صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۶۰۵۸۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۸ تير ۱۳۹۹
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛
خاطرات آیت الله هاشمی: دكتر [موسي] زرگر، وزير اسبق بهدارى [در كابينه مهندس مهدي بازرگان] آمد. خواستار تحويل ساختمان آموزش و پرورش به بيمارستان سينا شد؛ ساختمانش فرسوده شده است. خيلى به اين بيمارستان علاقه‌مند است. قرار شد از آنجا بازديد كنم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در سرویس تاریخ «انتخاب» منتشر شده بود.

سرویس تاریخ «انتخاب»: متن کامل خاطرات ۷۱ تا ۷۶ (که به صورت اختصاصی در «انتخاب» منتشر می‌شود) در زیر آمده است

 

 

سال ۱۳۷۱
جمعى از طلاب شاغل در مركز تبليغات اسلامي كردستان آمدند. آقاى [محمدجواد] ابوالقاسمى گزارش كار داد و براى توسعه كار استمداد كرد. اين مركز بزرگ اسلامي در زمان جنگ، با كمك من براى كارهاى فرهنگى تأسيس شده است. در مورد سياست تبليغاتى در خصوص اهل‌سنت و اهل حق، نظرخواستند؛ توصيه به مدارا نمودم.
آقاى [شيخ ابوالفضل] خوانسارى، امام جمعه اراك و فرزندش، به عنوان بازديد من در سفر به اراك آمدند. گفت بنا دارد به قم برگردد و از عدم حمايت از ائمه‌جمعه گله كرد. از استاندار و فرماندار و شهردار شكايت كرد. احساس كرده كه ممكن است پس از مسايل اراك عزل شود. خواست كه من‌هم در سرپرستى بيمارستان و حوزه علميه‌اش باشم. از برخورد تندش با مسئولان استان گله كردم و گفتم به حوادث خواهيم رسيد و داورى مى‌كنيم.
دكتر [موسي] زرگر، وزير اسبق بهدارى [در كابينه مهندس مهدي بازرگان] آمد. خواستار تحويل ساختمان آموزش و پرورش به بيمارستان سينا شد؛ ساختمانش فرسوده شده است. خيلى به اين بيمارستان علاقه‌مند است. قرار شد از آنجا بازديد كنم.
آقاى [محمدرضا] نعمت‌زاده، [وزير صنايع] آمد. گزارش وضع طرح‌هاى صنعتى و نيازهاى ارزى را داد و براى پرداخت ارز استمداد كرد. از بانك مركزى به خاطر سخت‌گيري‌ها و تأخيرها در مورد فاينانس و ناهماهنگي پرداخت سهميه‌ها گله كرد. به دكتر ولايتى، [وزير امور خارجه] گفتم به خاطر محاكمه مسلمانان در تونس، سفر وزير خارجه‌اش را كه بناست فردا به تهران بيايد، به تأخير بياندازد.
عصر به خانه آمدم. خسته بودم. رعد و برق و كمى باران داشتيم. تيمسار [علي] شهبازى، [رييس ستاد مشترك ارتش]، تلفنى اطلاع داد كه چند گرم مواد تسليحاتي توسط يكى از وابستگان نظامى از خارج ارسال شده است؛ گفتم به ارزيابي‌ بدهد. با والده در منزل اخوى محمد، تلفنى صحبت كردم. شام خوردم. بچه‌ها در رفسنجان، به مراسم عزادارى رفته بودند.

 

 

سال ۱۳۷۲
در منزل بودم. به اندازه كافى بولتن و كار آورده بودم كه تمام وقتم را پُر كرد. ظهر محسن و مهدى و خانواده‌ها بودند. محسن درباره طرح مصلاى تهران و خسارات وارده بر كارخانه آلومينيوم اراك به خاطر قطع برق و وضع فولاد آلياژی يزد مطالبى داشت. تلفنى با عفت در لندن صحبت كردم؛ گفت امروز وقت آزمايش دارد.
احمدآقا [خميني] آمد. دربارة برنامه سفرم و كابينه آينده صحبت شد. تلاش داشت بداند كه چه تعويضى در پيش است؛ چون هنوز تصميم نگرفته‌ام، چيزى به دست نياورد. صبحانه را با ياسر خورديم، ولى شام تنها بودم.

 

 

سال ۱۳۷۳
در گزارش‌ها، مرگ آقاى كيم‌ايل سونگ، رهبر كُره شمالى و پيروزی شمالى‌ها در جنگ جنوب و شمال عدن در یمن و تشكيل اجلاس سران هفت كشور صنعتی جهان در ناپل ايتاليا، از حال رفتن [آقای مورایاما]، نخست‏ وزير ژاپن سر ميز شام، مشابه وضع بوش رييس‏ جمهور آمريكا در ضيافت شام ژاپن، مورد توجه است.
ياسر ديروز در مسابقه اسب‏ سوارى اول شده و جايزه دريافت كرده كه جالب است. درميان قهرمانان اسب‏ سوارى كشور، چنين پيروزى مهم است. از خانه به شرکت ملی صنایع الكترونيك دماوند در نارمك رفتم. مهندس مختارى، توضيحات مناسبي داد؛ ابتكارات ارزشمندى دارند. دو ساعت از بخش‌هاي مختلف بازديد كردم و مصاحبه‌اى انجام دادم. به نظرم خوب كار كرده‌اند.
به دفترم رفتم. آقاى [رضا] امراللهى، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد. براى كارهايش جهت ارز و ريال استمداد كرد و پيشنهاد ایجاد نوعى تشكيلات سياسى داشت. خانم [شفیقه] رهيده آمد. از موفقيت كارخانه سُرنگ سازى [هلال‏ احمر] گفت و براى تأسيس كارخانه داروسازى و استفاده از بيوتكنولوژى براى ساخت مواد اوليه دارو، استمداد كرد. از مديريت ساخت و توزيع دارو انتقاد داشت. برخلاف ادعاى مديران پتروشيمى، از عدم‏توليد مواد ساخت سرنگ در پتروشيمى گفت. قرار شد پيگيرى كنم.
آقاى شيخ مهدى شمس‌الدين، [رییس مجلس اعلای شیعیان لبنان] آمد. از اوضاع لبنان، از لحاظ سياسى و امنيتى و وضع شيعه ابراز رضايت كرد؛ اخيراً به جاى آقاى موسى صدر، رييس مجلس شده است. قبلاً نايب‏ رييس بود.
عصر شوراى عالى امنيت ملى جلسه داشت. دربارة جزاير ابوموسى و دو تُنب و قتل كشيش‌ها و مسأله نجف‌آباد و مسايل ديگر مذاكره شد. ياسر گفت، چهار سكه‌اى كه به عنوان جايزه گرفته، به مربي خود، آقاى رضايى داده است.

 

سال ۱۳۷۴
در گزارش‌ها، بارندگي و سيل‌هاي بي‏ سابقه در چين مهم است كه ميلياردها دلار خسارت و حدود صد ميليون آواره بر جا گذاشته و ميليون‌ها ساختمان ويران شده است و هنوز ادامه دارد. دور و بر آذربايجان غربي ما هم، تگرگ و سيل، در تابستان خرابي به بار آورده است.
آقاي [گودرز] افتخارجهرمي، [سرپرست دفترخدمات‏ حقوقی ‏بین‌المللی ریاست‏ جمهوری] آمد. خبر داد پيشنهادي از طرف يكي از ثروتمندان- از بارون‌هاي انگلستان - رسيده كه آنها اوراق قرضه‌اي از آلمان دارند كه در زمان قبل از جنگ خريده‌اند و اكنون بيش از 27 ميليارد دلار ارزش دارد. حاضرند در اختيار ايران بگذارند كه وصول كند؛ 60 درصد به خودشان بدهد و 40 درصد باقي را هم كالا و چيزهاي ديگر، به صورت مدت‏دار بدهد. گويا به خاطر ماليات هنگفت، نمي‌توانند مسأله را در انگلستان علني كنند. گفتم با هماهنگي وزارت اطلاعات و سفارتمان در آلمان، براي كشف واقعيت و اهداف آنها پيگيري كنند.
ستاد تنظيم بازار جلسه داشت. دربارة ارزش فرش‌هاي صادراتي مذاكره شد که ناتمام ماند. صادركنندگان فرش، مدعي‌اند قيمت واقعي فرش، كمتر از مبلغي است كه فعلاً براي صادرات قيمت‌‏گذاري مي‌شود.
عصر مهدي آمد. گزارش كامل‏تري از نتايج بازديد از روسيه در زمينه صنايع نفت و گاز داد. پيشنهاد دارد كه براي خريد سكوهاي دريايي و تجهيزات چاه‌هاي نفت، مي‌توانيم ارزان‏تر از غرب، از روسيه استفاده كنيم.
در جلسه هیأت دولت، دربارة آیين‌نامه‌هاي بيمه‌هاي همگاني و درماني بحث شد. به آقاي ميرسليم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]، تذكر دادم، كتابی كه اخيراً چاپ شده و در آن به خلفاي اهل سُنت‌ اهانت شده است، جمع‌آوري شود. وزارت اطلاعات، از سيستم جديد چاپ و صدور گذرنامه و تسهيلات كامپيوتري در مرزها براي كنترل، گزارش داد كه خيلي كارها را آسان كرده است.
شب آیت‏ الله خامنه‌اي میهمان من بودند. درباره مذاكرات و قرارهايمان با تركمنستان و مصاحبه‌هاي من و نامه‌‌هايمان به امام راحل مذاكره كرديم. [آقای علی‏ عزت‏ بگوویچ]، ریيس‏ جمهور بوسني و هرزگوین، تلفني از خطر سقوط سربرنیتسا گفت و استمداد سياسي كرد.

 

 

سال ۱۳۷۵
به نمايشگاه صنايع برق رفتيم. بازديد، دو ساعتى طول كشيد؛ دويست غرفه بود. پيشرفت چشمگيرى دارند. آقاي [بیژن نامدار] زنگنه [وزیر نیرو] و [میراحمد] سادات، [رییس مؤسسه استاندارد]، در مراسم گزارش دادند.
[محمود موحدیان و محمدمهدی سازگارا]، سفیران جديد در قطر و زلاندنو، براى خداحافظى و كسب نظر آمدند. آقاى [علیرضا] محجوب، [دبیرکل خانه کارگر] آمد و راجع به مجلس و جريان‌هاى سياسى مطالبى داشت. آقاى ميرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] و معاونان آمدند و گزارش كار دادند. من هم بر سياست‌هاى برنامه و موارد مهم تأكيد كردم.
عصر شوراى عالى مناطق آزاد جلسه داشت. محدوده منطقه آزاد قشم را تعيين كرديم و به چابهار اجازه داديم كه به سرپرست و اعضاى خانواده هم كارت خريد مواد اوليه بدهند. شب در دفترم ماندم؛ خوب نخوابيدم.

 

سال ۱۳۷۶
سعید [لاهوتی، همسر فاطی ]، خبر داد که دیشب باز هم فاطى دچار درد شده اسـت. عفـت به عیادت رفت. تا ساعت نُه ونـیم روى کلیـد قـرآن کـارکردم. سـپس بـه ورزشـگاه آزادى رفتم؛ کارگران، همایشى به منظور قدردانى از خدمات دولت من ترتیب داده بودند. مراسـم شکوهمندى در سالن دوازده هزار نفرى بود. آقایان [حسین] کمالى، [علیرضـا] محجـوب و [ابوالقاسم] سرحدى زاده، در وصف کارهاى انجام شده گفتند؛ به خصوص خـدماتى کـه بـه کارگران کرده ایم. کارگرى شعرى خواند و دو لوح زیبـا تقـدیم کردنـد. مـن هـم صـحبت داشتم، مفصلى درباره حقوق کارگران و کارهایى که بـراى احقـاق حقـوق آنهـا و ارتقـای شخصیت و زندگیشان شده اسـت؛ از قـانون کـار، آمـوزش، بیمـه، اصـلاح دسـتمزدها و کم کردن مالیات ها

به دفتـرم رفـتم. آقایـان [علـی ] مـشکینى، [محمـد] مـؤمن، [ابـراهیم] امینـى و [سیدحـسن] طاهرى [خرم‌آبادی، اعضاي هیأت رییسه مجلس خبرگان رهبری] آمدند. جلسه هیأت رییسه مجلس خبرگان داشتیم. مقرر بود اجلاسى در تابستان در مشهد باشد که قرار شد به تـأخیر بیندازیم. از اینکه روحانیون ساختارشکن، در انتخابات خبرگان سال آینده فعال شـوند و در مجلس خبرگان باعث تضعیف رهبرى بشوند، اظهار نگرانى کردند .
پیشنهاد داشتندکه انتخابات را دو سال تأخیر بیندازیم که با انتخابات مجلس با هـم انجـام شود که نپذیرفتم و نیز پیشنهاد دیگرى بود که اصلاً تصویب کنیم که نماینـدگى مـادام العمـر باشد که آن هم رد شد. درباره انتخابات خبرگان بحث شد و نیز ساختن مرکـز خبرگـان در قم که از من کمک گرفته اند، ولى در جواز ساخت بنا با شهردارى و مـردم دچـار مـشکل شده اند. در قم موج مخالفت با تغییر منطقه سـالاریه و زنبیـل آبـاد پـیش آمـده اسـت. آقـاى طاهرى در مورد بنیاد پاکستان گزارش داد و آقاى مؤمن از مشکل گرانـى روز و چـاه هـای کشاورزى گفت.
عصر على اخوى زاده و مهدى آمدنـد. از احتمـال کـم شـدن بنـزین گفتنـد. گفـتم اجـازه واردات داده ایم که بعداً از فـرآورده هـاى پالایـشگاه بنـدرعباس پرداخـت شـود. در جلـسه هیأت دولت سه مصوبه داشتیم. مصاحبه رادیو تلویزیونى درباره سفر به خوزستان و لرسـتان داشتم

 

 

 

 

 

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۸
غیر قابل انتشار: ۱
عیور
|
۰۰:۵۷ - ۱۳۹۹/۰۴/۱۹
واقعا اقای رفسنجانی پر کار بودند فقط در خاطراتشون خونوادشون بیشتر برای درمان به خارج میرفتند که خلاف ارزشهای انقلابی ادعا شده بوده