صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۲ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۶۲۲۳۶۳
تاریخ انتشار: ۰۷ : ۰۰ - ۲۱ خرداد ۱۴۰۰
از وثوق‌الدوله [رئیس‌الوزرا] هم تلگرافی رسیده و عمل رشت را تصدیق کرده و خیلی اظهار نگرانی و تشویش از بابت پای‌تخت و کلیه قسمت‌های شمالی نموده و حق دارد. انگلیس‌ها هم که نه قوه کافی دارند و نه می‌خواهند جنگ بکنند و طرف شوند. این‌قدر هست که وجود آن‌ها در ایران و عملیاتی که سابقا در بحر خزر و قفقاز کرده‌اند روس‌ها را به این حرکات برانگیخته و حالا هم نمی‌توانند چاره کار را بکنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح بعد از تحت‌القلیان [صبحانه] قدری گردش کرده به هوتل کارلتن رفتم و با نصرت‌الدوله [وزیر خارجه] و میرزا حسین‌خان و انتظام‌الملک در باب کارها و تلگراف که به طهران بشود و تلگرافی که به چیچرین وزیر خارجه بلشویک بشود و تهیه کارهایی که برای مجمع ملل باید بشود صحبت کردیم و چیز نوشتیم.

چیچرین در جواب تلگراف نصرت‌الدوله که به دستور وثوق‌الدوله [رئیس‌الوزرا] کرده بود مبلغی اظهار خصوصیت کرده و وعده‌ها داده که «ما فقط دوست استقلال ایران هستیم و آن‌چه سابقا روسیه به جبر و عدوان از ایران گرفته پس می‌دهیم و باطل می‌دانیم و حکم خروج قوای خودمان را هم از ایران داده‌ایم.» معلوم است که از یک طرف زبان خوش دارند از طرف دیگر کار خودشان را می‌کنند. از وثوق‌الدوله هم تلگرافی رسیده و عمل رشت را تصدیق کرده و خیلی اظهار نگرانی و تشویش از بابت پای‌تخت و کلیه قسمت‌های شمالی نموده و حق دارد. انگلیس‌ها هم که نه قوه کافی دارند و نه می‌خواهند جنگ بکنند و طرف شوند. این‌قدر هست که وجود آن‌ها در ایران و عملیاتی که سابقا در بحر خزر و قفقاز کرده‌اند روس‌ها را به این حرکات برانگیخته و حالا هم نمی‌توانند چاره کار را بکنند.

باری ناهار و شام در کارلتن با رفقا خوردیم و بعد از ناهار و بعد از شام هم قدری راه رفتیم با کمال افسردگی و نگرانی. اگرچه اساسا معلوم نیست این پیش‌آمدها خیلی برای ایران مضر باشد لیکن فعلا مردم باز زیر دست و پا می‌روند و باز امنیت مختل و زندگانی مغشوش می‌شود. خدا کند که به کلی رشته دولت و زندگانی اجتماعی از هم نپاشد. مثلا حالا اگر دولت حالیه نتواند دوام کند چه هیأتی می‌تواند روی کار بیاید و چه کار خواهد کرد؟

 

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، صص ۳۹۷ و ۳۹۸.