پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
محمدعلی بهمنی قاجار: اقدام دولت افغانستان در ساخت سد کمالخان، اقدامی غیردوستانه و مخالف حسن همجواری با دولت و ملت ایران است. بر اساس حکمیت گلد اسمید که اساس و مبنای اصلی تعیین مرزهای ایران و افغانستان بوده است، افغانستان نباید دست به اقداماتی بزند که مانع رسیدن آب هیرمند به دریاچه هامون شود. از سویی دیگر بر اساس همین حکمیت، نیمی از آب هیرمند در مدخل ورودی به دریاچه هامون متعلق به ایران است.
در حکمیت گلد اسمید بخشهای مهمی از خاک ایران به ناحق منتزع گردید و به افغانستان واگذار شد. اگر طرف افغانستانی در پی برهم زدن حکمیت گلد اسمید است باید کل این حکمیت که در عمل ولایت نیمروز کنونی افغانستان را از ایران منتزع ساخت را به کناری نهد که قطعا افغانستان از چنین اقدامی بیشتر زیان خواهد دید.
قرارداد هویدا - شفیق هم دلالت بر حق مالکیت مطلق افغانستان بر آب هیرمند ندارد. ضمن اینکه افغانستان بر اساس اصل توسعه پایدار که قاعده آمره حقوق بینالملل است مکلف است از اقداماتی که منجر به بیآبی در خاک ایران می شود، خودداری کند. اقدامات دولت افغانستان در مانعسازی بر سر رسیدن آب هیرمند به خاک ایران، هم مخالف تعهدات دوجانبه دولت افغانستان و هم مغایر اصول اساسی حقوق بینالملل بوده است. بدتر از آن، سخنان رییس جمهوری افغانستان در این باره است که می گوید آب را با نفت مبادله می کنیم. این اظهارات مغایر حسن هم جواری است و به نظر می رسد بیشتر تلاشی با مصارف داخلی جهت اتخاذ ژست ناسیونالیستی و دمیدن بر کوره ایران ستیزی در افغانستان است .
سند مالکیت تاریخی ایران بر بندر کمالخان
در سال ۱۳۰۱ قمری دولت بریتانیا با میرزا ملکمخان سفیر ایران در لندن مذاکره کرده و سعی میکند مناطق تازهای را در سیستان از خاک ایران منتزع کرده و به افغانستان واگذار نماید این تلاش با واکنش تند و سخت ناصرالدینشاه روبهرو میشود. وی در پاسخ به مالکیت تاریخی ایران در مناطق مختلف سیستان از جمله بندر کمالخان اشاره می کند. متن دستخط ناصرالدین شاه به شرح ذیل است (تاریخ سند: تیر ۱۲۶۳):
«در سیستان هرچه مکان خوب و مرغوب بود، گلد اسمیت به افغان داد، مثل قلعه فتح و چخانسور و سایر املاک آن طرف رود هیرمند را و همچنین این طرف هیرمند، قلعه بندر کمالخان بلوچ که اصل رعیت و نوکر ایران بودند و یک خط مثلث بیمعنی کشید و ما را محصور کرد، حتی نیزار اهل سیستان را که باید گاو و گوسفند و زندگی آنها در نیزار و تخت شاه بگذرد به طرف افغان انداخت، بعد که ما ملتفت شدیم که اگر این هم نباشد، سیستان حالیه بالمره بیمصرف خواهد شد، این حدود را راضی نشدیم از سیستان خارج شود و از انصاف اولیای دولت انگلیس خواهشمند هستیم که این همراهی را با ما کرده، راضی نشوند سیستان ما بالمره باطل بماند و خودشان به نقشه رجوع کنند، ببینند جایی هست که ما به افغان در عوض بدهیم، جایی که باشد به نظر ما نمیآید و نمیشود.»
*پژوهشگر تاریخ و دکترای حقوق بین الملل