صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۳۰۷۲۸
تاریخ انتشار: ۰۴ : ۰۰ - ۱۰ مرداد ۱۴۰۰
بعدازظهر جوانی آمد موسوم به حسین. معلوم شد پسر مجلل‌الملک است. در جزء مهاجرین ژاندارمری و داخل نظام آلمان بوده و رتبه داشته و طیاره‌چی و صاحب‌هنر شده و حالا که آلمان قوه‌ی نظامی خود را منحل باید بکند جوابش گفته‌اند و می‌خواهد به ایران برود و تقاضا دارد که من او را راه بیندازم. فعلا به قدری هم معطل بود که صد فرانک از من قرض کرد. این مسئله‌ی مهاجرین هم بلای عظیمی برای همه شده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛  از غفارخان کاغذ رسید که چون سفارت پاریس را به میرزا حسین‌خان تکلیف کرده‌اند و او بعضی تکالیف مطابق نظریات شما کرده در مخابره‌ی تلگراف ارباب کیخسرو تامل کردم. مطلب قدری مجمل شد که اگر سفارت پاریس را به علائی می‌دهند پس این‌که ممتازالسلطنه می‌گوید به من تلگراف کرده‌اند که اقدامات نصرت‌الدوله باطل است چه معنی دارد؟ انتظام‌الملک حدس می‌زند که ممتاز دروغ می‌گوید و تلگراف ابطال اقدامات نصرت‌الدوله از طرف دولت به او نرسیده و اگر چیزی بوده از طرف برادر خودش است و احتمال کلی دارد که مشیرالدوله و مشارالسلطنه نخواسته‌اند ممتاز را به سفارت پاریس نگاه دارند. او را نماینده‌ی مجمع ملل کرده‌اند که از شر او آسوده شوند و به این جهت مرا هم یا به واسطه‌ی این‌که خیال کرده‌اند میل دارم یا به واسطه‌ی این‌که در آمریکا شخصی را که مناسب باشد می‌خواهند داشته باشند به واشنگتن می‌فرستند.

باری میرزا محمدعلی‌خان آمد ما را برای دوشنبه به اُپرا وعده گرفت. چون آدم مقیدی است و چند مرتبه مهمان ما شده می‌خواهد عوض بدهد. جواب غفارخان را نوشتم که تلگراف ارباب را مخابره نکند، چون معلوم می‌شود حالا من در جزء اشخاصی محسوب می‌شوم که طالب ماموریت خارجه‌اند و شاید گمان برود برای خودم کار می‌کنم.

بعدازظهر جوانی آمد موسوم به حسین. معلوم شد پسر مجلل‌الملک است. در جزء مهاجرین ژاندارمری و داخل نظام آلمان بوده و رتبه داشته و طیاره‌چی و صاحب‌هنر شده و حالا که آلمان قوه‌ی نظامی خود را منحل باید بکند جوابش گفته‌اند و می‌خواهد به ایران برود و تقاضا دارد که من او را راه بیندازم. فعلا به قدری هم معطل بود که صد فرانک از من قرض کرد. این مسئله‌ی مهاجرین هم بلای عظیمی برای همه شده است.

 

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، صص ۴۴۵ و ۴۴۶.