سرویس تاریخ «انتخاب»؛ روسها به داشتن راهآهن زیرزمینی شهر مسکو خیلی مباهات میکنند. هرجا صحبت از پیشرفتهای روسیه در دوره انقلاب میشود راهآهن مسکو را پیش میکشند؛ در مجلات، رسالهها، آلبومها، فیلمها راهآهن مسکو به عنوان یکی از شاهکارهای صنعتی مسکو منعکس و ذکر گردیده و روی آن خیلی تبلیغ میکنند. حق هم دارند. به راستی جالب توجه است و تا کسی آن را از نزدیک نبیند نمیتواند اهمیت آن را درک کند.
من راهآهنهای زیرزمینی برلین، پاریس، لندن و نیویورک را دیدهام؛ از لحاظ طول که خط آهن چند کیلومتر را زیر زمین در این شهرهای بزرگ عالم سوراخ کرده و ترن عبور میکند نمیتوانم بگویم کدام یک طولانیتر و بزرگتر است، اما از لحاظ تجمل و لوکس راهآهن زیرزمینی مسکو سرآمد همه است و شاید دلیل موجه آن تازگی آن باشد که از جدیدترین وسایل استفاده شده و آخرین اختراعات در آن به کار رفته است. راهآهن مسکو را هیجده سال پیش [۱۳۱۲ خورشیدی]شروع کردهاند و تاکنون ۶۱ کیلومتر زیر زمین مسکو میچرخد در صورتی که راهآهن شهرهای دیگر تاریخ پنجاه و صد ساله و شاید بیشتر دارد.
درست هفده سال پیش وقتی در مسکو بودم روزی هیأت فرهنگی ایران را که برای کنگره بینالمللی صنایع ایران دعوت شده بودیم به دیدن اولین ایستگاه راهآهن زیرزمینی و فعالیتی که در حفر زمین شروع شده بود بردند آن روز تماشای ایستگاه مزبور که با سنگهای مرمر و کاشیهای بسیار ظریف و بهترین تزئینات ساختمانی آماده شده بود جلب توجه ما را کرد و همان ایستگاه اول نشان داد که راهآهن عظیمی در زیرزمین مسکو در شرف ساختمان است.
امسال وقتی با چند تن از دوستان برای دیدن مترو رفتیم و چند ایستگاه آن را تماشا کردیم و ساعتی را با مردم در واگونها زیرزمین مسافرت نمودیم غرق حیرت و تعجب شدیم و به این شاهکار صنعتی آفرین گفتیم.
تالار مجلل و زیبایی با بهترین چراغها و لوسترها که بیشباهت به کاخهای سلطنتی نیست، ایستگاه زیرزمینی راهآهن را تشکیل میدهد. هر ایستگاهی به یک شکل ساخته شده و یک نوع تزئینات ساختمانی در آن به کار رفته است. پلههای ساختمانی الکتریکی طبق آخرین سیستم دنیا گاهی بیش از دویست متر زیر زمین پایین و بالا میرود. راهروها و دالانها همه روشن، وسیع و تمیز است. در عمیقترین یا نزدیکترین ایستگاهها به سطح زمین وسایل تهویه کار گذاشته شده و هوای قابل تنفس با کثرت جمعیثت و عبور و مرور فوقالعادهای که میشود همه جا وجود دارد.
جالبتر از هر چیز نظم و ترتیب است که در عبور و مرور و سوار شدن به قطار و پیاده شدن رعایت میشود و جمعیت مرد و زن در زیرزمین مسکو، در داخل واگونها، راهروها، دالانها، سالنهای ایستگاه موج میزنند و بدون اغراق هر روز بیش از یک میلیون نفر از جمعیت مسکو زیر زمین رفت و آمد میکنند.
همه مردم پشت سر هم حرکت میکنند. یکی بر دیگری پیشی نمیگیرد که حق تقدم او را تضییع کنند. صدایی جز صدای خش و خش پاها که بر روی تخته سنگهای ظریف راهروها و سالونها حرکت میکنند شنیده نمیشود. در ایستگاهها و دالانهای عبور پلیس نیز ایستاده و مراقب مردم است. مامورین عبور و راهنمایان مترو که بیشتر آنها زن هستند با لباسهای مخصوص در سر هر چهارراه یا دهلیزی که خطوط را مجزا میسازد مردمِ بیاطلاع را هدایت میکنند و به این ترتیب مردم مسکو از این وسیله نقلیه خود که از بهترین راهآهنهای زیرزمینی دنیا به شمار میرود با تحصیل یک بلیت نیممناتی در بدو دخول به زیر زمین استفاده میکنند و با آن بلیت به هرجا بخواهند میروند.
راهآهن زیرزمینی مسکو هنگام جنگ بینالمللی دوم بهترین پناهگاه مردم مسکو بود که در مواقع خطر بدانجا پناهنده میشدند.
با یک مطالعه ساده میتوان پی برد که تحصیل چنین موفقیت بزرگ و نظایر آن که اکنون در روی زمین به صورت آسمانخراش به تقلید از آمریکا در دست ساختمان است یا دریاچهها و رودخانههای عظیم را که مشغولاند به هم وصل میکنند و امثال آن فقط در سایه کار و انضباط بینظیر این کشور امکانپذیر میباشد، انضباطی که در آن، چون و چرا نیست، انضباطی که در آن هوچیگری و اخلالگری و دزدی وجود ندارد، انضباطی که بر روی نقشه و یک اراده شالودهاش استوار میگردد و بیگفتگو به پایان میرسد.
بدون تردید چنین نظم و دیسیپلین و اطاعت افراد را در جای دیگر دنیا نمیتوان پیدا کرد. تنها در این کشور است که روی سیستم خاص تعلیم و تربیتش مردم به منظور کار و انضباط و برای فعالیت و زندگی آماده میشوند و به کار گماشته میشوند.
تفاوت فاحشی که بین دو کشور عظیم امروزی دنیا، یعنی روسیه و آمریکا که دو قطب کنونی عالم و دو رقیب بزرگ یکدیگر به شمار میروند وجود دارد همانا سیستم حکومت و چگونگی تربیت افراد و اختلاف رژیم است و الا در این هر دو کشور مردم برای کار و فعالیت تربیت میشوند. در آمریکا مردم از کودکی در دامان مادر سیستم زندگی و روش اعتماد به نفس و تکیه نکردن به پدر و مادر را میآموزند و مرد کار پرورش میشوند و در روسیه شوروی به وسیله دستگاههای بزرگ تربیتی برای کار و فعالیت آماده میگردند. در آنجا ۱۴۰ میلیون و در اینجا ۲۰۰ میلیون نفر کار میکنند و در هر دو کشور بیکار و بیعار و ولگرد نمیتواند زندگی کند، اما تفاوتی که بین کار ساکنین ینگه دنیایی با اینها دیده میشود این است که ارزش کار افراد در آمریکا بیشتر است، قدرت صنعت و طرز تفکر و ترقیات آنها چیز دیگری است که اصلا قابل مقایسه نیست، اما یک موضوع جلب توجه بسیار میکند، همان موضوعی که دنیا را نگران ساخته و آن قدرت کار و فعالیت شوروی است به واسطه تمرکز قوای ملت در دست دولت، چه، قوای فعاله این مملکت که عبارت از دویست میلیون نفوس باشد همه در یک جا و آن نزد دولت متمرکز میگردد و همه برای یک نقشه و یک هدف به فعالیت میافتد و ثروت را نیز در یک جا متمرکز میسازد و این دو قوه: مردم و پول، بدون، چون و چرا به هر مصرفی میرسد و به هر طرف سوق داده میشود و حال آنکه در ممالک متحده آمریکا اصول حکومت و رژیم زندگیاش چنین نیست.
حالا که به طرز فکر و کار مردم شوروی آگاه شدید باید به این نکته نیز توجه نمایید که اولیای امور دولت شوروی یعنی سازمانهای مربوط به حزب برای پیشرفت مرام و مسلک خود مجاهدت میکنند که زندگی عمومی را روز به روز بهتر سازند، از جمله به فرهنگ و بهداشت خیلی اهمیت میدهند؛ هنرمندان را تشویق میکنند، برای ادبا و نویسندگان مزیت قائل میشوند و در نتیجه همین تشویقات است که وقتی به سالن تئاتر بزرگ مسکو قدم میگذارید قریحه و ذوق ملت روسیه را در حفظ صنعت تئاتر و موسیقی و بالت همچنان زنده میبینید.
تئاتر و موسیقی و بهخصوص بالت روسیه همیشه معروف جهان بوده و اکنون نیز میتوان این ادعا را کرد که صنایع مزبور کاملا حفظ شده و مزیت خود را همچنان نگاه داشته و پیشرفت میکند.
یک سال پیش، مسکو یکصد و هفتاد و پنجمین عمارت تئاتر بزرگ اپرای خود را که پس از اپرای پاریس ساخته شده و دارای همان جلال و عظمت است جشن گرفت.
در این تالار زیبا که از شاهکارهای قدیم روسیه میباشد هماکنون آرتیستهای نامی شوروی خودنمایی میکنند و مورد تشویق ملت و دولت قرار میگیرند.
وقتی رئیس ارکستر تئاتر بزرگ مسکو که با دسته صد نفری هیأت ارکستر خود جلوی صحنه قدم میگذاشت، با کف زدن و استقبال شدید دو سه هزار نفر مردمی که بالا و پایین سالن را هر شب پر میکنند مواجه میشد، این مرد صنعت و هنر چند نشان استالین بر سینهاش روی فراک داشت و نقش مهم بالت و تئاتر را او انجام میداد.
مردم برای آرتیستهایی که دوست دارند بیاندازه دست میزنند و در پایان تئاتر آنقدر دست میزنند که ناچار چندین بار جلوی پرده میآیند و از مردم تشکر میکنند.
نکتهای که بیش از هر چیز توجه نمایندگان ملل جهان را که به مسکو آمده بودند جلب نمود تغییر برنامه تئاتر بزرگ مسکو بود؛ در این تئاتر هر شب یک پیِس جداگانه نشان داده میشد و حال آنکه برای تئاترهای بزرگ و اپراهای شهرهای مهم مثل پاریس تغییر پیس به این سهولت و هر شب امکانپذیر به نظر نمیآید. یک پیس را شش ماه و یک سال و دو سال نشان میدهند، زیرا علاوه بر آرتیستها که باید آماده باشند تغییر دکوراسیونهای رنگ به رنگ و زیبا و مجلل کار بس مشکلی است و در تمام مدت اقامت ما در مسکو هر شب برنامه تئاتر بزرگ عوض میشد. البته تردید نیست که روی این برنامهها ماهها زحمت کشیده و خود را حاضر ساخته بودند و هر چندی یک بار تکرار و تجدید نموده و خواهند کرد؛ اما جمعآوری و آماده ساختن این همه دکورهای مجلل و قشنگ و عوض کردن صدها لباس زیبا در رقصهای مختلف در هر شب کار آسانی نبود و تنها قدرت مالی و اراده سازمان دولت بود که میتوانست این امر مشکل را که متضمن زیان فراوانی است سهل و آسان سازد.
هنگام توقف در مسکو دیدن پیسهای تئاتر بزرگ و مشاهده وضع مردم و علاقه شدید آنها به تئاتر و موسیقی بهترین مشغولیات ما بود و وقتی از حقوق آرتیستهای معروف شوروی که مقام بزرگی دارند جویا شدیم خیلی تعجب کردیم، زیرا پایه حقوق هنرمندان درجه اول تا ۱۵ هزار منات در ماه میرسید و از این رو میتوان به اختلاف زیاد حقوق طبقات در شوروی پی برد که چگونه یک فرد ۵۰۰ منات و فرد دیگری ۱۵ هزار منات حقوق میگیرد و عضو آکادمی مسکو تا ۲۰ هزار منات حقوق دارد.
اینکه صحبت از یکنواخت بودن زندگی افراد در خاک جماهیر شوروی میشود، صحیح نیست، هرکس به فراخور استعداد و هوش و قریحه و ترقیاتش حقوق میگیرد و، چون حقوق باید به مصرف زندگی برسد طبعا زندگی بعضی خیلی لوکس و متجمل میگردد.
منبع: اطلاعات، یکشنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۳۱، صص ۱ و ۷.