پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ «انتخاب»؛ ... صبح شرفیاب شدم. کارهای جاری [و داستان دعوای دیشب خودم را با...] عرض کردم. شاهنشاه فرمودند: «اصولا ملت ایران اینطور است. اگر در جلویش عقبنشینی کردی، کارت تمام است و اگر ایستادی بردهای.» صحیح هم میفرمایند.
مطلب مهم دیگری مذاکره نشد. الا موضوع کاخ مرمر که شاهنشاه به عنوان «موزه پهلوی» به شهر تهران مرحمت میفرمایند. آتابای، معاون انتظامی من، به شاه عرض کرده بود فقط خود کاخ را بدهیم و محیط اطراف آن را نگاه داریم. امروز من عرض کردم: «این کار در شان شاهنشاه نیست. یا مرحمت نفرمایید، یا اگر مرحمت میفرمایید، محوطه را هم بدهید.» فرمودند: «کاملا درست میگویی، آتابای بچه گداست و فکر او هم متحجر است.»
بعدازظهر [را] در منزل با ملاقاتهای مختلف گذراندم. منجمله فروشندگان موشک ریپیر باز آمده بودند توضیحاتی [بدهند]. گفتم: «کار شما در گروی حل مسئله نفت است. بیجهت حالا به خودتان زحمت ندهید!»
سر شام ملکه پهلوی رفتم... شاهنشاه فرمودند: «بعضی مردم به من میگویند، چرا مسئله بحرین در مجلس به این صورت مطرح شد که تمام مسئولیت قضیه را بر گردن شما گذاشت؟ ممکن بود دولت مسئولیت را بر عهده بگیرد.» بعد فرمودند که: «من دیگر از این حرفهایم گذشته است. اگر ملت ایران نداند که من حاضرم جانم را در راه منافع او فدا کنم، دیگر فایدهای ندارد که من مطلبی را بخواهم از خود دور نگاه دارم، و اگر مطلب اول را فهمیده باشد، دیگر نگرانی معنی ندارد.» شاه این صحبت را با کمال خلوص میکرد، چون کسی غیر از خودمانیها [حضور] نداشت.
... [در ضمن] معلوم شد ته قلب شاه راضی از [کشیدن] خط لوله اهواز – اسکندرون نیست. به دو علت: یکی اینکه ریش ما در دست ترکها خواهد بود – یا لااقل شاهنشاه اینطور حساب میکنند. دیگر اینکه به عرض شاه رسیده، که مخارج آن بیش از هزار میلیون دلار است. چون سپهبد یزدانپناه، رئیس بازرسی شاهنشاهی، و خانمش و همچنین والاحضرتها حضور داشتند، من به خودم اجازه ندادم در این مورد خلافگویی کنم. میدانم اینها تلقینات دکتر اقبال است. وظیفه ملی و وجدانی خود میدانم که فردا باز هم توضیح مجدد عرض کنم. خواه باور بفرمایند، خواه نه؟...