صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۷۰۰۱۷
تاریخ انتشار: ۵۶ : ۲۳ - ۳۱ مرداد ۱۳۹۹
اوانس‌خان آمد... از حرف‌های او چنین فهمیدم که اصل مقصودش القای این خیال است که دولت ایران حالا که این مسئله قرارداد با انگلیس پیش آمده خوب است انگلیس‌ها را راضی کند و ممکن است که مسئله آذربایجان را تسویه کند. گمانم این است که ارامنه می‌خواهند به وسیله ایران و انگلیس جمهوری آذربایجان را از بین بردارند و شاید که انگلیس‌ها هم به این مسئله بی‌میل نیستند و حالا که ایران را از خودشان می‌دانند این کار را بکنند؛ و از کلمات اوانس‌خان چنین برمی‌آید که خبر دارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

صبح مسیو ووزا و مسیو دو لاپرادل آمدند. چون مشاورالممالک [وزیر خارجه معزول] هنوز کسل بود از آن‌ها پذیرایی کردم و از همان مقوله صحبت‌های دیروز کردیم. بعد از آن به اداره اوروپ نوول رفته با فیلوز و جوانی که مقاله «کتاب سبز» را نوشته بود ملاقات کردم. احساساتی کاملا موافق آن‌چه ما داریم نشان دادند و تشویق و دلداری می‌کردند. فیلوز می‌گفت: باید مجمعی ایرانی و فرانسوی ترتیب داد از مردمانی که در امور اقتصادی داخل باشند که آن‌ها قوت دارند و کار می‌کنند، نه مثل ژول رش که پیر شده و هیچ کار از او ساخته نیست. یک حرف دیگر که می‌زد که خیلی به دل من چسبید این بود که خیلی محتمل است فرانسه و آلمان بعد از این با هم بسازند و پالان انگلیس را آفتاب بگذارند؛ خلاصه این که ممکن است روسیه را هم به دست بگیرند.
باری بعدازظهر مشغول جمع‌آوری اسباب‌ها برای مسافرت شدم. ضمنا اوانس‌خان آمد و از او پذیرایی کردم. به عنوان خداحافظ آمده بود. می‌گفت: به سوئیس می‌روم. از حرف‌های او چنین فهمیدم که اصل مقصودش القای این خیال است که دولت ایران حالا که این مسئله قرارداد با انگلیس پیش آمده خوب است انگلیس‌ها را راضی کند و ممکن است که مسئله آذربایجان را تسویه کند. گمانم این است که ارامنه می‌خواهند به وسیله ایران و انگلیس جمهوری آذربایجان را از بین بردارند و شاید که انگلیس‌ها هم به این مسئله بی‌میل نیستند و حالا که ایران را از خودشان می‌دانند این کار را بکنند؛ و از کلمات اوانس‌خان چنین برمی‌آید که خبر دارد. در باب قرارداد انگلیس و ایران ظاهرا اظهار تاسف می‌کرد، اما گمانم این است که خوش‌وقت بود.
بعد از شام ممتازالسلطنه [وزیرمختار ایران در فرانسه]و امیرخان آمدند. امیرخان را خودم گفته بودم بیاید. ترتیب کارهامان را دادیم. اسباب انژکسیون و ... را دادم به توسط چاپار انگلیس به طهران بفرستند. کنترات مسیو دومن را هم دادم که برایش بفرستند. بعد از رفتن آن‌ها باز مدتی در پی ترتیب کاغذ و اسباب بودم.


منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۲۰۰ و ۲۰۱