صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۸ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۴۴۱۳۳
تعداد نظرات: ۲۳ نظر
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۸ - ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۹
محمد رضا بیاتی: سلبریتی‌ها از روش ’جنبش‌های اجتماعی‘ هم برای مردم‌انگیزی و تهییج هواداران بهره می‌گیرند. جنبش‌های اجتماعی در جهان واقعی، نه مجازی، می‌کوشند با ایجاد شبکه‌های اجتماعی غیررسمی، یک کنش جمعی غیررسمی با یک هدف مشترک را شکل بدهند
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

محمدرضا بیاتی: در یادداشت قبل گفته شد سلبریتی‌های پوپولیست در شبکه‌های اجتماعی نقش یک ’رهبر رهایی‌بخش‘ را بازی می‌کنند. قهرمانی که هر قدر سبک زندگی‌اش با ارزش‌های رسمی بیشتر تضاد داشته باشد اقبال عمومی به او، حس رهایی بیشتری در هواداران ایجاد خواهد کرد؛ کسانی که خود را ستمدیده و ناراضی می‌بینند و مسئول و مقصر این تباهی را نخبگان فاسد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی می‌دانند؛ بنابراین هواداران با حمایتِ توده‌ای از قهرمان خود و حرکت در خلاف جریان نخبگان ظالم، نه تنها صدای مردم حقیقی را به گوش آن‌ها می‌رسانند بلکه با ماهیت سرگرم‌کننده‌ای که ذاتاً در فرهنگ عامه‌پسندِ این سلبریتی‌های هنجارگریز وجود دارد، رنج خود را تسکین می‌دهند.

در این یادداشت به ویژگی ’مردم‌انگیزی‘ در پوپولیسم پرداخته می‌شود که وجه مهم دیگری از این پدیده‌ی چالش‌ساز است. تهییج و بسیج مردم یا مردم‌انگیزی و هیجان‌جوشی در جهان پوپولیستی از سه راه متفاوت می‌تواند تحقق پیدا کند: ’قهرمان‌سازی فردگرا‘، ’جنبش اجتماعی‘ و ’حزب سیاسی‘؛ البته سلبریتی عامه‌پسند در شبکه‌های مجازی از میان این سه راه تنها از روش اول و دوم برای به هیجان‌آوردن و لشگرانگیزیِ مجازی استفاده می‌کند.

قهرمان‌سازی فردگرا

اثرگذارترین الگوی مردم‌انگیزی با رهبری یک قهرمان جذاب و محبوب امکان‌پذیر می‌شود. فردی که در چشم هواداران‌اش تجسم واقعیِ ’صدای مردم‘ است. روش قهرمان برای تهییج و بسیج هواداران، الگوی ’بالا- به- پایین‘ است و بر پایه‌ی نوعی احساس خویشاوندی و پیوند شخصی پیروان با قهرمان شکل می‌گیرد؛ این حس خویشاوندی تنها وقتی ممکن است که ایدئولوژی پوپولیسم بتواند از دو گروه ’مردم پاک‘ و ’نخبگان ناپاک‘ دو دشمن ذاتی بسازد که همگی از یک قماش و سر و ته یک کرباس‌اند. دو قطب متقابل آشتی‌ناپذیر که تک‌تک اعضاء آن‌ها همسان و همگن هستند. این همسان‌سازی ایدئولوژیک از هر گروه، کارکرد ویژه و متمایز خود را در ایجاد حس پیوند شخصی با قهرمان نشان می‌دهد. در واقع نقد و نفی نخبگان فاسد بدون یکپارچگی نمادین، امری ضروری است، اما بین مردم و قهرمان‌شان حس خویشاوندی را بیدار نمی‌کند و به مردم‌ا‌نگیزی توده‌ای منتهی نمی‌شود. قهرمان پوپولیست با همسان‌سازی از دشمنانِ مردم و نادیده‌گرفتن تفاوت‌ها می‌کوشد از ’سی مرغ‘ یک ’سیمرغ‘ بسازد تا از نیروی عظیم آن برای رهبری و رهایی بهره‌برداری کند. بعبارتی، پوپولیسم از یک شرّ واقعی، یک ’شرّ نمادین‘ می‌سازد که تحریف حیله‌گرانه یا ساده‌لوحانه‌ی واقعیت برای تهییج توده‌ای هواداران است. (مردم صالح/ نخبگان فاسد)

چنان‌که می‌دانیم در همه‌ی نظام‌های اجتماعی – سیاسی، برخی رهبران و پیروان، از روش قطب‌سازیِ خیر و شرّ برای کسب و حفظ قدرت و از میدان‌بِدَرکردنِ رقیب استفاده می‌کنند، اما نکته‌ی شایان توجه این است‌که در نظام‌های ایدئولوژیک این قطبی‌سازی از خیر و شرّ، امری حقیقی تلقی می‌شود بنابراین این نظام‌ها با دامن‌زدن به این جهان‌نگری ایدئولوژیک عملاً بستر ظهور جنبش‌ها و قهرمان‌های پوپولیستی را فراهم می‌کنند تا در خدمت آرمان آن‌ها باشند، اما نمی‌دانند چه بسا این بستر مناسب، نتیجه‌ی معکوس بدهد و از دشمنان آن ایدئولوژی، قهرمانانی محبوب بسازد. در واقع هرگاه در هر جامعه‌ای شکاف‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی افزایش پیدا کند، و یا نابرابری‌ها تشدید شود، تصویر تحریف‌آمیز از واقعیت به خود ِ. واقعیت نزدیک می‌شود و پوپولیسم خریدار پیدا می‌کند؛ در چنین شرایطی است که رهبران پوپولیست، قهرمان مردم ستمدیده می‌شوند؛ چه سلبریتی‌های عامه‌پسند در فرهنگ باشند چه در سیاست؛ با این تفاوت که سلبریتی‌های فرهنگی نه با کنش سیاسی که با سبک زندگی خود، با شیوه‌ی بودنِ خود، مبارزه می‌کنند و نظم موجود را به چالش می‌کشند؛ و شبکه‌های مجازی این مبارزه را برای آن‌ها بسیار ساده و دسترس‌پذیر می‌کنند و هزینه‌ی کنش اجتماعی- سیاسی را برای مبارزان، یا توده‌ی گمنام هواداران و پیروان، به حداقل ممکن می‌رسانند.

اما سلبریتی‌ها از روش ’جنبش‌های اجتماعی‘ هم برای مردم‌انگیزی و تهییج هواداران بهره می‌گیرند. جنبش‌های اجتماعی در جهان واقعی، نه مجازی، می‌کوشند با ایجاد شبکه‌های اجتماعی غیررسمی، یک کنش جمعی غیررسمی با یک هدف مشترک را شکل بدهند. الگوی مردم‌انگیزی در جنبش‌های اجتماعی، برخلاف رهبری فردگرا، از ’پایین- به- بالا‘ است و معمولاً – در جهان واقعی- متکی به قهرمان نیستند درحالی‌که رسانه‌های مجازی به سلبریتی‌های عامه‌پسند این امکان را می‌دهند که برای بسیج هواداران‌شان همزمان هم از الگوی ’بالا- به- پایین‘ استفاده کنند هم از الگوی ’پایین- به- بالا‘.

سومین و آخرین راه مردم‌انگیزی، آماده‌سازی هواداران برای کنش جمعی از طریق احزاب سیاسی است؛ ولی این روش احزاب، بکار سلبریتی‌ها نمی‌آید چرا که احزاب گرچه می‌کوشند از هر دو روش ’بالا- به- پایین‘ و ’پایین- به- بالا‘ استفاده کنند، اما از آن‌جا که سازمان‌هایی رسمی هستند با ماهیت پوپولیستی ِ. مردم‌انگیزی در رسانه‌های مجازی در تناقض قرار می‌گیرند، چون ویژگی بی‌واسطه‌بودن ِ. رابطه‌ی سلبریتی و هواداران را زیرپا می‌گذارند؛ بنابراین سلبریتی عامه‌پسند دیگر نمی‌تواند تجسم صدای مردم حقیقی باشد.

مردم‌انگیزی و دموکراسی

اگر پوپولیسم پدیده‌ای باشد که توده‌های انبوه مردم را برمی‌انگیزد و به هیجان می‌آورد، مردمی که گاهی تجسم واقعی صدای خود را در رهبر یا یک سلبریتی قهرمان می‌بینند، چرا باید مذموم باشد؟ مگر دموکراسی چیزی غیر از این است؟ پاسخ به این پرسش، ساده و کوتاه نیست. برخی اندیشمندان سیاسی این مردم‌انگیزی را مفید می‌دانند و بعضی زیان‌بار. ’پیر روزانوَلون‘ (Pierre Rosanvallon) معتقد است این مردم‌انگیزی انحراف از آرمان دموکراسی، و حتی یک وارونگی گمراهانه است، در حالی‌که برخی – مانند ارنستو لاکلو- برآن هستند که مردم‌انگیزی توده‌ای تنها شکل حقیقی دموکراسی است و آن را ’دموکراتیزه‌کردن دموکراسی‘ توصیف می‌کند. این مجادلات، بیانگر آن هستند که که بی‌تردید دموکراسی‌ها نقص دارند و نیازمند بازنگری و اصلاح‌اند، چون بخش مهمی از مردم در این نظام‌ها ’صدا‘ ندارند و مطالبات آن شنیده و برآورده نمی‌شود. هردو گروه برای مدعای خود دلایل قابل تأملی را مطرح می‌کنند و این تصویر را می‌سازند که پوپولیسم می‌تواند برای دموکراسی‌ها هم ’تهدید‘ و هم ’ترمیم‘ باشد و بخودی‌خود نه خوب است نه بد؛ هرچند تهدید آن بزرگ‌تر و زیان‌بارتر بنظر می‌رسد.

مخالفان پوپولیسم یا مردم‌انگیزی توده‌ای می‌گویند درست است که دموکراسی حاکمیت مردم بر مردم بر اساس قاعده‌ی اکثریت است، اما بایستی از حقوق بنیادی انسان مانند آزادی بیان مراقبت کند و حقوق اقلیت را نیز محترم بشمارد در حالی‌که وقتی پوپولیسم حاکم می‌شود با اعتقاد به این‌که هیچ کسی یا چیزی نباید محدودیتی برای اراده‌ی مردم حقیقی ایجاد کند، با قطب‌سازی ایدئولوژیک از مفهوم ’مردم‘، یک اکثریت‌گرایی افراطی را حاکم می‌کند و به استبداد اکثریت منتهی می‌شود؛ در واقع این رویکرد نه به مردم‌سالاری که به مردم‌فریبی ختم می‌شود. بازتاب و بازنمود این ویژگی در شبکه‌های مجازی بروشنی قابل مشاهده است آن‌گاه که یک فرد یا گروه برخلاف باور اکثریت موضع گیری می‌کند؛ در چنین موقعیت‌هایی آن اکثریت توده‌ای، که ممکن است هواداران یک سلبریتی عامه‌پسند باشند، با هجوم انبوه به فرد یا اقلیت، موضع فکری آن‌ها را سرکوب می‌کنند. اکثریت سرکوبگر که خود را مظلوم و سرکوفته‌ی نخبگان سیاسی و فرهنگی می‌دانسته‌اند بکمک شبکه‌های مجازی، خود تبدیل به ظالمانی سلطه‌گر می‌شوند وتعبیر دیگری از داستان ’قلعه‌ی حیوانات‘ (جرج اورول) را به واقعیت بدل می‌کنند. اکثریت‌گرایی افراطی در پوپولیسم از آن‌جا که هیچ صدای متفاوتی را برنمی‌تابد و آن را همدست نخبگان فاسد معرفی می‌کند با سوءظن افراطی‌اش به هر اقلیت فکری، مستعد ’نظریه‌ی توطئه‘ علیه مردم می‌شود و به ’سبک پارانوئیدی’ در اجرای کنش جمعی روی می‌آورد.

با این‌همه، موافقان پوپولیسم معتقدند صدای خاموش یا ناشنیده‌ی گروه‌های محروم با مردم‌انگیزی توده‌ای به گوش حاکمان خواهد رسید و بناچار آن‌ها را در مقام پاسخگویی قرار خواهد داد. این نوع مردم‌انگیزی با سیاسی‌کردنِ مسائلی که نخبگان به آن‌ها اهمیتی نمی‌دهند مطالبات مردم عادی را در مرکز توجه قرار می‌دهند و از این طریق وارد گفتمان سیاسی و فرهنگی می‌شوند و وجود آن‌ها رسمیت پیدا می‌کند؛ بنابراین اگرچه اقتدارگرایی سرکوبگرانه‌ی اکثریت توده‌ای در شبکه‌های مجازی، تهدیدی واقعی است، اما می‌تواند فرصتی برای شنیدن صدای اکثریت خاموش یا سرکوفته هم باشد و در عمل نظام سیاسی، افتصادی و فرهنگی را وادار به تغییرات مثبتی کند. با تأکید بر این نکته که اثر مثبت یا منفیِ این موج‌سازی‌های مردمی در ساختار‌های سیاسی-اجتماعی-فرهنگی متفاوت، متفاوت عمل می‌کند و بستگی دارد به این‌که یک جامعه ’دموکراتیک‘ باشد یا ’غیردموکراتیک‘ و یا ’در حال گذار به دموکراسی‘.
(این یادداشت بخش دوم از مجموعه یادداشتی پیرامون پوپولیسم و سلبریتی‌های مجازی است و ادامه خواهد داشت)

لینک یادداشت اول

محمد رضا بیاتی: کارشناس ارشد زبان‌شناسی و پژوهشگر مسائل سیاسی

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۴
M666
|
۰۱:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۵
انگل ومیکروب همیشه توجای آلوده رشدمیکنه بریدببینیدچیکارکردیدکه این انگلهاومیکروبهارشدکردن وبزرگان عرصه هنرخونه نشین شدن.!!!!
م
|
۰۱:۰۵ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۵
واقعا نمیدونید چرا چون مردم امیدشون رو از دست دادن نمونه اش خود من دیگه هیچ لذتی از ایرانی بودن خودم ندارم تمام علایق و خاک کردیم دنبال خوشی و تفریح تو اینستا میگردیم سی و پنج سال از عمرم رفت بدون هیچ امیدی به آینده
ناشناس
|
۱۴:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
چون شما خوشتون نمیاد بقییه هم نباید خوششون بیاد نه خیلی ها مثل شما فکر نمیکنن.شما فقط داری از منافع خودتون دفاع میکنید اگر نه دلت برای دین واسلام نسوخته.
Zina
|
۱۱:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
گله ای نیست این مردم همونی هستن که بخاطر رفتن به شمال تو اوضاع سخت و وخیم کرونا شیشه کیوسک پلیس راهور رو شکشتن و باهاش دست به یقه شدن و هنوز ک دو سه روز از باز شدن راه ها میگذره خیابونو با ترافیک ماشیناشون بند اوردن.اینا همون ادما هستن‌.تعجبی هم نداره
پاسخ ها
بنده خدا
| |
۰۳:۱۷ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۵
کیوبکشن؟؟تتلو؟؟این خودش مرده موش زیرزمینی کشتن نداره ،اخه کیه اسمشومیاریدیه ادم چرندخون که عین دخترگوشواره میندازه وعشق تاتو
ناشناس
|
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
تتلو هرکاری میکنه شما براش حاشیه درست میکنید اهتگ میدی بیرون حاشیه درت میکنید اهنگ نمیده حاشیه درست از لایو استقبال میکنن میگید پوپولیستی بسه دیگه تا نکشیدش راحت نمیشید
ناشناس
|
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
بنده خدا آقای رئیسی فکر کرد جوانه و توبه کرده نمی دونست این لیاقت دیدار نداره در هر صورت این موجود رو بزرگ نکنید
کامی
|
۰۹:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
تتلو کیه
دلفان
|
۰۸:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
جناب تتلو ثبات روحی و شخصیتی نداره
یک خواننده زیرزمینی که زبانش فحش و دشنام و حرف های رکیک جنسی و غیراخلاقی است که هنرمند نیست !
روح هنر زیبایی است . کجای رفتار و منش این شخص زیباست ؟!
هدف او فقط التهاب جامعه است و گرنه طرفدار هیچکس و هیچ چیز نیست !
هنرمند آن مردان بزرگی هستند که باعث آرامش جامعه و تلطیف احساسات و پاکی روح و اندیشه می شوند نه کسانی که با هیجانات جنسی فساد را انتشار می دهند !
ابادان
|
۰۸:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
بایید نشست به حال هنر این سرزمین هر روز اربعین گرفت شیون کروکرد .فقط خدایی بیام مارک نزنیم به همدیگر .
سلطان
|
۰۷:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
من هر دو بخش تحلیل ایشان را خواندم. دست مریزاد و آفرین بر این قلم، فکر و اندیشه.....
ناشناس
|
۰۳:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
جناب نویسنده محترم کدام سبک زندگی مورد نطچظ. شماست؟
علی دایی
و
علی کریمی
یا تتلو
پوپولیستی بودن خوب است؟
یا بد؟
چرا مطول می‌نویسی
مطمئن هستید! اگر سلبریتهای اونور اینور بودن و انوریها این ور بودند جای قهرمان و ضد قهرمان را عوض نمیکردید!
با مردم سادهسخن بگویید طوری که متوجه شوند
شخص ناشناس...
|
۰۲:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
فردی مثل تتلو را امثال مثل خودش طرفداری میکنند !!!!!!!!!
امیر علی
|
۰۱:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
تحلیل فوق العاده و جالبی بود . متشکرم
مرتضی
|
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
با رفتارهای نابخردانه تمام اسطوره های واقعی را کنار گذاشتید

در قحط الرجال چنین چیزی بعید نیست

بنظر شما تتلو و امثالهم بهترند یا معین و داریوش و ابی و....

جواب کاملا مشخص است
ناشناس
|
۲۲:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۳
نتیجه سالها کار ادم های نابلد و هدر دادن وقت و پول مردم
ناشناس
|
۲۲:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۳
وقتی ستارها و داریوش ها را نمی پسندید و وجهه امثال تتلو را تائید میکنید بایستی چنین روزهایی رو هم پیش بینی میکردید
سینا
|
۲۱:۱۲ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۳
آفرین درود بر نویسنده تحلیل خیلی خوبی بود
ببیندا
|
۲۰:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۳
جالبه که خفن تر از اینا ساشا سبحانیه فرزند سفیر ایران.انتخاب چرا حتی عکسشو نمیزنه؟؟ پدرشون احیانا؟؟؟؟؟؟
ناشناس
|
۱۹:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۳
واقعا كه!!!
اخه كارشناس زبان شناسي رو چه به كارشناسي فرهنگ!!!!؟؟؟
انتخاب حيف نيست اين نظرات ضعيف رو ميزاري!!
اگر خودتون فهميديد چي نوشته
پاسخ ها
امیر علی
| |
۰۳:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
پژوهشگر سیاسی هم هست بنده خدا , بد هم ننوشته به نظرم
ناشناس
| |
۰۹:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۴
دوست عزیز منظور گرامر زبان انگلیسی و فارسی نیست! زبان‌شناسی مدرن امروز جای فلسفه رو گرفته. رسانه و مسأئل مربوط به ارتباطات انسانی یه بخش مهم از تحقیقات زبان‌شناسی یه.
ناشناس
|
۱۸:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۲/۰۳
وقتی شجریان را خانه نشین می کنید و فرزانگان بزرگ را دقمرگ، حاصلش همین است.