صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۳۸۷۴۴
تاریخ انتشار: ۵۸ : ۲۳ - ۰۸ فروردين ۱۳۹۹
[شاه] مدتی به سیاست و نادانی آمریکایی‌ها حمله فرمودند که باعث تعجب من شد. باز خیال می‌کنم حدس دو روز پیش من صحیح باشد که می‌خواهند با روس‌ها معامله کلانی بشود، آمریکایی‌ها بدانند که کوتاهی کرده‌اند. من مدت زیادی جسارت کرده و با شاهنشاه به بحث پرداختم – چون به من این اجازه را می‌دهند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»؛ شرفیاب شدم. شاهنشاه خیلی دیرتر به کاخ جهان‌نمای نیاوران آمدند. من نگران شدم، به خوابگاه رفتم معلوم شد حال‌شان خوب است. همان‌جا مرا پذیرفتند. داشتند گزارش‌های محرمانه خارجی را می‌خواندند، البته نه آن‌که وزارت خارجه می‌فرستد!

من خیلی کوتاه شرفیاب شدم. فرمودند: «... هم از انگلیس‌ها هم از آمریکایی‌ها بپرس که به کنفرانس جده چه قیمتی می‌گذارند؟» در جده کنفرانس وزاری خارجه دول اسلامی تشکیل شد و یک نفر را به عنوان دبیرکل انتخاب کردند. محل دبیرخانه هم اورشلیم تعیین شد و تا اورشلیم در تصرف اسرائیلی‌ها هست، مقرر شد محل دبیرخانه در جده باشد. گویا زاهدی، وزیر خارجه، در این زمینه زیادی غلو کرده باشد، که شاهنشاه می‌خواهند بدانند واقعا تاثیر [impact] آن در جهان چه بوده است. مطلب دیگری هم فرمودند، از انگلیس‌ها بپرسم که چرا و به چه مناسبت عراقی‌ها در بغداد تمرین شب‌خاموشی دارند؟ آیا از ما می‌ترسند یا از دشمن دیگری؟...»

سر شام رفتم، اولا شاهنشاه خیلی خوشحال بودند، از خبری که رادیو مسکو داده است که ایران و شوروی می‌توانند صلح خاورمیانه را تضمین کنند. دوباره با حضور والاحضرت شاهدخت فاطمه پهلوی و شوهر ایشان (ارتشبد خاتم فرمانده نیروی هوایی) و پهلبد، شوهر والاحضرت شاهدخت شمس، که در کاخ ملکه پهلوی سر شام بودند... مدتی به سیاست و نادانی آمریکایی‌ها حمله فرمودند که باعث تعجب من شد. باز خیال می‌کنم حدس دو روز پیش من صحیح باشد که می‌خواهند با روس‌ها معامله کلانی بشود، آمریکایی‌ها بدانند که کوتاهی کرده‌اند. من مدت زیادی جسارت کرده و با شاهنشاه به بحث پرداختم – چون به من این اجازه را می‌دهند. علیاحضرت ملکه پهلوی ناخوش در رختخواب بودند و سر شام همین چند نفر بودیم. شهبانو که در بیمارستان هستند.

شاهنشاه در خصوص این‌که بی‌جهت آمریکایی‌ها و انگلیس‌ها نفت خاورمیانه را از کشورهایی مثل کویت، ابوظبی و لیبی می‌برند، مدتی بحث فرمودند که واقعا صحیح است. من عرض کردم: «سیستم کاپتالیستی غیر از این نمی‌تواند باشد،‌تمام صحبت منافع است.» فرمودند: «چرا نسبت به ناصر این همه مراعات می‌کنند و نفت لیبی را به او داده‌اند؟» عرض کردم: «شاید زورشان به او نمی‌رسد، چون پیش ملت خود محبوبیت دارد، یا این‌که چنان که قدیمی‌ها می‌گویند، او هم سُم دارد، یعنی نوکر غرب است و به ظاهر دوست شوروی.»