پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح با کسالت برخاسته حساب مهمانخانه را که صد فرانک بوده پرداختم، چون روزی پنجاه فرانک میخواهند و گران است. چون امروز انتظامالملک با نصرتالدوله [وزیر خارجه] لندن میرود با او قرار گذاشتم اطاق او را من بگیرم تا وقت برگشتن فکری بکنیم. بعد آمدم به هوتل موریس. شیبانی آمد و گفت: «علیقلیخان ناخوش شده.» انتظام الملک هم نیامده بود. نگران شدم و تلفون کردم. معلوم شد مشغول تهیه مسافرت است.
باری با نصرتالدوله در کارها گفتوگو کردیم و مرا به جای خودش گذاشت و رفت به لندن. انتظامالملک را ندیدم. این سفر سه چهار روز بیشتر طول ندارد. چند نفر فرانسوی آمده گفتوگو میکردند که میخواهیم برای خیالات جدیده کار و نشریات بکنیم و برای ایران میتینگ و کنفرانس بدهیم در تحت ریاست مسیو پنلوه. بالاخره معلوم شد بیست هزار فرانک وجوهات لازم دارند. گفتم مقاصد خود را کتبا بنویسید من مطالعه کنم تا وقتی که وزیر خارجه از لندن برگردد.
ناهار در مهمانخانه خودمان خوردم و بعد بیرون رفته به هوتل دینا رفته اسباب خود را برداشته به منزل جدید آوردم. روز یکشنبه و هوا خوب بود و جمعیت در کوچهها فوقالعاده. متروپولیتن به قدری جمعیت بود که من سه ترن رفت و نمیتوانستم جا بگیرم. بعد به هوتل موریس رفته قدری نشستم و روزنامه خواندم. کسی را ندیدم. بیرون آمده گردشکنان به سفارت رفتم، چون ممتازالسلطنه [سفیر ایران در فرانسه] شب دعوت کرده که درد دلهای خود را بکند. از همان حرفهای مخصوص که همیشه میزند مشعر بر تنقید از دیگران و تعریف از خودش مبلغی زد. روزنامه «رعد» را داد خواندم که وثوقالدوله بعد از گرفتار کردن جماعتی برای اثبات حقانیت و قدرت خود نوشته. خوب نوشته ولی افسوس که نیات آنطور که ادعا میکند صحیح نیست. از قرار معلوم اشخاص توقیف و مغضوب منحصر به پنج نفر و آنکه میدانستیم نیست. گویا مجموعا بیست نفرند، از جمله حاجی امینالضرب و سید کمرهای و حسابی و فرخی هستند و کلیه معلوم میشود هیجان خیلی بوده است و گویا منحصر به طهارن هم نبوده است. حاجی امام جمعه و مدرس هم ظاهرا جنبشی داشته و محل تعرض واقع شدهاند، اما خود ممتازالسلطنه از قراری که دیروز انتظامالملک میگفت مسلم شده است که خیلی در کارها شیطنت کرده و با انگلیسها راه داشته یعنی راپرتچی آنها بوده و اخلالها کرده و حالا برای خودشیرینی پیش نصرتالدوله از همه بد میگوید؛ از مشاورالممالک و میرزا حسین خان و حتی از برادر خودش و از این قبیل چیزها. من که تعجب نکردم و او را خیلی خوب میشناسم. کمظرفی او هم طوری است که تمام حالاتش از وجناتش ظاهر میشود.
منبع: یادداشتهای روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۲۴۰-۲۴۳.