پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
محمد حسین خانلرخانی: بعد از اعلام نتایج ابتدایی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیروزی نحیف بایدن شاهد شکلگیری تحرکاتی در عرصه سیاست خارجی و نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه و تغییرات عمدهای در رهبری وزارت دفاع این کشور بودیم. این تحرکات شامل:
- سفر آبرامز به اسراییل و سپس کشورهای حاشیه خلیج فارس درست بعد از اتمام انتخابات آمریکا و متعاقب آن سفر پمپئو به این کشورها و اطمینان بخشی نسبت به تداوم وضعیت تحریمها و فشار حداکثری به ایران. سفرهای متعدد پمپئو به کشورهای همسایه ایران – حتی گرجستان- که حداقل یکی از بحثهای محوری موضوع در این دیدارها ایران بوده است.
- شکلگیری موج جدیدی از تحریمها متعاقب این سفرها و مطرح کردن این موضوع که هر هفته تحریمهای جدیدی با موضوعات غیر هستهای علیه ایران تمهید خواهد شد به نحوی که دولت بعدی نتواند به سادگی فشار را از ایران بکاهد و یا به برجام بازگردد.
- اخراج مارک اسپر و تغییرات سریع و دفعی در راس پنتاگون و اظهار نظر وزیر مستعفی دفاع بعد از خروج از پنتاگون.
- مطرح شدن خروج نیروهای آمریکایی از عراق و افغانستان و متعاقب آن اعلام نظر پنتاگون مبنی بر کاهش نیروها در عراق و افغانستان به ۲۵۰۰ نفر.
- جابجاییهای گسترده در آرایش نیروها در عراق و سوریه:
ورود تعداد زیادی کامیون جنگی و هواپیما حاوی ادوات به پادگانهای آمریکایی در عراق.
تمرکز نیروها در تعداد اندکی از پادگانها.
جابجایی نیروهای نظامی از سوریه به عراق.
اعزام دو فروند بمبافکن استراتژیک بی ۵۲ به منطقه.
تقویت سیستم دفاع موشکی کشورهای منطقه و فروش تسلیحات بیشتر به این کشورها.
- برگزاری جلسه مشورتی پیرامون حمله نظامی به سایتهای هستهای ایران در کاخ سفید و در حضور ترامپ به گزارش نیویورک تایمز و سیانان. بنابر این گزارشات رای ترامپ در مورد حمله به ایران با نظر منفی مشاوران تغییر کرده است.
- رجزخوانیهای اخیر نتانیاهو علیه ایران و حملات متعدد به نیروهای مستشاری ایران در خاک سوریه و تهدید ضمنی به حمله به سایتهای هستهای در صورت احساس تهدید در این مورد. این امر در پیوند با تلاشهای جدید نتانیاهو برای جلوگیری از پیوستن دولت بایدن به برجام صورت گرفته که نمونه اخیر آن ارسال نامهای با همین موضوع به بایدن است.
- انتقادات شدید الحن و بی سابقه پادشاه عربستان نسبت به برنامه هستهای ایران و تحرکات کشورمان در منطقه و اعلام اینکه در صورت احساس خطر عربستان نیز حرکت به سمت هستهای شدن را حق خود میداند. این انتقادات همراه با افزایش تحرکات دیپلماتیک میان عربستان، آمریکا و اسراییل بوده است.
مجموع این تحرکات تنها در فاصله قریب به ۲۰ روز از انتخابات آمریکا میتواند حاوی علائم هشدار دهنده مبنی بر امکان شکلگیری اقداماتی علیه ایران در روزهای پایانی دولت ترامپ باشد. تا کنون احتمالاتی در مورد این تحولات مخصوصا تحولات در پنتاگون و اظهار نظر اسپر بعد از خروجش از پنتاگون: «اگر جانشین من بله قربانگو باشد وای بر ما» مطرح شده است. یکی از این احتمالات تلاش دولت ترامپ برای خروج سریع نیروها از عراق و افغانستان برای تحقق وعده انتخاباتی ترامپ در سال ۲۰۱۶ و قرار دادن دولت بایدن در کار انجام شده است. این احتمال با توجه به تحرکات نظامی اخیر و تمرکز نیروها در عراق و همینطور ورود ادوات نظامی جدید چندان منطبق بر واقعیت به نظر نمیرسد.
دیگری احتمال بکارگیری نیروی نظامی جهت تغییر نتیجه انتخابات داخلی آمریکا است. این احتمال نیز با توجه به نهادهای قوی جامعه مدنی و ساختار منسجم قدرت موسوم به «نظام نظارتها و کنترلها» قابل قبول نیست.
احتمال دیگر نگرانی دولت آمریکا از ضربه به منافع و متحدان این کشور در منطقه در زمان انتقال قدرت در آمریکاست. این موضوع نیز با توجه به رویکرد ایران مبنی بر صبر استراتژیک در سختترین زمانها و به حاصل نشستن آن در روزهای آینده و با به قدرت رسیدن دولت بایدن و همینطور اطلاع سران آمریکا از این رویکرد که در کلام ترامپ به صراحت عنوان شده: «ایران منتظر به قدرت رسیدن بایدن است» چندان توجیه پذیر نیست.
از آنجا که وجه مشترک تمامی این تحرکات در رابطه با ج.ا است، احتمال جدی وجود دارد دولت ترامپ در روزهای باقی مانده سعی کند حداقل برای نابودی کامل میراث اوباما (برجام) و جلوگیری از بازگشت دولت بایدن و همنوا با رویکرد اسراییل تحرکاتی جدی علیه ایران به اجرا بگذارد. این امر در پیوند با نگاه ترامپ به روابط بینالملل جدیتر خواهد شد. همانطور که از میراث وی در چهار سال گذشته روشن است، او عرصه روابطبینالملل را به شدت به امور شخصی پیوند میزند. چنین پیوندی باعث تقویت جایگاه عاطفه در تصمیمگیریها و تضعیف عنصر عقلانیت راهبردی میشود. ترامپ نشان داده نوع رابطه کشورش را با دیگر کشورها بر اساس نوع حس و عواطفاش تنظیم میکند. بولتون این واقعیت را اینگونه عنوان میکند: «به نظر من ترامپ فرقی بین منافع شخصی خود و منافع ملی آمریکا نمیبیند... ترامپ هیچ رویکرد فلسفی و استراتژیک در کنشهایش دنبال نمیکند... تنها چیزی که برای او اهمیت دارد، این است چه چیزی برای ترامپ خوب است.»
بر این اساس میتوان استدلال کرد احساس «کینه» و «خشم» نیز در تصمیمسازیها پیرامون کشورمان موثر خواهد بود. همانطور که میدانیم ترامپ تا آخرین روزها تلاش کرد ایران را مجبور به مذاکره کند تا از این طریق سیاست خارجی تهاجمیاش علیه ایران را توجیهپذیر کند. اما عدم همراهی ایران و کاهش تعهدات برجامی تبدیل به یکی از نقاط ضعف جدی ترامپ در عرصه سیاست خارجی گردید که رقیب دموکرات نیز از آن بهره برد. در واقع هدف سیاست فشار حداکثری علیرغم تضییقاتی که برای ملت ایران به همراه داشت به زعم خود آمریکاییها به نتیجه مطلوب نظر آمریکا نرسیده است. اکنون با پایان یافتن انتخابات به نظر میرسد تلاشی از سوی اسراییل و دولت ترامپ برای نابودی کامل برجام در جریان است. در این خصوص میتوان احتمالاتی را در نظر گرفت.
احتمالات پیش رو
- حمله مستقیم نظامی به سایتهای هستهای با توجه به گزارش اخیر آژانس مبنی بر ۱۲ برابر شدن ذخیر اورانیوم ایران. احتمال وقوع چنین حملهای با توجه به روزهای آخر دولت ترامپ و احتمالا عدم همراهی وزارت دفاع این کشور و با توجه به نتیجه جلسهای که توسط سیانان افشا شد چندان محتمل نیست. در مقابل حمله نظامی اسراییل با توجه به آمد و شدهای اخیر مقامات آمریکایی به اسراییل و نگرانی شدید رهبران این کشور پیرامون بازگشت بایدن به برجام امری جدی خواهد بود. پیگیری دکترین اختاپوس از سوی اسراییل و تلاش در جهت قرار دادن دولت بایدن در کار انجام شده احتمال این حمله را تقویت میکند. مخصوصا آنکه تحرکات اخیر نظامی آمریکا بیشتر جنبه بازدارنده دارد. به سخن دیگر آمریکا سعی دارد در پی حمله احتمالی اسراییل قدرت بازدارندهاش را در منطقه افزایش دهد تا از انتقامگیری ایران جلوگیری کند. این درحالی است که ارتباطات گستردهای اخیرا میان اسراییل و کشورهای عمده عربی منطقه از جمله عربستان و امارات صورت گرفته است. جدیدترین این تماسها دیدار محرمانه چند ساعته میان نتانیاهو و رییس موساد، محمد بنسلمان ولیعهد عربستان و پمپئو در خاک عربستان بوده است. این دیدارها ممکن است فراتر از احتمال برقراری رابطه میان اسراییل و عربستان حکایت از هماهنگ کردن طرحها و مواضع احتمالی برای یک عملیات باشد.
- حمله به هستههای مقاومت مخصوصا در عراق. حملات علیه مستشاران نظامی ایران در سوریه توسط اسراییل تقریبا امری عادی شده است. اما با توجه به حملات موشکی اخیر به منطقه سبز و سفارت آمریکا و جابجاییهای نیرو در عراق و تمرکز آنها احتمال حمله گسترده نظامی به نیروهای مقاومت عراق و یا فرماندهان کلیدی مقاومت اعم از سپاه قدس در روزهای آتی وجود دارد.
- بکارگیری حملات گسترده خرابکارانه داخل ایران. این حملات میتواند طیف وسیعی از کنشهای خرابکارانه سایبری و بمبگذاری و... را شامل شود. اهداف این حملات در وهله اول تاسیسات هستهای و موشکی و سپس زیرساختهای اساسی کشور میتواند باشد به نحوی که شوک جدی در اداره کشور ایجاد کند.
فرجام
با توجه به روحیه ترامپ، نگرانی شدید اسراییل و کشورهای تاثیرگذار منطقه مانند عربستان از رویکرد آتی دولت بایدن و وجود عناصر ضدایرانیای مانند پمپئو در صدر تصمیمگیری پیرامون ایران و همینطور وجود افرادی مانند الیوت آبرامز که رویکردی مبتنی بر بکارگیری قدرت سخت علیه ایران دارند و از سوی دیگر تحولات داخلی در پنتاگون و آرایش نیروهای آمریکایی در عراق به نظر میرسد روزهای باقی مانده از دولت ترامپ آبستن تصمیماتی جدی و خشن علیه کشورمان باشد.
محمد حسین خانلرخانی: دکترای روابط بینالملل دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمریکا