پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح مشغول کتاب سبز بودم. پیش از ظهر اصلاح کردم و با میرزا حسینخان و انتظامالملک به دعوت ناهار مادام مناردوریان رفتیم. مسیو سنیوبوس معروف آنجا بود، پیرمرد قدکوتاه خوبی است. بعد از ناهار مخصوصا خیلی با هم در باب معارف ایران و اهمیت آتیه علم صحبت کردیم. خیالاتش خیلی جلو است. در باب روسیه همان حکومت سویت را میپسندد و میگوید «یک دولت عظیم روس نه به درد دنیا میخورد نه به درد خود روس.» حتی کرنسکی را هم نمیپسندد. اما مناردوریان میگفت کرنسکی خوب است و معلوم است که با هم روابط دارند و شاید با هم کار میکنند. سر ناهار به من میگفت شما را با کرنسکی مربوط میکنم. چراکه در آینده باز اینها باید در روسیه سر کار بیایند. مسیو موت وکیل مسیو کایو هم آنجا بود. صحبت از عدلیه ایران شد. توصیه میکرد که افیسیه مینیستریل و پرسدور فرانسه را اختیار نکنید. گفتم بلی، اولی را اختیار نکرده و دویمی را خیلی ساده کردهایم. دو نفر دیگر هم آنجا بودند که خانم میگفت یکی برای کارهای ادبی و دیگری برای پروپاگاند به کار میخورند. باری مجلس خوبی بود و خیلی محظوظ شدیم.
چون بیرون آمدیم با سنیوبس به پتی پاله رفتیم. اکسپوزیسیون [نمایشگاه] پردههای نقاشی اسپانیولی بود. چیزهای خوب بود، اما روی هم من خوشم نمیآمد. یک قفسه هم بعضی کتب و جلد کتاب و صفحههای نقاشی ایرانی بود، ندانستم به چه مناسبت. خلاصه پس از تماشای آنجا مسیو سینوبس را به منزلش رسانده آمدیم منزل چای خورده به بوا دوبلن رفتیم و به جزیره رفته گردش کردیم. واقعا بهشت است. علیقلی هم همراه بود. وقت شام مراجعت کرده بعد از شام همراه مسیو پرنی و انتظام و عبدالحسین خان در کوچههای پارکی مشغول گردش شدیم. شب اوضاع زنبازی خیلی بیشتر رواج است. قدم به قدم جفت جفت دیده میشود که یا نشسته یا راه میروند و مغازله میکنند.
شب خیلی دیر خوابیدم و مشغول مطالعه کتاب مسیو دو مرگان بودم که با کتاب ثعالبی امروز برایم فرستادهاند.
امروز ممتاز نوشته وزارت خارجه را فرستاد که کار عدلیه مرا به مدعیالعموم استیناف پاریس محول کردهاند.