پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
امیر دبیریمهر: بعد از انتشار بخش نخست این یادداشت درباره کتاب خاطرات مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی درباره رویدادهای سال ۱۳۷۶ با عنوان همه چیز درباره جمهوری اسلامی که به خوبی دیده و خوانده شد شاهد واکنشهای متفاوتی بودم؛ برخی مدعی بودند انتشار این کتاب و نقد و شرح و بسط آن اصلا و ابدا به صلاح و مصلحت نبوده، زیرا از اندرونیها و مناسبات ناگفته بین مقامات نظام پرده برداشته است و در یک کلام چشم و گوش مردم را باز میکند. با این نگاه از بنیاد مخالفم، زیرا این نگاه به خاطرات و روزنوشتهای یک سیاستمدار ناشی از دو مساله است؛ اولا هنوز هم برخی در این کشور به خلوت و جلوت و اندرونی و بیرونی در حوزه سیاست پایبند هستند و مردم را محرم اسرار نمیدانند و از گفته شدن واقعیتها و دیده شدن عینیتها در هراس هستند، زیرا سالهاست در فضایی مقدس انگاشته شده از قدرت قرارگرفتند و از این مهم غافل هستند که هر کس از مزایا و منافع قدرت بهرهمند شود ناگزیر از شفافیت و پاسخگویی است، زیرا در اندیشه سیاسی اسلامی و حتی مدرن قدرت موهبت نیست بلکه مسئولیت است.
دوما تصور میکنند هر آنچه در خاطرات آقای هاشمی آمده لزوما باید با معیارها و سلیقه آنها سازگار باشد و از صافی ذهن آنها تاییدیه بگیرد؛ در حالی که ایشان در زمان حیات خویش تشخیص دادهاند مسالهای یا رخدادی یا سخنی یا نظری را نقل کنند و بعید است کسی در جمهوری اسلامی بعد از امام و رهبری بیش از ایشان دغدغه مصلحت نظام را داشته باشد. دیگران اگر از گفتن برخی موضوعات و خاطرات گلهمند و دلخور هستند بهجای فضاسازی و شانتاژکاری بهتر است باب گفتگو را بگشایند و اجازه دهند واقعیات تاریخ جمهوری اسلامی در فضای باز و منطقی و مبتنی بر حقیقت و انصاف و دور از تعصب و آپارتاید مطرح شود. (تردیدی نیست در این خاطرات هم اشتباهاتی وحود دارد)؛ منظورم از آپارتاید این سنت ناپسند است که درباره برخی فقط باید خوبی و محسنات و خدمت گفته شود و درباره برخی فقط بدی و زشتی و خیانت در حالی که ما شخصیتهای سیاه و سفید در تاریخ نداریم و همگان در کنار خدمات و زحمات و افتخارات دچار اشتباهاتی شدهاند، اما فرق سیاستمداران با مردم عادی این است که باید پاسخگوی تصمیمهای خود باشند، زیرا با تصمیمهای آنها زندگی و سرنوشت مردم تحت تاثیر قرار گرفته است.
نکته مهم دیگر درباره خاطرات آقای هاشمی که نباید از آن غافل شد بیان ضمنی بسیاری از خدمات نظام اسلامی در سالهای پس از انقلاب و اخلاص و توانایی برخی از مدیران و مسئولان در خدمت به مردم است که البته این هم بخشی از واقعیات انقلاب اسلامی است و همانگونه که نمیتوان چشم بر اشتباهات، تندرویها، قدرتطلبیها و بیاخلاقیهای برخی در عرصه سیاست بست که در خاطرات مرحوم هاشمی بی پرده و صریح و منصفانه به آنها اشاره شده بر عملکرد این خادمان هم نمیتوان چشم بست.
ضد انقلاب و مخالفین جمهوری اسلامی که همیشه سعی داشتند آقای هاشمی را نماد تجملگرایی نشان دهند خوب است به این روزنوشتها نگاه کنند؛ ایشان همانطور که از گفتن سفر به کیش و لتیان و کوه و اعضای خانوادهاش به خارج از کشور برای سفر و درمان و استفاده مکرر از استخر و سونای مجموعه کوشک در سعدآباد پرهیز نمیکند، بارها هم به این اشاره میکند شام نداشتیم ساندویچ یا غذای مانده خوردیم. برای مثال در خاطرات ۱۴ آذر مینویسد: در خانه بودم دیشب و امروز کمی تب داشتم شاید به خاطر خوردن غذای مانده بود. (ص ۵۵۷) یا در خاطره ماه رمضان مینویسد با زنگ تلفن توسط محافظان ساعت چهار و نیم صبح برای سحری خوردن بیدار شدیم. ساعت زنگ دارمان معیوب است. (ص ۶۰۹)
در بیان آمارها و تسهیلات داده شده به مسئولان نیز جناحی عمل نشده است در جایی مینویسد: به مزرعه پسته مرقد امام در منطقه کوشک نصرت رفتیم... حدود هشت هزار هکتار زمین گرفتهاند با ۱۲ حلقه چاه که تاکنون ۶۰ هکتار درخت غرس کردهاند... تاکنون ۲۰۰ میلیون تومان هزینه شده است. (صص ۴۹۲ و ۴۹۳)
یکی از محورهای جذاب خاطرات آقای هاشمی نقدها و گلههای مسئولان از همدیگر و نهادهای مختلف پیش ایشان است. نقدهایی که هیچ استثنایی ندارد و شامل مقام معظم رهبری و دفتر ایشان هم میشود. البته گاهی این گله گذاریها نشان دهنده صحت عمل فرد و نهادی است که مورد نقد قرار گرفته نه محق بودن منتقد یا گله گذار.
در هجدهم بهمن مینویسد: آقای فلاحیان آمد از دفتر رهبری و دستگاه قضایی و روزنامه کیهان گلهمند است که مساله خانه مسکونی خود و برادرش را به صورت خلاف مطرح کردهاند. (ص ۶۶۴)
یا از دیدار آقای خاتمی با خود میگوید: از اینکه آیتالله خامنهای نظر مناسبی نسبت به آقای عبدالله نوری وزیر کشور ندارند و برای آقای کرباسچی هم پستهای بالا را مناسب نمیدانند؛ مجموعا از سختگیری رهبری ناراحت است. (ص ۶۶۳)
در ادامه برخی از اشارات جالب ایشان در خاطرات را ذکر میکنم که حاوی نکات و حاشیههای جالبی است و با اطلاع از آنها میتوان درک دقیقتری از رویدادهای سیاسی ایران در ۲۰ سال اخیر داشت.
ـ. در مسیر با آقای موحدی فرمانده سپاه حفاظت صحبت کردیم. گفت: نظامیها از آقای فیروزآبادی رییس ستادکل نیروهای مسلح ناراحتاند. (البته آقای هاشمی علت این ناراحتی را ذکر نمیکند.)
ـ. آقای محمد رجبی پسر آقای علی دوانی آمد. از آقای خاتمی گله داشت که او را به کار نگرفته است با اینکه پس از استعفای آقای خاتمی از وزارت ارشاد او از ریاست کتابخانه ملی استعفا کرد و آقای خاتمی به ریاست کتابخانه ملی منصوب شد و بهعنوان مشاور با ایشان کار کرد. گویا به خاطر اینکه شاگرد مرحوم احمد فردید است نمیخواهند او را به کارگیرند. (ص ۶۵۱)
ـ. آقای حسامالدین آشنا معاونت جدید ویژه وزارت اطلاعات آمد. داماد آقای دری نجفآبادی وزیر اطلاعات است. وضع خودش را گفت: از دانشجویان دکترای معارف اسلامی و ارتباطات دانشگاه امام صادق در ترم آخر است. بهخاطر اینکه آقای خاتمی با ادامه کار آقای فلاح مخالف بوده به ناچار ایشان آمده است. (ص ۶۲۳)
ـ. افطار میهمان رهبری بودم. ایشان از عملکرد آقای فریدون وردینژاد مدیرعامل ایرنا و مدیر مسئول روزنامه ایران راضی نیست، ولی مایل نیست که از نیروهای چپ تندرو جایگزین شوند و با اصل تغییر مخالفتی ندارند. نظیر وضع آقای تسخیری در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی. (ص ۶۲۱)
ـ. آقای فلاح از وزارت اطلاعات بولتنهای ویژه را آورد. گفت: فتوای جدید آیتالله خامنهای در خصوص اینکه وجوه شرعیه مال، ولی فقیه است علما را ناراحت کرده و منشا دشمنی خواهد شد. گرچه اعلان جواز تصرف آنها را حلال کرده، ولی جواز متصرف میدانند. (ص ۶۳۵)
ـ. آقای مرتضی نبوی عضو شورای سردبیری روزنامه رسالت آمد گفت: پیامها و نظرهای رهبری در جامعه جا نمیافتد. با جمعی از دوستانش مشغول تهیه نامهای برای رهبری هستند که اشکالات کار مربوط به دفترشان و عوامل دیگری که باعث فاصله ایشان از افکار عمومی شده از قبیل: نمایندگیهایشان در دانشگاهها، صداوسیما، انصار حزبالله، موتلفه و دستگاه قضایی را گوشزد کنند. افزود آقای مجتبی خامنهای از آنها خواسته که راجع به وضع دانشگاهها تحلیلی ارایه دهند. (ص ۶۳۵)
ـ. در این خاطرات به مصاحبه معروف آقای خاتمی با شبکه سی ان ان اشاره میشود که با مخالفتهای زیادی حتی اعتراض میرحسین موسوی و مسیح مهاجری به آقای خاتمی مواجه میشود. (ص ۶۲۳) ایشان در خاطره روز ۲۵ دی مینویسد: خبر داده شد که رهبری بناست فردا نماز جمعه را اقامه کنند و بنا دارند ضمن حفظ حیثیت آقای خاتمی برخورد شدیدی با امریکا و مساله مذاکره و رابطه با امریکا داشته باشند. (ص ۶۲۹) بر این اساس روز پنجشنبه آقای ناطق نوری رییس مجلس و بشارتی وزیر کشور برای نماز جماعت به حسینیه امام خمینی میروند تا رهبری را از اقامه نماز جمعه منصرف کنند. آقای بشارتی به رهبری میگوید نظر هواشناسی این است که هوای جمعه سرد است و بهتر است شما تردید برای اقامه نماز جمعه داشته باشید و ایشان جواب دادهاند لباس بیشتر میپوشیم. (ص ۶۳۰)
ـ. برخی از خاطرات فردی و شخصی و اجتماعی آقای هاشمی هم جالب است در خاطره ۱۵ دیماه مینویسد: در مراجعت به خانه و به خاطر برف و یخبندان در خیابان شهید باهنر پشت ترافیک ماندیم و خیلی معطل شدیم من و عفت و جمعی از محافظان در زیر برف تا منزل پیاده آمدیم. راهپیمایی خوبی بود. در سربالایی خیابان یاسر چند نفری هم در مسیر من را شناختند خیلی تعجب کرده بودند. عبا سرکشیده بود. عفت هم مقداری با من فاصله داشت توجه عامه را جلب نمیکرد. (ص ۶۱۶)
ـ. به دفتر رهبری رفتم برای مراسم ازدواج آسید مجتبی پسر دوم آیتالله خامنهای که با صبیه آقای حداد عادل ازدواج کرده است. بیشتر میهمانان از ناحیه خانواده عروس بودند. آقایان خاتمی و ناطق نوری هم بودند. (ص ۶۰۴)
ـ. آقای علی عسکری مدیرعامل فروشگاههای رفاه آمد. گفت، چون آقای خاتمی شرایط او را نپذیرفته برای اداره تعاون به سپاه بازگشته است از من برای اقدام جهت بهتر کردن زندگی پرسنل سپاهی کمک خواست. (ص ۶۰۰)
ـ. آیتالله خامنهای گفتند که تقاضای ملاقات یاسر عرفات را رد کردهاند؛ نظر من این بود که بپذیرند، ولی قبول نکردند. وزیرامور خارجه هم نظر ایشان را تایید میکند. (ص ۵۶۶)
ـ. آیتالله خامنهای پیشنویس سخنرانیشان برای اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی را برای مشورت فرستادند خواندم و چند اصلاحیه یادداشت کردم؛ به نظرم طولانی است که مناسب وضع آن اجلاس فشرده نیست. این را هم تذکر دادم، ولی مجموعا خوب است؛ به قلم خودشان نوشته شده است. (ص ۵۵۶)
ـ. آقای نصیری مدیر ماهنامه صبح آمد برای نوشتههای افراطیاش در مورد مدیران و مسایل کشور توضیحاتی داد و من نصیحتش کردم و گفتم از این کارهای بی ثمر و مضر انجام ندهد. اخیرا مقالات تندی علیه آقایان غرضی و زنگنه نوشته است. (ص ۵۵۴)
ـ. سر شب به منزل رفتم. آقای خاتمی درباره مسایل آیتالله منتظری و اجلاس سران و مساله آقای کرباسچی و مدیران شهرداری تهران که هر سه مشکلاتی برای دولت آقای خاتمی به وجود آورده صحبت کردیم. ایشان گفت: تعجب میکنم که شما چگونه توانستهاید هشت سال را با این گونه مشکلات که معمولا ریشهای در دفتر دارد بسازید. (ص ۵۴۸)
ـ. فاطی آمد او هم از حرکتی که علیه آیتالله خامنهای شروع شده و احتمال فتنه میدهد و واقعا هم احتمال فتنه عمیق میرود اظهار نگرانی نمود. (ص ۵۲۵)
ـ. آقای علی یونسی رییس سازمان قضایی نیروهای مسلح آمد از تضعیف جایگاه رهبری بعد از انتخابات و مسایل شهرداری و اعمال قوه قضاییه و گروه حزبالله و تحرکات جدید در حوزهها علیه رهبری ابراز نگرانی شدید کرد و از من خواست برای اصلاح این وضع دخالت کنم. راه حل جذب نیروهای میانه است. (ص ۵۱۷)