یادداشت‌های محمدعلی فروغی پنجشنبه سوم اردیبهشت ۱۲۹۸: روزنامه تایمز مقاله نوشته و از ایران بد گفته است

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ صبح میرزا حسین‌خان آشفته بود از این‌که روزنامه تایمز مقاله نوشته و از ایران بد گفته و تقاضا‌های ما را سفیهانه محسوب داشته است. گفتم: «آن وقت که من ترتیب آن نقشه را که شما با مسیو پرنی ترتیب دادید و به حرف ما گوش ندادید بر‌ی همین بود که امروز این طور استهزا نشویم [جمله به همین شکل ظاهرا ناقص است – انتخاب]. اما حالا هم از این بابت نباید آشفته شد و باید تلافی کرد.»
سر ناهار با مسیو پرنی که دیشب از سفر مراجعت کرده دعوای‌شان شد، به واسطه این‌که در مسئله ارفع‌الدوله و وزیرمختار فرانسه مزخرف می‌گفت.
بعدازظهر با میرزا حسین‌خان به دیدن مسیو گولوبف رفتیم. به نظرم خیلی آدم خوب فهمیده‌ای آمد. از صنایع ایران صحبت بود. فن او مطالعه صنایع است و در مدرسه شرقی درس هم می‌دهد. چنان‌که حاضر است در زمستان آینده یک دوره در باب صنایع ملی ایران درس بدهد. در باب اکسپوزیسیون صنایع ایران هم گفتگو کرد. چیزی که خیلی برای من دلچسب بود تشویقی که می‌کرد از این‌که باید صنایع ملی ایران را ترویج و حفظ کرد و تقلید صنایع فرنگی تعریفی ندارد. مثلا می‌گفت، صنعت کتاب ساختن از کاغذ و جلد گرفته تا خط و حروف و تذهیب و نقاشی و غیره، کتاب صنعتی اختصاصی ایران که در هند و سایر ممالک اسلامی هم خیلی مطلوب و سرمشق خواهد شد و صنعت قالی و مسئله اشیای عتیقه و عمارات تاریخی و منبت‌کاری و خاتم‌سازی و پارچه مخصوصا art decoratif و می‌گفت: پرده نقاشی و شبیه و ... مردم از آن سیر هستند و جلوه ندارد و بنا شد با اشخاصی که در این باب متخصص‌اند از قبیل: دیولافوا و دمرگان و [..]... مجتمع شده قرار و مدار کار را بدهیم. دیدن کلونه و مسیو بیزو و Hammond خبرنگار روزنامه منچسترگاردین و سالارالسلطنه هم رفتیم. هیچ‌کدام نبودند. منزل Menard Dorian رفتیم که زن متموله محترمه‌ای است و رفیق ویکتور هوگو و خویش او بوده است. خیلی از صحبت آن پیرزن محظوظ شدیم. گفت: من از حزب سوسیالیست اونیفیه هستم و ما طالب آزادی ملل هستیم و این کار خواهد شد؛ و راهنمایی‌های خوبی کرد که خیلی از آن‌ها را خودمان می‌دانستیم. هرچه گفت: حرف حسابی بود؛ و بالاخره ما را به ناهار دعوت کرد که با مسیو سنیوبس آشنا شویم و با ligne حقوق انسان مربوط شویم.
بعد به منزل آمده کار کردیم تا وقت شام. امروز مشاور به اصرار علیقلی‌خان نزد دندان‌ساز رفته دندان کشید. بعد از شام نشستیم مقاله تایمز را مطالعه و جواب‌هایی که به آن باید داد یادداشت کردیم. مسیو پرنی هم در این باب با ما همراهی کرد. امروز کتابچه از شریف پاشا دیدیم به طبع رسیده که استقلال کردستان را از کنفرانس صلح می‌خواهد و نقشه برای حدود کردستان کشیده و کردستان ایران را هم ضمیمه کرده، حتی شهر کرمانشاه را آن داخل کرده است.