صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۶۰۹۲۰
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۲۰ تير ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛
خاطرات آیت الله هاشمی: پیش از ظهر در منزل براى خطبه ها و اصلاح پیش نویس کلید قرآن مطالعه مى‌کـردم. بـراى نمازجمعه رفتم و خطبه اول را در مقایسه وضع کشور قبل از برنامه هاى اول و دوم و مقایسه با امروز ایراد کردم و پیشرفت‌ها را گفتم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.

سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر می‌شود) در زیر آمده است

 

 

سال ۱۳۷۱
امروز عاشوراست. در منزل بودم. حاجيه والده و همشيره فاطمه از منزل اخوى محمد، همراه او آمدند. آقاى [سيد محمد] كوثرى هم براى ذكر مصبيت آمد. والده گفتند كه مى‌خواهند با اخوى محمود تسويه حساب كنند كه بدانند براى امور خيريه و وضع‌اش و اصلاح خانه در بهرمان چه دارند. اخوي محمود آمد. دخترش مرجان هم كه از آمريكا آمده است، مى‌خواست مرا ببيند، با خانواده محمود آمدند. ناهار جمع بوديم. از هيأت‌هاى عزادارى برايمان غذا آوردند. فاطى هم پذيرايى كرد. مهدى به قم رفته بود و ياسر هم در عزادارى بود.
والده مقدارى از تاريخ اوايل زندگى خانوادگى را تعريف كردند؛ مخصوصاً مسأله سفر پنج ماهه ابوى به رفسنجان به قصد انتقال زندگى به رفسنجان و مخالفت والده و سرانجام رفتن والده به رفسنجان و برگرداندن ابوى و نيز شروع توسعه خانه بهرمان نوق در زمان غيبت ابوى و تكميل آن پس از مراجعت ابوى كه به وضع فعلى درآمده است.

 

 

سال ۱۳۷۲
[آقای جبر بن جاسم آل ثانی]، وزير امورخارجه قطر آمد. براى انتقال آب به قطر از ايران و همكارى در اكتشاف و انتقال گاز تأكيد كرد و دربارة ضرورت دوستى و همكارى ايران و عربستان مذاكره شد. براى ميانجي‌گرى در مورد حج و [راهپيمايي] برائت اجازه خواست؛ گفتم دكتر ولايتى و آقاي سعود الفيصل مذاكره كنند؛ عربستان او را فرستاده است. دربارة امارات و جزاير هم به همين نحو صحبت شد. بر مراعات مصوبات اوپك تأكيد كرديم و از عملكرد كويت انتقاد نموديم.
[آقای باندوسه سیلوا]، سفير سريلانكا براى خداحافظى آمد. [آقای محمد عزروال]، سفير مراكش براى تقديم استوارنامه آمد. اولين سفير است كه بعد از قطع رابطه مي‌آيد. ژست و آداب جالبى داشت. [آقای جهانبخش مظفری]، سفير جديدمان در تونس براى مشورت و خداحافظى آمد.
آقاى آقازاده، [وزير نفت] آمد. گزارش پيشرفت كار پالايشگاه اراك و پتروشيمى اراك را داد. براى افتتاح آنها برنامه‏ ریزی کردیم. دربارة كيفيت اقدام براى جبران پايين آمدن قيمت نفت و دربارة كابينه آينده و نظرات مجلسيان صحبت شد.
عصر هيأت دولت جلسه داشت. شب آيت‌الله خامنه‌اى ميهمانم بودند. در مورد آثار مثبت سفرم به تركيه و كابينه و مسايل با سعودى‌ها و حج و اظهارات وزير امور خارجه قطر صحبت كرديم. شب در دفترم ماندم.

 

 

سال ۱۳۷۳
تا ساعت ده و نیم صبح، كارها را انجام دادم. بيانيه سران هفت كشور بزرگ دنيا، به نوعى متعرض ايران شده و وزارت امور خارجه هم جواب داده است.
جمعى از نمايندگان استان كرمانشاه آمدند. اصرار دارند، قبل از سفر به آنجا استاندار عوض شود؛ گفتم قابل قبول نيست. امام جمعه، فرماندار و نماينده مريوان آمدند. ضمن اعلان وفادارى مردم كردستان، براى امور عمرانى و به كارگيرى مردم بومى استمداد كردند.
اعضاى كميسيون نفت آمدند. پيشنهاد داشتند تعديل [قيمت] سوخت يكباره انجام شود و بخشى از درآمد را مستقيم به مردم برگردانيم و بخشى را صرف توسعه گاز و اكتشاف نفت و بخشى را صرف هزينه‌هاى ديگر كنيم؛ اينها سال گذشته مخالف بودند.
عصر جمعى از علماى مازندران، براى پيگيرى وعده‌هایى كه در سفر استانى داده بودم، آمدند. استاندار و دو نفر نماينده هم بودند. آقاى [سیدکاظم] نورمفيدى، [نماینده ولی‏ فقیه و امام‏ جمعه‏ گرگان]، براى مهلت بيشتر وام كارخانه خوراك دام استمداد كرد.
در راه خانه، در بيمارستان قلب از آقاى [عباس‏ واعظ] طبسى عيادت كردم؛ با انجام عمل قلب، دريچه ميترال را عوض كرده‌اند. هنوز درد دارد و رو به بهبودى است. آقاى ميرزاده، [معاون اجرایی رییس‏جمهور] آمد. براى تأييد طرح اولويت ايثارگران براى خريد كارخانه‌هاى دولتى اصرار داشت.
آقاى [سیدمحمود] دعايى، [نماینده ولی‏فقیه و سرپرست مؤسسه اطلاعات]، همراه آقاى [احمد] سام، [سردبیر اطلاعات بین‏ المللی] آمدند و گزارش روزنامه اطلاعات انگليسى را دادند. آقاى [مرتضی] بانك، استاندار جديد كرمان آمد. نظرخواهى كرد، تذكراتى دادم. راه علاج را توصيه كردم. به خانه آمدم. فائزه براى شام از بيرون ساندويچ خريده بود.

 

 

سال ۱۳۷۴
عفت و بعضي از بچه‌ها، براي استراحت در محل سد شاه عباس‏ كبير به اصفهان رفتند. آقاي دكتر [مصطفی] معين آمد و براي تجهيز مركز جديد طب كودكان استمداد كرد. چند ملاقات ديگر هم داشتيم كه چون دو سه روز گذشته، فعلاً يادم نيست. اگر به خاطرم آمد، بعداً مي‌نويسم.
عصر آقاي [محمدتقی] مصباح يزدي آمد. براي مؤسسه امام خميني كه قبلاً به نام باقرالعلوم(ع) بود، استمداد كرد؛ هم كمك مالي و هم كمك براي تصويب امتياز دانشگاه با تفاوت‌هايي با ساير دانشگاه‌ها. شب در دفترم ماندم و تا ساعت دوازده شب كار كردم.

 

 

سال ۱۳۷۵
تا ساعت نُه صبح در خانه بوديم. براى افتتاح سومين اجلاس وزیران پُست و مخابرات سازمان كنفرانس اسلامى رفتيم. آقاى غرضى، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] و [آقای پکاتاریانه]، نماينده اندونزى و معاون دبيركل، خيرمقدم گفتند و گزارش دادند. من هم صحبت افتتاحيه را با تأكيد بر ضرورت همكارى بيشتر كشورهاى اسلامى و نقش مخابرات و ارتباطات در توسعه همكارى و اشاره به امكانات فراوان ايران در اين بخش ایرادكردم. قرار بود با همه میهمانان مصافحه و احوال‏پرسى شود كه به خاطر طول‏ كشيدن مراسم، به خاطر صحبت‌هاى اضافى نمايندگان لبنان و گينه و بنگلادش، بعد از صحبت من به عنوان نماينده كشورهاى عربى و آفريقايى و آسيايى، صرف‏ نظر شد.
به دفترم مراجعت كردم. آقاى زنگنه، [وزیر نیرو] آمد. از جهاد [سازندگی]، به خاطر اغراق در آثار آبخوان‌داري و عدم همكارى با وزارت نيرو در دادن نيروهاى انسانى مورد نياز گله دارد. شوراى عالى اكو، [= سازمان همکاری اقتصادی]، براى بررسى عملكرد و پشتيبانى از برنامه‌ها جلسه داشت. جلسه كم اثرى بود. عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتيم. تا ساعت نُه شب كارها را انجام دادم. به خانه آمدم. فرشته غذا درست كرده بود. عفت و فاطى از كانادا تلفن كردند و اطلاع دادند كه پزشكان در معاينات اوليه گفته‌اند، فاطى احتياج به عمل ندارد. قرار است يك بار ديگر معاينه كنند. خوشحال شدم.

 

 

سال ۱۳۷۶
پیش از ظهر د ر منزل براى خطبه ها و اصلاح پیش نویس کلید قرآن مطالعه مى‌کـردم. بـراى نمازجمعه رفتم و خطبه اول را در مقایسه وضع کشور قبل از برنامه هاى اول و دوم و مقایسه با امروز ایراد کردم و پیشرفت‌ها را گفتم.

عصر در منزل تاریخ مطالعـه کـردم. فـاطى اینجـا بود. درد شدید مجدداً عارض شدکه با مسکن آرام شد.