صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۶۴۵۹۲
تاریخ انتشار: ۵۴ : ۲۳ - ۰۶ مرداد ۱۳۹۹
ممتازالسلطنه می‌گفت رئیس بانک روس طهران این‌جا آمده و می‌خواهد بانک روس را بفروشد. در ضمن صحبت‌های او چنین استنباط کرده‌ام که صارم‌الدوله در خط سلطنت حرکت می‌کند، از مردم هم جلب قلوب کرده... هیچ مستبعد نیست که به این مقام برسد خاصه با مساعدت انگلیس. و دیگر این‌که شاه حالیه هم مردم را خیلی رنجانیده است و در زمان قحط و غلا خوب رفتار نکرده و در ظرف دو سال یک مرتبه به شهر طهران آمده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

صبح مسیو رنار آمده قدری با او صحبت کردیم. میرزا حسین‌خان هم سر راه دیدم و قرار شد فردا عصر به اتفاق منزل او برویم.

بعدازظهر کتابچی‌خان این‌جا آمد و قدری با او صحبت کردیم. می‌گفت دیروز پیش ممتازالسلطنه [سفیر ایران در فرانسه] بودم. دو ساعت از هیات مخصوصا از میرزا حسین‌خان گله و شکایت کرد و حقیقتا خیلی افسرده و دلتنگ شدم.

صبح ممتازالسلطنه امیر‌خان را نزد من فرستاده اظهار کرد که یا امروز عصر برای چای یا فردا برای ناهار این‌جا بیایید. می‌دانم که مقصودش این است که مرا زیر خجالت بگیرد. به هر حال عصر رفتم و شرح مفصلی از همان گله‌های قدیمی که هیات به من اعتماد نمی‌کنند و مطالب را از من پنهان می‌کنند گفت و مخصوصا از میرزا حسین‌خان گله کرد. من هم قدری او را نصیحت کردم و مختصر، کار عمده من حالا این است که وصله پینه کنم. رفقای خودمان که ماشاالله غالبا خبط می‌کنند. ممتاز هم که بدجنس و بهانه‌جوست. ولی مطلب مهمی که اظهار کرد این بود که می‌گفت رئیس بانک روس طهران این‌جا آمده و می‌خواهد بانک روس را بفروشد. در ضمن صحبت‌های او چنین استنباط کرده‌ام که صارم‌الدوله در خط سلطنت حرکت می‌کند، از مردم هم جلب قلوب کرده و فعلا هم ریاست مجمع قاجاریه را دارد و هیچ مستبعد نیست که به این مقام برسد خاصه با مساعدت انگلیس. و دیگر این‌که شاه حالیه هم مردم را خیلی رنجانیده است و در زمان قحط و غلا خوب رفتار نکرده و در ظرف دو سال یک مرتبه به شهر طهران آمده است.

خلاصه بعد از منزل ممتازالسلطنه آمده شام خوردیم. میرزا حسین‌خان به تفرج رفته بود. با ما شام نبود. ما هم بعد از شام به سینما رفتیم و جشن چهاردهم ژولیه را دیدیم و بعد منزل که آمدم مادام رو برای بچه‌ها راه‌آهن خریده بود و آورده بود. به پذیرایی او مشغول شدم.

 

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن، چاپ هفتم، ۱۳۹۸، صص ۱۸۰ و ۱۸۱.