صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۳ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۶۹۶۶۲
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۰۰ - ۳۰ مرداد ۱۳۹۹
بعد منزل ممتازالسلطنه [وزیرمختار ایران در فرانسه] رفتیم، چون مهمان او بودیم. کتابچی‌خان هم بود. بعد از شام قدری نشسته صحبت کردیم و گردش‌کنان به منزل آمدیم. به قول کتابچی‌خان این کاری که انگلیس‌ها کردند اسباب شد که در روزنامه‌ها برای ایران غوغا شد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

صبح به مغازه‌ای که اسباب علمی می‌فروشد رفتم، چیز مناسبی پیدا نکردم. یک ترمومتر خریدم و به سراغ دوربین‌فروش رفتم. اتفاقا دوربین حاضر بود، گرفتم. دویست و پنجاه و هفت فرانک تمام شد. چون منزل مراجعت کردم و رنگ و غیره که برای کمال‌الملک و ظهیرالدوله خواسته بودم آوردند، پول آن را که سه هزار و صد و کسری بود دادم.

بعدازظهر مسیو ادیژیه آمد و گفت خانواده من راضی نشدند. از او خواهش کردم که فکری برای اسباب علمی بچه‌ها بکند و بعد از مراجعت ما از کنار دریا خبر بدهد.

عصر مسیو دومن معلم تاریخ طبیعی آمد و کنترات خود را امضا کرد. معاون‌السلطنه و صمصام‌الممالک و علیقلی‌خان این‌جا آمدند و مدتی حرف زدند در باب قرارداد جدید و این‌که چه باید کرد. آن‌چه عقلم می‌رسید به آن‌ها گفتم.

بعد منزل ممتازالسلطنه [وزیرمختار ایران در فرانسه] رفتیم، چون مهمان او بودیم. کتابچی‌خان هم بود. بعد از شام قدری نشسته صحبت کردیم و گردش‌کنان به منزل آمدیم. به قول کتابچی‌خان این کاری که انگلیس‌ها کردند اسباب شد که در روزنامه‌ها برای ایران غوغا شد.

 

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۱۹۹-۲۰۰