صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۹۸۰۱۳
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۰۰ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۹
نصرت‌الدوله [وزیر خارجه] هم آمد اطاق من قدری صحبت کردیم. گفتم به او: «من می‌ترسم کنفرانس برای ما کاری نکند» و «خوب است خودمان به قوه خودمان کار بکنیم.» گفت: «خودمان قوه نداریم و هیچ کار نمی‌توانیم بکنیم.»
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ ناهار منزل مادام رو خوردم. کنترات ویلهلم را به امضای نصرت‌الدوله [وزیر خارجه] رسانیده به مسیو پرنی دادم که بلکه به امضای ویلهلم برساند، و برای میرزا ابوالحسن‌خان کاغذ نوشتم. مادموازل درمپ آمد و در باب کارهای خودش صحبت کرد.

میرزا محمدخان شب آمد. با هم رفته شام خوردیم و منزل او نشسته تا نصف‌شب صحبت کردیم. نصرت‌الدوله هم آمد اطاق من قدری صحبت کردیم. گفتم به او: «من می‌ترسم کنفرانس برای ما کاری نکند» و «خوب است خودمان به قوه خودمان کار بکنیم.» گفت: «خودمان قوه نداریم و هیچ کار نمی‌توانیم بکنیم.» گفتم: «سفاین [کشتی‌ها] بحر خزر را چرا انگلیس‌ها به ما نمی‌دهند؟» گفت: «آن سفاین الآن در دست دِنیکین است ولی کار دنیکین هم که خراب است و انگلیس‌ها می‌گویند ما اگر بخواهیم سفاین را بدهیم می‌ترسیم، ممکن است بلشویک‌ها از شما بگیرند و حتی احتمال می‌دهیم مجبور شویم خودمان این سفاین را غرق کنیم.»

 

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: بنیاد موقوفات دکتر افشار و سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۲۹۸ و ۲۹۹.