صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۱ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۵۰۰۲۶
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۲۳ - ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
بعد من خلاصه جراید من‌جمله خلاصه مذاکرات [ویلیام]سالیوان، سفیر جدید آمریکا، را در کنگره به نظر مبارک رساندم. بعد پرسیدم این خبر روزنامه‌های خارجی که شاهنشاه محض خاطر وَنس مدت حبس این دسته از تروریست‌هایی که اخیرا محاکمه شدند تخفیف دادید درست است؟» فرمودند: «بلی»! جای تعجب من شد، چون این خلاف رویه همیشگی شاهنشاه من است، ولی چیزی عرض نکردم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح شرفیاب شدم. کار‌های جاری را عرض کردم. چون از دیشب در تهران باران می‌بارد، الحمدالله شاهنشاه خیلی سرحال بودند، ولی باز هم فحشی نثار عربستان سعودی فرمودند که «مردکه خیال می‌کند به نوه کور خودش درس می‌دهد.» فرمودند: «جواب رئیس‌جمهور ونزوئلا را دیروز دادم و گفتم که دیگر با آن‌ها در این زمینه صحبت نخواهم کرد.» عرض کردم: «جواب را زیارت کردم. بهادری پیش من آورد.»
مخبر روزنامه بیل ام زُنتاگ مطلبی را از قول شاهنشاه ذکر کرده بود. فرمودند: «تلگرافی به سفیرمان بکن که جدا تکذیب بکند. بعد هم اگر خودشان خواستند این تقاضا را از ما بکنند قبول نخواهیم کرد.» من تلگراف را تهیه کردم، احتیاطا حضور مبارک‌شان فرستادم. قسمت آخر را خودشان حذف فرمودند: [..].
بعد هم راجع به اوضاع داخلی ایران مطالبی نوشته بود [..]که اوضاع ایران قابل انفجار است. شاهنشاه را ناراحت کرده بود. عرض کردم: «وضع داخلی کشور اگر استحکام داشته باشد، هرچه خارجی می‌خواهد بگوید، گو بگو! عمده این مطلب است. سعدی می‌گوید: با رعیت صلح کن، از کید خصم ایمن نشین/، چون که شاهنشاه عادل را رعیت، لشکر است. این قسمت را باید خیلی دقت کرد.» فرمودند: «برنامه‌ای را که امر داده‌ام اجرا شود، می‌دانی؟» عرض کردم: «خیر.» فرمودند: «آن کمیسیون شاهنشاهی در تلویزیون همه مطالب را خواهد گفت، جواب‌های دولت را خواهد شنید و اگر جواب از نظر مردم قانع‌کننده نبود، وزیر مربوطه تنبیه خواهد شد.» عرض کردم: «بسیار خوب است، اگر صحیح اجرا شود، مردم راضی می‌شوند.»
عرض کردم: «والاحضرت اشرف از لحاظ رعایت حقوق بشر خواسته‌اند موضوع شورای دولتی (Conseil d. Etat) مطالعه شود و قانونی گردد. از خنده‌های عصبانی فرمودند که «باز چند نفر فاسد را [اسم بردند که من نمی‌نویسم]آن‌جا بنشانیم که بیایند گنده‌گوزی کنند و به خیال خودشان برای خود محبوبیت درست کنند. کسی که از این طبقه دلش برای کشور نمی‌سوزد. همه آن‌ها فاسدند.» عرض کردم: «ولی طبقه پایین این‌طور نیست.» فرمودند: «البته خیر.»
عرض کردم: «بدبخت لرد چالفونت مقاله خوبی در تایمز راجع به حقوق بشر نوشته است، ولی خیلی به او [از طرف چپی‌ها]حمله شده.»
خلاصه مقاله لوموند را درباره رویه آمریکا به نظر مبارک رساندم. عرض کردم: «آمریکا از لحاظ موقعیت جغرافیایی ما ناچار است با ما کنار بیاید، ولی دلش می‌خواهد عوامل داخلی را برای روز مبادا حتی‌الامکان در دست داشته باشد. این موضوع مهمی است.» شاهنشاه تاملی فرمودند: و دیگر جواب مرا ندادند. باز هم عرض کردم: «بعید نیست از احتیاج ما به مواد غذایی و سایر مایحتاج خشنود باشند.» باز هم جواب نداند.
قدری راجع به اسرائیل و اعراب صحبت شد. عرض کردم: «به نظر غلام آمریکا در مورد صلح بین اعراب و اسرائیل واقعا قصد انشاء دارد، زیرا به مواد سوختی اعراب سخت نیازمند است. باید این کار را به جایی برساند تا بعدا محتاج به عملیات شدیدتری نباشد؛ ولی وضع روس‌ها را نمی‌شود پیش‌بینی کرد، چون این ناراحتی‌ها به هر حال به نفع آن‌هاست.» فرمودند: «همین‌طور است و چه بسا اگر محافظه‌کاران اسرائیل قدری سخت‌گیری بکنند، مجددا مصر ناچار شود خود را به دامن شوروی بیندازد. چون در صورت بروز جنگ مجدد غرب آن‌قدر‌ها به مصر نمی‌تواند کمک بکند، سوریه هم شاید ناچار شود همین اقدام را بکند.»
از حضور مبارک پرسیدم: «آیا از مذاکرات اعلیحضرت همایونی با وَنس [وزیر خارجه آمریکا در دوره کارتر]کسی صورت‌جلسه تهیه کرد؟ چون حیف است نصایح و فرمایشات شاهنشاه یادداشت نشود. ملاحظه فرمایید راهنمایی‌های شاهنشاه به راکفلر در کیش، هنوز هم که هنوز است راهنمای سیاست آمریکا در آفریقاست و کیسینجر حرامزاده آن را قدم به قدم تعقیب می‌کرد و گزارش به عرض مبارک می‌رساند.» فرمودند: «متاسفانه چیزی تهیه نشد، چون شخص ثالثی در بین نبود، حالا خلاصه به تو می‌گویم: وضع آفریقا و منافع غرب و شرق را در آن‌جا کاملا مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. نقاط خطرناک آفریقا مثل موزامبیک و آنگولا و حبشه، صحرا و الجزایر، قطع ارتباط اقیانوس هند و خطراتی که از این راه دنیای آزاد را تهدید می‌کند، ضعف نظامی غرب در قبال شرق و امکانات ایران و نگرانی نسبت به هند و پاکستان و ترکیه همه مورد بحث قرار گرفت.» فرمودند: «وَنس مرد بدی به نظر نمی‌آید، [ولی]بیش‌تر مرد اداری است تا سیاسی.»
بعد من خلاصه جراید من‌جمله خلاصه مذاکرات [ویلیام]سالیوان، سفیر جدید آمریکا، را در کنگره به نظر مبارک رساندم. بعد پرسیدم این خبر روزنامه‌های خارجی که شاهنشاه محض خاطر وَنس مدت حبس این دسته از تروریست‌هایی که اخیرا محاکمه شدند تخفیف دادید درست است؟» فرمودند: «بلی»! جای تعجب من شد، چون این خلاف رویه همیشگی شاهنشاه من است، ولی چیزی عرض نکردم.
بعدازظهر شاهنشاه به محل سد فرحناز برای مثلا ویکند تشریف بردند. من هم در منزل کار کردم و بعضی دوستان را دیدم، من‌جمله [امیرعلی]شیبانی، مدیرعامل ذوب‌آهن، که با من بستگی دارد آمد و خبر خوشی داد که در مثلث بین یزد و کرمان و طبس مقادیر هنگفتی در حدود بیست میلیارد تن ذغال کشف شده است. بی‌نهایت خوش‌وقت شدم. فراموش کردم بنویسم وقتی موضوع نصایح شاهنشاه را به غرب عرض می‌کردم که باید یادداشت شود، فرمودند: «کدام غرب؟ در دولت قبلی آمریکا سایمون پدرسوخته که می‌گفت، چون من می‌گویم باید نفت را صرفه‌جویی کرد خُل هستم. یکی از او نپرسید این مزخرفات چیست؛ و حالا کارتر همان حرف‌های مرا می‌زند. از غرب بی‌برنامه و اسیر افکار عمومی احمقانه که مثلا به شکل و هیکل رئیس‌جمهور آینده رای می‌دهد چه انتظاری می‌توان داشت؟ ما به هر حال ناچاریم که بسوزیم و بسازیم.»