پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ مسیو ژیدل معلم حقوق که به سمت مستشاری آوردهایم دیشب آمده و از امروز با او مشغول کار شدیم. چنانکه ترقّب میرفت آدم بافهم دانایی است. فورا بعد از مذاکرات که او را مسبوق کردیم مشغول نوشتن لایحه و یادداشتها شد. ناهار را من با او خوردم. پذیرایی و کار کردن با او بر حسب مناسبت به من محول است.
شب مهمان اسدخان هستیم به تئاتر. به اتفاق خانم اسدخان و انتظام رفتیم به تئاتر Daly’s. بازی بود اپرت موسوم به [A] Southern Maid از جنس همان بازیهایی که در انگلیس معمول است. بد نبود. شام قبل از تئاتر مجال نبود بخوریم. بعد از تئاتر رفتیم منزل اسدخان که در هوتل ساووا است. شب خوشی گذراندیم. اسدخان جوان خوب بامحبتی است. خانمش هم خوب زنی است.
امروز از طهران تلگراف رسیده که در رشت سویِت [جمهوری شورایی] برقرار و میرزا کوچکخان سرکمیسر و صدراعظم و وزیر جنگ است و کمیته سرخ دایر کرده و به طهران تلگرافات در این ابواب نموده و سلطنت را لغو و اعلان جمهوری پارلمانتر کردهاند. معلوم است که بلشویکها، قفقازیها و مفسدین را به گیلان آورده و به دست آنها میخواهند مملکت را آشوب کنند. خربازار شروع شده، اما این عناوین گمان میکنم مردم را به وحشت بیندازد و کمتر کسی بتواند به مساعدت این حرکات قیام کند. ظاهرا سپهدار بیشرکت نباشد. در هر حال خدا رحم کند که مرد زیر دست و پا نروند.
از حال و خیال کسان و اهل و عیال هم که نمیدانم چه بگویم.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، صص ۳۹۹ و ۴۰۰.