صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۴۰۶۷۵
تاریخ انتشار: ۵۷ : ۲۳ - ۱۸ فروردين ۱۳۹۹
از حرف‌هایی که ممتازالسلطنه می‌زد این بود که «ایرانی‌ها از صد[ی] هفتاد طرفدار آلمان بودند.» این حرف راست یا دروغ چرا باید او بگوید؟ خاصه این‌که دلیل داریم بر این‌که این حرف را تنها در محضر ایرانی نمی‌زند، پیش فرنگی‌ها هم می‌گوید، و شاهد آن کاغذی است که در اوایل جنگ شورای طریقت به ما نوشته و ما را نصیحت کرده بودند و در آن کاغذ این فقره صریح بود
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ در نوامبر ۱۹۱۸ قرارداد متارکه جنگ بین متفقین و آلمان و اندکی بعد متحدانش امضا می‌شود. متفقینِ پیروزشده، طبعا شرایط خود را به متحدین تحمیل می‌کردند. کنفرانس ورسای که برای جامعه بین‌الملل از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است، در ژانویه ۱۹۱۹ آغاز می‌شود و با این‌که قرار نیست دول بی‌طرف در کنفرانس صلح نقشی داشته باشند. ایران به واسطه خسارات بسیاری که در جنگ دیده خود را با سایر دول بی‌طرف یکسان نمی‌پندارد... از همین رو در دسامبر ۱۹۱۸، هنگامی که دومین کابینه وثوق‌الدوله بر سر کار است، هیاتی به سرپرستی علیقلی‌خان انصاری (مشاورالممالک)، وزیر خارجه وقت، عازم پاریس می‌شود تا خواسته‌های ملی ایرانیان را در جامعه بین‌الملل مطرح سازد. اعضای دیگر این هیات عبارت‌اند از: محمدعلی فروغی (ذکاءالملک) رئیس دیوان عالی تمیز، سید ابوالقاسم‌خان انتظام‌الملک (عمید) رئیس کابینه وزارت خارجه، میرزا حسین خان معین‌الوزرا (علاء) وزیر سابق فواید عامه و تجارت، آدولف پرنی مستشار وزارت عدلیه و عبدالحسین مسعود انصاری پسر مشاورالممالک (به سمت منشی مخصوص هیات).

آن‌چه در پی می‌خوانید خاطرات روزنوشت محمدعلی فروغی، سه‌شنبه ۱۸ فروردین ۱۲۹۸ است:

دیشب تا ساعت چهار بیدار بودم و امروز تا ظهر نتوانستم از رختخواب بیرون آیم، خاصه این‌که ذوقی به برخاستن نداشتم. از مطبعه چند ورق از کتاب سبز را که محض نمونه فرستاده بودند مشغول تصحیح آن شدیم.

ساعت چهار و نیم با میرزا حسین‌خان [حسین علاء] به منزل کلونه رفتیم. می‌گفت با اجزای دفتر کنفرانس در باب کار شما مذاکره کردم. در خصوص شرکت ایران خیلی اشکال می‌کنند و چون من گفتم که ایران به طور ثانوی راضی می‌شود به این‌که دعاوی او را گوش بدهید گفتند به این ترتیب ممکن است و خیلی امیدواری می‌داد و ضمنا می‌گفت که کار خیلی مشکل است و گمان نمی‌رود که به آن سرعتی که مردم می‌خواهند تمام شود. ضمنا بر سبیل علی‌الحساب تقاضا می‌کرد که پنج هزار فرانک پول برای او فرستاده شود.

میرزا حسین‌خان از آن‌جا نزد فیلوز رفت. او هم از اوضاع بد می‌گفت و این‌که کلمانسو [نخست‌وزیر فرانسه] هم افسرده شده و می‌خواهد کنار رود و انگلیس‌ها خیلی طمع دارند و تمام آسیا را می‌خواهند بخورند و از آن طرف انگلیس‌ها و آمریکایی‌ها فرانسه را پرطمع می‌خوانند. به هر حال معلوم می‌شود که اوضاع درهم برهم است.

شب نواب [وزیرمختار ایران در آلمان] و ممتازالسلطنه [سفیر ایران در فرانسه] و اسدخان و ارفع‌الدوله مهمان ما بودند. ارفع‌الدوله عذر خواسته بود. دیگران آمده بودند. ممتازالسلطنه را مشاور دست چپ خود نشانیده بود. ممتاز از این فقره خیلی کوک بود؛ حتی این‌که به مسیو پرنی اظهار کرده بود. ضمنا بی‌مهری ممتاز و نواب به همدیگر خیلی ظاهر بود. سر شام صحبت‌های مختلفه می‌کردیم. از حرف‌هایی که ممتازالسلطنه می‌زد این بود که «ایرانی‌ها از صد[ی] هفتاد طرفدار آلمان بودند.» این حرف راست یا دروغ چرا باید او بگوید؟ خاصه این‌که دلیل داریم بر این‌که این حرف را تنها در محضر ایرانی نمی‌زند، پیش فرنگی‌ها هم می‌گوید، و شاهد آن کاغذی است که در اوایل جنگ شورای طریقت به ما نوشته و ما را نصیحت کرده بودند و در آن کاغذ این فقره صریح بود. مختصر ممتازالسلطنه خائن است و یقین دارم همین دلتنگی مشب هم او را به بدذاتی دیگر وامی‌دارد.

 

منبع: یادداشت‌های روزانه محمدعلی فروغی، به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش، تهران: سخن،‌ چاپ هفتم، ۱۳۹۸، ص ۹۳.