صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۴۶۱۳۵
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۹
شب ميهمان آيت‌الله خامنه‌اى بودم. دربارة گران شدن شير و چاى، نتايج سفر دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] به آلمان، تحولات قوه قضاييه، انتخابات رياست جمهورى، طرح ادغام وزراتخانه‌هاى صنعتى در مجلس و خواب عجيب رهبرى دربارة امام كه از مكه برگشته بودند و ملاقات ايشان و من با امام و همسر امام و مسايل بوسنى و هرزگوين و پاكستان و... صحبت و تصميم‌گيرى كرديم. ديروقت به خانه رسيديم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱
در اخبار، مسايل شورش سياهان آمريكا، مسايل افغانستان را تحت‌الشعاع قرار داده است. ديشب و امروز هم باران داشتيم؛ چنين وضعى بى‌سابقه يا كم سابقه است.
معلمان نمونه به مناسبت روز معلم آمدند. [آقاي محمدعلي نجفي]، وزير آموزش و پرورش گزارش داد و من صحبت كردم. يك معلم زن هم شعرى خواند. كارگران هم به مناسبت روز كارگر آمدند. [آقاي حسين كمالي]، وزيركار و امور اجتماعي و [آقاي علي ربيعي]، نماينده خانه‌كارگر گزارش دادند و من صحبت كردم. دكتر [سيد محمدرضا] هاشمى[گلپايگاني] براى دستور شوراى عالى انقلاب فرهنگى آمد. دكتر [حسن] حبيبى براى مشورت جهت سفر به قطر آمد.
عصر دكتر ولايتى و [محمود] واعظى آمدند. در مورد سفر رؤساى جمهور ارمنستان و آذربايجان به ايران و سفر من به تركمنستان صحبت شد. شوراى عالى امنيت ملى جلسه داشت. مسايل افغانستان، حادثه شيراز و مشكلات ناهماهنگى كار و حفاظت سپاه در فرودگاه با مسئولان هواپيمايى مورد بحث واقع و تصميم‌گيرى شد. تا ساعت نُه و نيم شب كار كردم و به خانه آمدم.

 

سال ۱۳۷۲
معلمان و مديران نمونه آموزش و پرورش آمدند. دكتر [محمدعلي] نجفى، [وزير آموزش و پرورش] گزارش داد. نكته جالب، موفقيت بيشتر خانم‌ها بود كه 51 درصد معلمان نمونه‌ را كسب كرده‌اند؛ با اينكه در مجموع عددي 47 درصد هستند. صحبت تشويق‌آميز مفصلى نمودم.
آقاى [محمد] غرضى، [وزير پُست و تلگراف و تلفن] آمد و براى كانديدا شدن در انتخابات رياست جمهورى مشورت كرد.گفتم ما دنبال اين هستيم كه كسى به عنوان رقيب انتخابات در صحنه باشد؛ اگر بتواند اين نقش را داشته باشد، خوب است. جهات منفى را هم تذكر دادم.
آقاى [محمد محمدي]رى‌شهرى، [نماينده ولي فقيه در امور حج و تؤليت آستان حضرت عبدالعظيم حسني(س)] آمد. گزارشى از پيشرفت اصلاح ساختار حرم شاهزاده عبدالعظيم را داد. از كار وزير اطلاعات انتقاد داشت، اما انتقاد مستدلى ارايه نداد.
مسئولان سازمان حج و زيارت آمدند. آقايان رى‌شهرى و [احمد] پورنجاتى و [محمدحسين] رضايى از صرفه‌جويى‌ها، آموزش‌ها، اصلاح مديريت‌ها و برنامه‌ها گزارش دادند. تشويق‌شان كردم.
آقايان [ابراهيم] امينى، [سيدجعفر]كريمى و [علي‌اكبر] مسعودى[خميني] از جامعه مدرسين[حوزه علميه قم] آمدند. ضمن قدردانى از كار و برنامه دولت، تذكراتى در جهت رفع نارضايتى‌ها، كم‌كردن موسيقى از برنامه‌هاي صداوسيما، مبارزه با بدحجابى، جلوگيرى از گرانى بيشتر و مراقبت كردن بيشتر در ايام پيش از انتخابات دادند و خواستند كه در جلسه طلاب حوزه علميه قم شركت كنم كه هفته آينده برگزار مي‌شود.
عصر در مراسم فارغ‌التحصيلى طلاب مدرسه عالى شهيد مطهرى شركت كردم. از كتابخانه و كتب نفيس خطى و تجهيزات جديد ميكروفيلم بازديد نمودم. در جمع ميهمانان و دانشجويان و اساتيد در كتابخانه صحبت كردم.
براى انجام كارهاى مانده به جلسه هيأت دولت نرفتم. شب ميهمان آيت‌الله خامنه‌اى بودم. دربارة گران شدن شير و چاى، نتايج سفر دكتر [حسن] روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی] به آلمان، تحولات قوه قضاييه، انتخابات رياست جمهورى، طرح ادغام وزراتخانه‌هاى صنعتى در مجلس و خواب عجيب رهبرى دربارة امام كه از مكه برگشته بودند و ملاقات ايشان و من با امام و همسر امام و مسايل بوسنى و هرزگوين و پاكستان و... صحبت و تصميم‌گيرى كرديم. ديروقت به خانه رسيديم.

 

سال ۱۳۷۳

ساعت هشت‌ونیم در دفترم بودم. ساعت نُه صبح برای ملاقات رییس‌جمهور ویتنام با رهبری، به دفتر ایشان رفتم؛ ملاقات خوبی بود. آن‌ها برای بازدید از موزه‌ها و کارخانجات رفتند و من به دفتر برگشتم. پس از انجام کارها، برای مراسم روز معلم و سالگرد شهید مطهری، به حسینیه ارشاد رفتم و سخنرانی مفصلی کردم.از آنجا به خانه رفتم. عفت هم در جلسه شرکت کرده بود.

تا ساعت چهارونیم در منزل بودم. سپس به سعدآباد رفتیم. کاخ ملکه مادر را به منظور بررسی امکان استفاده از آن برای میهمانسرا دیدم؛ فعلاً با همان اساس سابق، موزه است. دور دوم مذاکرات با هیأت ویتنامی را در کنار استخر اقامتگاه انجام دادیم؛ خیلی منظره باصفایی بود و آنها را به شدت تحت تأثیر قرار داد.

با هم به سوی فرودگاه مهرآباد حرکت کردیم. در راه به سئوالات زیادی جواب داد؛ بعضی‌هایش، منجمله رقم سرمایه‌گذاری خارجی، متضاد با اظهارات دیگرش بود. در فرودگاه، بعد از انجام مصاحبه و اجرای مراسم بدرقه رسمی، میهمانان عزیمت کردند.

به دفترم رفتم و تا ساعت نُه شب، کارها را انجام دادم. به خانه آمدم. امروز هم ارز گران‌تر شده است؛ از دکتر عادلی، [رییس‌کل بانک مرکزی]، توضیح خواستم؛ گفت تقاضا بیش از عرضه است.

 

 

سال ۱۳۷۴

دیشب و امروز در تهران و اکثر استان‌های کشور، باران و رعد و برق داشتیم. معلمان نمونه آمدند. آقای دکتر [محمدعلی] نجفی، [وزیر آموزش و پرورش] گزارش داد و من صحبت‌های تشویق‏آمیز داشتم و نصیحت نمودم. قرار شد به هر یک از دویست و هفتاد نفر، دو سکه بهار آزادی بدهیم. جالب است که ۴۸ درصد از معلمان نمونه از زنان هستند؛ در حالی که نسبت معلمان زن به مرد، حدود چهل درصد است.

عقد ازدواج یکی از کارکنان را  بستم. [آقای محمد عرب]، سفیرمان در عمان آمد. گزارش پیشرفت همکاری‌ها را داد و دربارة علاقه حکومت عمان به نزدیکی بیشتر با ایران، به خاطر نگرانی از زورگویی عربستان، علی‌رغم مخالفت آمریکا گفت و اجازه گرفت که ترتیب ملاقاتی بین من و [سلطان] قابوس را بدهد.

 اساتید نمونه دانشگاه‌ها آمدند. دکتر [محمدرضا] هاشمی[گلپایگانی، وزیر فرهنگ و آموزش عالی] گزارش داد. من صحبت کردم و جوایز چهارده نفر منتخب را دادم؛ فقط یک نفر زن است. عصر مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسه داشت. برای تشدید مبارزه با قاچاق ارز و کالا، مقررات جدیدی تصویب شد.

 

 

سال ۱۳۷۵
تا ساعت هفت صبح، در مقر گزارش‌ها را خواندم. سپس به پادگان سپاه رفتیم و از آنجا به اطراف شهر سپیدان پرواز کردیم. در دشت همایجان، کارخانه فراسان برای ساخت لوله‌های کامپوزیت را افتتاح کردیم. مواد اولیه آن عمدتاً وارداتی است که باید بومی شود.

سپس به شهر نورآباد ممسنی رفتیم. اجتماع بسیار عظیمی داشتند. [آقای رسول محمدی]، امام‌جمعه، خیرمقدم گفت و خواسته‌ها را مطرح‌کرد. [آقایان رضاقلی اللهیاری و فریبرز انصاری]، دو نماینده سابق و جدید ممسنی هم بودند. دربارة امتیازات و استعدادها و سوابق تاریخی‌شان که به زمان هخامنشی‌ها می‌رسد، صحبت‌کردم و خواسته‌ها را اجابت نمودم.

بلافاصله به سوی شهر سپیدان پرواز کردیم. مسیر رفت و برگشت، همگی کوه و جنگل و رودخانه و مرتع است. [آقای محمد جهرمی]، استاندار [فارس] توضیح می‌داد. جمعیت به اندازه نورآباد نبود. شعری در خیرمقدم من خواندند. [آقای ابوفاضل رضوی اردکانی]، نماینده شهر، خیرمقدم گفت و خواسته‌ها را مطرح کرد. من هم صحبتی شبیه صحبت‌های ممسنی داشتم.

به سوی مرکز صنایع الکترونیک [وزارت دفاع] شیراز پرواز کردیم. بعد از استقبال نظامی و بازدید از نمایشگاه صنایع نظامی، مثل لانچر [موشک] تاو و مخابرات و خیلی چیزهای دیگر و استماع گزارش، صحبت کوتاهی داشتم. نماز و ناهار و استراحت انجام شد. جای بسیار وسیعی است.

به سوی محل سد [مخزنی و شبکه آبیاری و زهکشی] سیبویه (سیوند) در محل تنگه‌بلاغی، روی رودخانه سیوند پرواز کردیم. آقای زنگنه، [وزیر نیرو] و مشاور طرح توضیح دادند. سد خاکی با ظرفیت ۲۰۰ میلیون مترمکعب، تونل انحرافی به پیمانکاری وزارت دفاع تمام شده و بدنه آن شروع شد.

به سوی مرودشت پرواز کردیم. اجتماع بسیار عظیمی داشتند؛ با شعر و سرود و صحبت [آقای محمدحسن شریعتی]، امام جمعه و [آقای احمد کبیری]، نماینده و [آقای حاج‌قاسمی]، فرماندار و صحبت‌های مفصل من.به سوی شیراز پرواز کردیم. کنار سالن محل اجتماع دانشگاهیان و فرهنگیان فرود آمدیم. اجتماع باشکوهی به مناسبت روز معلم داشتند. تعداد زیادی معلم و دانش‌آموز بودند. دانش‌آموزان دختر [دبیرستان زینبیه شیراز]، سرودهای خوبی اجرا کردند.

[آقایان غلامحسین زمانی و سیدعلی ملک‌حسینی]، رؤسای دانشگاه شیراز و دانشگاه علوم پزشکی و نیز [آقای حسین روزی‌طلب]، مدیرکل آموزش و پرورش [استان فارس] صحبت کردند و پیشرفت‌ها و نیازها را گفتند. من هم صحبت تحلیلی دربارة موفقیت‌های کشور نمودم.جلسه مفیدی بود. [آقایان محمدرضا هاشمی گلپایگانی، علیرضا مرندی و محمدعلی نجفی]، وزرای [فرهنگ و] آموزش عالی و بهداشت و [درمان و آموزش پزشکی]، آموزش و پرورش و دکتر [عبدالله] جاسبی، [رییس دانشگاه آزاد اسلامی] هم آمدند؛ توقع داشتند صحبت کنند، ولی وقت کم آمد. لوح‌های تقدیر از اساتید و معلمان نمونه را هم دادم. خوابگاه دانشجویان دانشگاه‌های شیراز و علوم پزشکی را افتتاح کردیم و کلنگ دانشکده‌ای را به زمین زدیم. دانشجویان هم در آنجا هم اجتماع داشتند و با شور و هیجان استقبال کردند.

به وزارت اطلاعات رفتیم و از نمایشگاه دستاوردهای اداره‌کل [اطلاعات] استان بازدید کرده و شام خوردیم. صحبت کوتاهی نمودم. خیلی خسته شدم و به مقر برگشتیم. عفت هم آمده بود.

 

سال ۱۳۷۶
ديشب آقاى [حسین] موسويان، سفير ما در آلمان، تلفنى گفت وزارت امورخارجه آلمان، كاردار ما را خواسته و سئوالى‏ كرده كه نظر تهران از اينكه مانع برگشت سفير آلمان شده چيست؟ آيا قطع رابطه است، يا پایين آوردن سطح روابط است؟ يا چيز ديگر، كه جواب داده‌ايم براى اينكه فضاى موجود تهران نسبت به آلمان بد است، مصلحت ديده‌ايم كه مراجعت به تأخير افتد. گفته‌اند به هرحال به طور رسمى جواب بدهيد. تهديدكرده‌اند كه بنا است اتحاديه اروپا، روز دوشنبه براى جواب مساعد به ايران تصميم بگيرد. از من جواب مى‌خواست؛ گفتم اين حرف را رهبري زده‌اند، از خودشان بپرسيد.
در منزل بودم. بيشتر به مطالعه پرداختم. بولتن‌ها را به منزل آورده بودم؛ منجمله مذاكرات دو جلسه از سران آمريكا كه مذاكراتشان در مورد راه‌هاى فشار بر ايران بود و نیز گزارش مطالعات جهاد [سازندگی] در مورد جزيره فارور كه چگونه آباد شود.
در گزارش‌ها، مسأله شكست حزب محافظه‏ كار انگليس در مقابل حزب‏ كارگر بعد از 18 سال حاكميت، مورد توجه است و نيز مسأله شرمندگى آلمان كه ايران سفيرش را نپذيرفته است.