صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۴۴۷۶۰
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۹
در گزارش‌ها مسايل افغانستان در رأس است. نيروهاى حكمتيار همراه ساير مجاهدين وارد كابل شده‌اند. در مقابل هم قرار گرفته‌اند و در بعضى از نقاط درگير شده‌اند. با صداى شديد رعد و برق و طوفان تگرك و رگبار، ساعت پنج‌ونيم صبح بيدار شدم و ديگر نخوابيدم. در دفترم كارها را انجام دادم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۶، هر شب منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود.

متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۶ اردیبهشت ۱۳۷۶ که برای نخستین بار در «انتخاب» منتشر می شود، در زیر آمده است

 

 

سال ۱۳۷۱
در گزارش‌ها مسايل افغانستان در رأس است. نيروهاى حكمتيار همراه ساير مجاهدين وارد كابل شده‌اند. در مقابل هم قرار گرفته‌اند و در بعضى از نقاط درگير شده‌اند. با صداى شديد رعد و برق و طوفان تگرك و رگبار، ساعت پنج‌ونيم صبح بيدار شدم و ديگر نخوابيدم. در دفترم كارها را انجام دادم.
دكتر [محمدعلي] نجفى، [وزير آموزش و پرورش] آمد و گزارش آمادگى براى اجراى نظام جديد آموزش متوسطه را داد. قرار است امسال حداقل ده در صد از دانش‌آموزان متوسطه و ظرف چهار سال تمام آنها را با نظام جديد اداره كنيم كه پس از آن، همه دانش‌آموزان بايد يك حرفه را آموخته و تصديق گرفته باشند. نظام جديد، عمدتاً به سوى فني حرفه‌اى و مهارت خواهد رفت.
[غلامرضا]آقازاده، [وزير نفت] آمد و گزارش برنامه بالا بردن توليد و راه‌اندازى پتروشيمى اراك و مذاكرات و پيش‌نويس تفاهم نامه با اُوكراينى‌ها را داد.
عصر دور دوم مذاكرات با رييس‌جمهور اُوكراين در جهت مذاكرات گذشته به اضافه توضيحات دربارة امكانات اتمى‌شان و آمادگى براى همكارى در صنعت انرژى هسته‌اى با ايران براى اهداف صلح‌آميز انجام و سپس تفاهم‌نامه‌ها امضا شد. با هم به فرودگاه رفتيم. در راه از موشك‌هاى اتمى‌شان و برنامه انهدام آنها و خسارت‌هاى ناشى از حادثه چرنوبيل در اوكراين گفت. بعد از مصاحبه و مراسم بدرقه و خداحافظى، به دفتر مراجعت كردم.
آقاي پترس غالى، [دبيركل سازمان ملل] آمد. توضيحاتى دربارة برنامه سازمان ملل براى ايجاد صلح در نقاط درگيرى افغانستان، ميانمار، بوسنى و هرزگوين و سومالى داد. از ما براى حل مشكل افغانستان كه به بن بست رسيده‌اند، استمداد و تقاضاى جلسه خصوصى كرد. سپس دربارة حل مشكل ليبى و آزادى گروگان‌هاى آلمانى [در لبنان] از من كمك خواست.
مدعى است كه غربى‌ها نمى‌خواهند نظام ليبى را ساقط كنند و اگر دو نفر [متهمين بمب‌گذاري در حادثه لاكربي] را تحويل دهد، اتفاقى نخواهد افتاد، به شرط اينكه ليبى ديگر به تروريست‌ها كمك نكند. گفتم ليبى قاعدتاً به اين وعده مطمئن نخواهد شد كه بايد او را مطمئن كنيد؛ گفت كه نمى‌تواند. در مورد آلمانى‌ها به شرط وعده كمك دبيركل، قول كمك دادم كه او هم وعده داد.
شب با رهبرى جلسه داشتيم. دربارة مسايل افغانستان و اُوكراين و مسافرت من و انتخابات و مسايل جارى فرهنگى و وزارت ارشاد و تبليغات مذاكره كرديم.

 

 

سال ۱۳۷۲
در گزارش‌ها پيروزى نسبى يلتسين در رفراندوم روسيه مورد توجه است. تا ساعت ده صبح كارها را انجام دادم. مطابق معمول، ملاقات‌ها همه از نمايندگان مجلس بودند.
[آقای خداکرم جلالی]، نماينده فيروزآباد آمد. براى منطقه خود استمداد كرد و براى ارزان‌تر كردن قيمت كود و سم اصرار ورزيد؛ گفتم تصميم دولت همين است كه ارزان كنند. [ آقای گل محمد الیاسی]، نماينده ورزقان آمد. براى آسفالت جاده و كارخانه آسفالت و كارخانه نئوپان و استفاده معدن مس سونگون از نيروهاى كار ورزقان استمداد كرد.
[ آقای سید محمد حسینی]، نماينده تربت‌جام آمد. مسايل مهم اقتصادى در سطح ملى و نيازهاى تربت جام را گفت؛ به نظرم مطلع و منطقى آمد. اعضای مجمع نمايندگان استان فارس به همراه استاندار آمدند. از مديركل اطلاعات شكايت داشتند و براى امور عمرانى استان، پيشنهادهاى بلندپروازانه‌اى ارايه دادند.
به آقاى [علي] فلاحيان، [وزير اطلاعات] گفتم مسأله اخلالگران در سياست ارزى را پيگيرى كنند. عصر شوراى اقتصاد جلسه داشت. تخفيف زيادى در قيمت كود و سم داديم. با ده‌ها ميليارد تومان سوبسيد[=يارانه]، سياست‌هاى برنامه دوم در بخش مخابرات و حمل و نقل را تصويب كرديم.
تا ساعت هفت بعد از ظهر كارها انجام شد و به خانه آمدم.

 

سال ۱۳۷۳

عفت برای تشییع‌جنازه همسردایی‌اش رفت و من با والده و همشیره فاطمه و یاسر صبحانه خوردیم. به دفترم رفتم. مطابق معمول، کارها را تا ساعت ده‌ونیم صبح انجام دادم. [آقای علیرضا تابش]، استاندار خوزستان آمد. گزارش وضع استان و نیازها را داد و برای رفع نیازها استمداد کرد.

آقای [حمید] میرزاده، [معاون اجرایی رییس‌جمهور] آمد. گزارش تهیه مقدمات سمینار علمی [علوم و تکنولوژی] پلیمر را داد. بنا شد، پیام بدهم.[۱] برای احیای قنات جنوب تهران، کمک بیشتر خواست؛ آب زیادی به دست می‌آید و مزاحمت آب‌های زیرزمینی برای تهران کم می‌شود. آقای [مصطفی] میرسلیم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]، برای دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی و مسائل وزارت ارشاد آمد. [آقایان حسین‌شریعتمداری، سیدمحموددعایی، سیدمرتضی‌نبوی، غفورگرشاسبی و مسیح مهاجری]، مدیران جراید کیهان، اطلاعات، رسالت، ابرار و جمهوری اسلامی آمدند. در مورد مسائل کلی و سیاست‌های نظام بحث شد. برای حل مشکلات اقتصادیشان کمک خواستند.

عصر تا ساعت شش، کارها را انجام دادم. شورای عالی اداری جلسه نداشت. به خانه آمدم. والده و همشیره هم مانده بودند. در حیاط خانه، با هم کاهو خوردیم. فاطی هم آمد و فشار خون والده را گرفت؛ ۵/۱۵ روی ۵/۸ بود، ولی حال‌شان بد نیست.

 

سال ۱۳۷۴

آقای [حمید] میرزاده آمد. گزارش بررسی تقاضاهای سفر خوزستان و تعیین سهمی برای هر یک از بخش‌ها و شهرها را داد که مجموعاً دو میلیارد تومان است. آقای [محمدرضا] نعمت‌زاده، [وزیر صنایع] آمد. برای نیازهای ارزی و ریالی بخش صنعت استمداد کرد و از مزاحمت‌های بازرسی کل کشور شکایت نمود و خواست که اولین سفرم به آذربایجان شرقی باشد.

[آقای عباس‏جمعه ‏گل‏اُف]، نخست‏وزیر قرقیزستان و همراهان آمدند. مذاکرات بیشتر در مورد زمینه‌های همکاری‌ها و تعارفات معمول بود. فاطی آمد. مورد‌ی را نقل کرد که به نام خانواده ما اخاذی می‌کنند. به پاسداران گفتم، بروند شناسایی کنند.

[آقای محمدرضا رحیمی]، استاندار کردستان آمد. گزارشی از خدمات عمرانی و سیاسی‌اش داد. از امنیت کامل استان و وفاداری کُردها و تسلیم شدن تعداد زیادی کُرد یاغی گفت و برای آبرسانی با پمپ از رودخانه‌ها و توسعه فرودگاه و کم‏کردن مزاحمت سپاه استمداد کرد. اصرار دارد اولین سفر آینده به آنجا باشد. عصر در جلسه هیأت دولت چند مصوبه داشتیم. تا ساعت نُه شب، در دفترم کارها انجام شد.

 

سال ۱۳۷۵
 ساعت هفت و نیم صبح، آقای [اکبر] تُرکان، [وزیر راه و ترابری] آمد که به شرکت راه‌آهن، برای مراسم افتتاح هم‌زمان ۲۶ طرح و پروژه عمرانی و راه‌آهن برویم. در مسیر، توضیحات خوبی دربارة وضع راه‌آهن و طرح‌ها داد. به محوطه ایستگاه راه‌آهن تهران رفتیم. تاکنون نرفته بودم؛ خیلی وسیع است. نابسامان بوده و اخیراً بازسازی شده و به شکل خوبی درآمده است.

 از سالن‌های تعمیرات واگن‌ها و لکوموتیوها بازدید کردیم. اطلاعاتم زیاد شد. واحدهای کهنه و معیوب را بازسازی می‌کنند. اگر همه بازسازی شوند، ظرفیت خوبی به دست می‌آید. صدها لوکوموتیو خارج از سرویس و هزاران واگن فرسوده داریم. سپس از سالن نمایشگاه ساخت ابزار علائم و ارتباطات – سیگنالینگ- بازدید کردیم. با مشارکت یک شرکت آلمانی و بخش خصوصی ایران [= شرکت مهاران]، می‌سازند که از وابستگی نجاتمان می‌دهند.

سپس خط‌های جدید دوخطه «تهران- پیشوا» و «تهران- اسلام‌شهر» را افتتاح کردیم. در سالن بزرگ، راجع به توسعه ساختمان‌های ایستگاه توضیحات دادند که پنج هزار مترمربع را به ۵۰ هزار مترمربع می‌رسانند؛ با هتل، زائرسرا و پارکینگ. در جمع کارکنان، آقای تُرکان، گزارش ۲۶ طرح، شامل ۱۴ ایستگاه بازسازی شده و طرح‌های فیبر نوری و خطوط جدید و بالا بردن سرعت لکوموتیو، با هفت میلیارد تومان [بودجه ریالی] و سی میلیون دلار [بودجه ارزی] را داد. نشان درجه سه [خدمت] را به آقای [صادق] افشار، [مدیرعامل شرکت راه‌آهن] دادم و در اهمیت نقش توسعه مسیر ریلی، پس از شروع راه‌آهن «سرخس- مشهد» برای دنیا و تقدیر از خدمات وزارت راه و ترابری صحبت کردم. مصاحبه‌ای با صداوسیما نمودم و کلنگ هتل را به زمین زدیم.

به دفتر برگشتم. مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسه داشت. به دو دستور رسیدیم و هر دو را خارج از محدوده کار مجمع دانستیم. دیشب دندانم هنگام شام شکست. امروز عصر به دندان‌پزشکی جهاد [سازندگی] رفتم. سعید [لاهوتی] و دکتر فراهانی، دو دندان را پُر کردند. جرم‌گیری هم کردند. به خانه آمدم. عفت به شهرستان بم رفته است. بچه‌ها آمدند. شام ساندویچ خوردیم.

 

سال ۱۳۷۶
پس از صبحانه و ورزش به تهران برگشتيم. كارهاى دفتر را كه مانده بود، انجام دادم و به پاسداران و دفترمان عيدى دادم. به دفتر رهبرى رفتيم. مطابق معمول، دقايقى قبل از جلسه، با حضور جمعى از مسئولان تراز بالا، با رهبرى نشستيم. سپس به جلسه مراسم عيد غدير رفتيم. من صحبت كوتاهى براى تبريك نمودم و دربارة اهميت اين عيد، به خاطر ايجاد نظامى با رهبرى امام معصوم كه لازمه خاتميت و رسالت است، صحبت كردم. سپس آیت‏‌الله خامنه‌اى، حدود نيم ساعت دربارة ولايت صحبت كردند.
عصر دكتر [علی] لاريجانى، [رییس سازمان صداوسیما] آمد. نتيجه افكارسنجى انتخابات را آورد كه نشان مى‌دهد، به موازات پایين‏ آمدن شانس‏ آقاى ناطق‏‌نورى، شانس‏ آقاى خاتمى بالا مى‌رود؛ اظهارنگرانى‏ نمود و از من استمدادكرد و پيشنهادهایى شبيه همان پيشنهادهاى خود آقاى ناطق ارایه داد.
براى افتتاح دهمين نمايشگاه كتاب، به نمايشگاه بين‌المللى رفتیم. از غرفه‏ كتاب‌هاى مرجع و غرفه‌هاى مجموعه كتاب‌هاى جديد ناشران و غرفه آموزش و پرورش بازديد كردم. در مراسم افتتاح، پس از استماع گزارش آقاى [علیرضا] برازش، [معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد] و آقاى [مصطفی] ميرسليم، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی] و اعطاى جوايز به ناشران ممتاز سخنرانى‏ كردم و از رشد سريع چاپ و نشر كتاب و توسعه كمى و كيفي پخش مطبوعات و انتشارات و شركت وسيع ناشران داخلى و خارجى در نمايشگاه قدردانى‏ كردم و افق آينده را روشن‌تر معرفى نمودم.
ساعت یازده شب، عفت از سفر مكه آمد؛ در حالى كه تب دارد و مريض است.