ضمنا به خبرنگار گفت که: «می‌خواهد داخل کشتی کارپاتیا شود و از رادیوی آن دیدن کند.» وان آندا چون با مارکنی دوست بود وقتی از این خبر مطلع شد از او خواهش کرد که برای سوار شدن کارپاتیا فورا حرکت کند و هر اطلاعی به دست آورد در اختیار او بگذارد.

وان آندا می‌خواست تقریبا تمام روزنامه‌ی صبح فردا به تایتانیک اختصاص داده شود و برای این کار لازم بود حداکثر سه ساعت بعد از رسیدن کارپاتیا به بندر و پیاده کردن باقی‌مانده‌ی سرنشینان تایتانیک مقاله برای چاپ آماده باشد. مارکنی شام را نیمه‌تمام باقی گذاشت و همراه خبرنگار و میزبان با مترو به طرف بندر حرکت کرد. دلیل این‌که او را با مترو روانه کردند این بود که می‌ترسیدند اتومبیل بر اثر تصادف دیر به بندر برسد. وقتی که مارکنی از مترو پیاده شد یک اتومبیل تایمز منتظر او بود، شوفر آن‌ها را به نزدیک بندر رسانید ولی در آن‌جا پلیس‌ها راه را بر آن‌ها سد کردند خبرنگار تایمز گفت: «خواهش می‌کنم به رئیس‌تان بگویید که آقای مارکنی مخترع معروف را برای موضوع مهمی به این‌جا دعوت کرده‌اند. خیلی مهم است.» پلیس چگونگی را به مافوق خود گزارش داد و بازرسی به نزد آن‌ها آمد و گفت: «بسیار خوب آقای مارکنی همراه هم‌کار خود می‌توانند داخل شوند. ولی به روزنامه‌نگار اجازه‌ی ورود نمی‌دهیم.»

آن شب خدا با تایمز کمک کرد چون پلیس از داخل شدن میزبان مارکنی به تصور آن‌که روزنامه‌نویس است جلوگیری کرد ولی به خبرنگار تایمز اجازه داد که با مارکنی داخل شود.

 

کامل‌ترین رپرتاژ

وقتی که مارکنی داخل کشتی شد دید هورالد برید هنوز برای مرمت رادیو با آن مشغول است و چشم‌هایش از شدت خستگی قرمز شده‌اند. در ابتدا مارکنی را نشناخت چون روشنایی خوب نبود، سپس دست‌ها را با خستگی به طرف او دراز کرد و گفت: «آقای مارکنی! متصدی رادیوی تایتانیک مُرد.» سپس برای او تعریف کرد که فیلیپس متصدی رادیو با چه شهامتی توانست اولین خبر جان‌گذاز را به این طریق «فورا به کمک ما بیایید ما با کوه یخ تصادف کردیم به کمک ما بیایید اتاق ماشین تا دیگ بخار پر از آب شده فورا کمک کنید.» مخابره کند.

علت سکوت بعدی تایتانیک این بود که آب دریا باطری‌های آن را خراب کرده بود.

به تقاضای مارکنی، هورالد برید اطلاعات خود را درباره‌ی غرق تایتانیک در اختیار خبرنگار تایمز گذاشت.

فردا خبرنگار تایمز به کمک این توضیحات توانست ۵ ستون اخبار تازه و حقیقی در اختیار عموم بگذارد. اخباری که از هرگونه پیرایه و تصنع عاری بوده و همه از خواندن آن به گریه می‌افتاند. ضمنا روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز انحصار اخبار را برای خود نگه داشت و به هیچ روزنامه‌ی دیگر اجازه نداد آن را چاپ کند.

بین ساعت ۹ شب تا نیم بعد از نصف‌شب طبقه‌ی بالای برج روزنامه‌ی تایمز مملو از فعالیت بود. وان آندا خوشحال به نظر می‌رسید. مارکنی هم در اداره‌ی روزنامه حضور داشت به تصدیق همه‌ی روزنامه‌نگاران بزرگ‌ترین پیروزی نصیب وان آندا شده بود.

کسی تا آن وقت در هیچ جای دنیا برای به دست آوردن اطلاعاتی چنین سازمان منظمی به وجود نیاورده بود. از بیست‌وچهار صفحه‌ی روزنامه‌ی صبح جمعه [۳۰ فروردین ۱۲۹۱] پانزده صفحه به تایتانیک اختصاص داشت.

۷۴۵ نفر از نجات‌یافتگان، غرق شدن و مرگِ ۱۵۹۵ تن از سرنشینان کشتی را با چشم خویش دیده بودند و نیز عده‌ی زیادی آخرین جمله‌ی ناخدای کشتی را که گفت: «من با کشتی خود برای همیشه به زیر آب می‌روم» شنیدند و هم‌چنین دیدند بسیاری از زن‌ها ترجیح دادند با شوهران‌شان غرق شوند و بسیاری از تازه‌دامادها در آغوش همسران خود جان دادند. همه‌ی این‌ها را که نجات‌یافتگان دیده بودند به خبرنگاران گفتند و آن‌ها هم تمام و کمال چاپ کردند. مقاله‌ی تایمز در ضمن هیجان و شور به سادگی تهیه شده بود این جملات را از آن مقاله‌ی فراموش‌نشدنی در این‌جا برای شما ترجمه می‌کنیم: «در یک شب زیبا زیر آسمان پرستاره‌ که اجازه می‌داد فضای لایتناهی دیده شود کشتی تایتانیک یک ساعت بعد از برخورد به کوه یخ به زیر آب فرو رفت. موقعی که کشتی کم‌کم به زیر آب فرو می‌رفت و نجات‌یافتگان در قایق‌ها پر بودند ارکستر روی عرشه‌ی کشتی همین‌طور می‌نواخت و کسانی که در کشتی باقی مانده بودند با یک نوع تسلیم به‌خصوص در انتظار مرگ مشغول خواندن دعا بودند.» لحن و نحوه‌ی ساده‌ و حقیقی این مقاله طوری در انسان تاثیر می‌کرد که اشک از چشمان خوانندگان سرازیر می‌کرد. مقالات تایمز در مورد تایتانیک به قدری موثر واقع شد که در عالم روزنامه‌نگاری کلاسیک مشهور گردید. سال‌ها بعد موقعی که وان آندا به لندن مسافرت کرد و از روزنامه‌ی دیلی‌میل دیدن کرد سردبیر این روزنامه شماره‌ی ۱۹ آوریل ۱۹۱۲ [جمعه ۳۰ فروردین ۱۲۹۱] نیویورک‌تایمز را از کشوی میز خود بیرون آورد و گفت: «ما این شماره را نگه می‌داریم چون حاوی بزرگ‌ترین و کامل‌ترین ابتکاران روزنامه‌نگاری می‌باشد.»