به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۳ اسفند 1371 تا 1375 در زیر آمده است
سال ۱۳۷۱
تا ساعت يازده صبح كارها را انجام دادم. هيأت پاكستانى، همراه جمعى از سران افغان از جمله آقاي [گلبدين]حكمتيار و اعضاي حزب وحدت اسلامي افغانستان، با بدرقه آقايان دكتر [حسن] حبيبى، [معاون اول رييسجمهور] و دكتر [علياكبر] ولايتى، [وزير امور خارجه] رفتند.
ساعت يازده، آقاى [برهان الدين] ربانى، [رييسجمهور افغانستان] و همراهان آمدند. در جلسه رسمى، مذاكرات تشريفاتى بود و بيشتر جواب سوالات من دربارة افغانستان را داد. گفت مقادير زيادى سلاح سنگين، از زمان رژيم سابق در سراسر كشور مانده كه بايد اولويت را به جمعآورى آنها داد. اظهار آمادگى كرد كه براى مذاكره جهت تكميل توافق، به جلالآباد برود؛ حكمتيار حاضر نيست به كابل برود.
تقاضاى جلسه خصوصى كرد. دو نفرى مدتى مذاكره كرديم. در مذاكرات خصوصى گفت كه آقاي [عبدالعلي] مزارى دبيركل حزب [شيعه] وحدت اسلامي، آدم نابابى است كه كمونيستها را دور خود جمع كرده و مانع تفاهم با حزب وحدت است. بقيه اعضاي حزب خوباند. گفت آقاي حكمتيار را آمريكايىها از طريق عربستان سعودي و پاكستان تحميل كردهاند و گفت، مصلحت نيست كه آقاي احمدشاه مسعود از وزارت دفاع بركنار شود؛ اين خواسته حكمتيار است. خواست كه به حزب وحدت اسلامي بگوييم كه براى ماندن مسعود با او همكارى كنند. ترجيح داد كه جمعيت اسلامى و شيعه و جنبش شمالى با هم باشند و حكمتيار در اقليت باشد.
گفتم اگر خواستههاى شيعه را بدهد، اين پيشنهاد قابل اجراست و خواسته مهم شيعه، رسمى شدن مذهب شيعه در افغانستان و سهم مناسب در كابينه است؛ هر دو را پذيرفت. به دكتر ولايتى گفتم كه براى شيوه اجراى اين منظور، مذاكرات را ادامه دهد. خواست كه به مسلمانان تاجيكستان بيشتر كمك بكنيم و آوارگان افغان را فعلاً مجبور به بازگشت نكنيم.
دكتر ولايتى از دعوت [يوسف] بن علوى، وزير امورخارجه عمان، براى شركت در جلسه غيررسمى كه سياستمداران قديمى كشور از جمله اردشير زاهدى حضور دارند، خبر داد؛ گفتم شركت نكند. عصر در جلسه هيأت دولت شركت كردم. تبليغات انتخابات و مسايل روز ديگر بررسى و تصويب شد.
افطار ميهمان رهبرى بودم. دربارة افغانستان و پيشنهادهاى امروزآقاي ربانى مذاكره و تصميمگيرى كرديم. قرار شد همان سياست را پيگيرى كنيم. دربارة وزارت دفاع و فرماندهى نزاجا [= نيروي زميني ارتش] و بيانيه پارلمان اروپا و احكام مصادرهها و تخمين اموالشان مذاكره كرديم. رهبري از دليل عدم سفر من به غرب پرسيدند؛ گفتم غربيها از اول با انقلاب ناسازگاري كردند و حالا در عمل همكاريهايي دارند، چون مطمئن شدند انقلاب ماندگار است و ترجيح دارد اول سران آنها به ايران بيايند، سپس ما ميرويم.
به خانه آمدم. با محسن و مهدى، دربارة ساختن منازل كل خانواده به صورت امن و مناسب مذاكره شد. خاطرات امروز و ديروز را نوشتم. با دكتر ولايتى، تلفنى دربارة مذاكراتش با رييسجمهور افغانستان صحبت كرديم؛ به تفاهم رسيدهاند. گفت امشب آقايان تُركى فيصل، [برادر ملك فهد] از عربستان سعودى و اسماعيلخان، [والي هرات] از افغانستان مىآيند. آقاى [عبدالله] نورى، [وزير كشور]، براى سفر جهت معالجه به آلمان، تلفنى خداحافظى كرد.
سال ۱۳۷۲
در گزارشها خبر از سقوط قيمت ارزهاى خارجى آمده؛ تحت تأثير خبر توافق ما با ژاپن و آلمان براى استمهال معوقهها و تصميمات بانك مركزى بوده است.
از ساعت هشت و نیم صبح تا ظهر، يكسره جلسه شوراى اقتصاد و شوراى عالى مناطق آزاد با مصوبههاى زيادى در مورد قيمت بليطهاى هواپيما و آييننامههاى مناطق آزاد و... داشتيم. آقاى [حسین] كمالى، [وزیر کار و امور اجتماعی] آمد و گزارشى مصور از ساخت مراكز حرفه و فن و كارآموزى و كارگاههاى كارگرى دستى آورد.
عصر محسن و آقای [اصغر] ابراهيمى، [مدیرعامل شرکت مترو] آمدند. در مورد متروی تهران نظراتشان را گفتند. قرار شد اولويتهاى راهاندازى خط یک مراعات بشود. در مورد نحوه تأمین واگن، آقاى ابراهيمى نظريه جديدى درخصوص ترجيح واگنهاى روسى به خاطر ارزانى و ساخت سريعتر آورده بود. تفاوت قيمت خيلى زياد است. قبلاً مىگفتند، مناسب متروی تهران نيست، ولى فعلاً مدعى است با تغييرات جزيى كه روسها پذيرفتهاند، مورد قبول دفتر فنى است. تفاوت آنقدر زياد است كه صرف نظر كردن از آن آسان نيست. گفتم پيگيرى شود. اگر اطمينان از كارآيى آنها باشد، بپذيريم.
سر شب پيام تلويزيونی براى ايرانيان خارج از كشور پُر كرديم. شام میهمان رهبرى بودم. در مورد نقشه جديد مصلاى تهران صحبت شد. در مورد سقوط قيمت ارز ابراز رضايت شد. از اينكه بعضى از شركتهاى دولتى در خريد ارز از بازار آزاد شركت كردهاند، گله داشتند. گفتند نيروى زمينى را از اين كار منع كردهاند كه براى گوشت مىخواستند ارز بگيرند. دربارة واگنهاى متروی تهران و سفرهاى آقای ناطق[نوری] به پاكستان نيز صحبت كرديم. دير وقت به خانه آمدم.
سال ۱۳۷۳
تا ساعت هشت صبح، بولتنها را مطالعه كردم. از تهران خبر دادند، وضع احمدآقا فرقى نكرده است. آقاى [برهانالدین] ربانى، ریيسجمهور افغانستان براى ملاقات آمد. صحبتهاى زيادى دربارة اوضاع افغانستان كرديم. در مورد گروه طالبان، خيلى بحث شد. توضيحات خوبى دادند. معتقد است، از طريق آمريكا و پاكستان كمك مىشوند. بعيد نمىداندكه با [گلبدین] حكمتيار هم براى ايجاد دولت پشتون هماهنگ شده باشند. رفتن حكمتيار از چهارآسياب هم مىتواند در اين محدوده توجيه داشته باشد.
از مرگ مرحوم [عبدالعلی] مزاري خوشحال است. او را مانع اساسى تحسين روابطشان با ايران مىدانست. امروز رسماً اعلام شد كه مزاري و همراهانش مردهاند. جزیياتى در مورد نحوه فرار و دستگيرى مزارى داد. مدعى است، با بُرقع و روپوش رفته و جايى كه آن را برداشته، دستگير شده. مدعى است كه طالبان پيشنهاد داده بودند كه با يكى از فرماندهان طالبان كه در كابل اسير است، مبادله شود. گفتند چند تن از فرماندهان طالبان را در اسارت دارند و مىخواهند با بازجويى از آنها حقايق نامعلومشان را كشف كنند.
از سرنوشت شيعيان در غرب كابل اظهار نگرانى كردم؛ اطمينان داد كه مزاحمشان نخواهند شد. معاون [رسول] سياف، [رهبر حزب دعوت اسلامی] هم همراهش بود؛ شناختمش. گفتم سياف، دارد شرارت مىكند؛ جا خوردند. گفتند گزارشها نادرست است. وقت خصوصى خواست. اظهار ارادت نمود و از عدم كمك ايران گله كرد. گفتم اگر روابط درست با شيعه برقرار كنند، كمك مىكنيم؛ قول داد. قرار شد، مجموعهاى از غيرپشتون - تاجيك و شيعه و اُزبك و...- متحد شوند. تقاضا كرد به اسماعيلخان در هرات هم در مقابل طالبان كمك شود. گفتند پس از عقبنشينى محقر، فعلاً دست بالا دارند.
سپس آقاى [صفرمراد] نيازُف، [رییسجمهور ترکمنستان] و همراهان آمدند. مذاكرات كوتاهى دربارة همكارىها داشتيم. براى اجلاس سران [سازمان همکاریهای اقتصادی] اكو، به هتل ماريوت رفتيم. قبل از جلسه، سران در سالن ديگرى جمع شديم که به احوالپرسى گذشت. در جلسه رسمى، ابتدا به پيشنهاد تركيه، ریيسسابق و تأييد من، نخستوزير پاكستان، ریيس اجلاس شد. سپس سخنرانىها شروع شد. به نوبت، پس از پاكستان از روى الفبا، ما سوم بوديم. هر يك از سران، حدود يك ربع صحبت كردند.
براى ناهار به نخستوزيرى رفتيم. میهمان خانم [بینظیر] بوتو بوديم. قبل از ناهار با آقای [اللهشکور] پاشازاده، روحانى آذربايجانى كه همراه وزير امورخارجه آمده بود، صحبت كردم. پرسيدم چرا آقاى علياُف نيامده است؟ گفت چون در شمال غربى كشور، ریيس پليس يك شهر، ادعاى استقلال كرده، مانده است كه فتنه را بخواباند. گفت دولت در آذربايجان، محبوبيت خود را از دست داده و گفت مرجعيت آقای سيدمحمد روحاني در آذربايجان، وسيعتر از آیتالله خامنهاى است؛ چون آنها پول مىدهند و تبليغ مىكند و مخالفان هم به صورت سياسى برای آنها تبليغ مىكنند.
سر ناهار، خانم بوتو كنار من بود. خيلى صحبت كرديم؛ بيشتر دربارة طالبان. تلاش داشت كه اثبات كند، از طالبان حمايت نمىكنند. گفت معتقد است، طالبان به خاطر افكار و بيسازمانيشان، محكوم به شكستاند. مىداند كه پاكستان متهم به حمايت از آنهاست. مىگويند كه قبل از شروع كار در افغانستان، در پاكستان هم به عنوان مطالبه اجراى كامل اسلام، مزاحم دولت شدهاند. در مقابل من، آقايان ربانى و [امامعلی] رحماناُف، [رییسجمهور تاجیکستان] نشسته بودند. با آنها فارسى صحبت مىكرديم. آقاى ربانى، دفاع بوتو را قبول نداشت.
از آنجا به هتل براى ادامه جلسه رفتيم. پس از شروع جلسه، خبر دادند كه ریيسجمهور پاكستان، منتظر ملاقات من است؛ رفتم. معلوم شد آقاى ربانى، بيش از وقت مقررش مانده است؛ كمى منتظر شديم. آقاى نيازاُف هم رسيد. براى تنظيم وقت نظم درستى ندارند. با آقاى [فاروق احمدخان] لغاري، دربارة اكو، همكارىهاى دو جانبه گاز و پالايشگاه صحبت كرديم. پيشنهاد ميانجيگرى بين ايران و آمريكا، به مناسبت سفر بوتو به آمريكا داد؛ نپذيرفتم.
سال ۱۳۷۴
محققان گروه فرهنگ و معارف قرآن از دفتر تبلیغات اسلامی قم آمدند. اشکالات کارشان را در مورد تنظیم فرهنگ موضوعی قرآن گفتم؛ نتوانستند دفاعی بکنند و معلوم شد از روی تبیان تهیه کردهاند و نشان داد که آن هم ناقص است. قرار شد، طرح جدیدی ارایه دهند و من هم پیشنهادی تهیه کنم.
ستاد تنظیم بازار جلسه داشت. قرار شد فولاد را از تعزیرات بیرون بیاوریم و آزادکنیم. عصر آقای باوند از وزارت کشور آمد و از نحوه تشکیل گروه بازرسی انتقاد داشت که حرف مهمی نداشت. در جلسه هیأت دولت، آیین نامههای بودجه مطرح بود. شب آقای عبدالله نوری آمد. پیشنهادهایی برای تحزب و ... داشت. آقای فلاحیان، [وزیر اطلاعات] آمد و برای کمبود بودجه استمداد کرد.
از ماهواره، قسمتی از کنفرانس [مبارزه با تروریسم در] شرمالشیخ [مصر] را دیدم. آمریکا نتوانسته است، علیه ایران چیزی از کنفرانس بگیرد. آقای[ژاک] شیراک، [رئیس جمهور فرانسه]، به صراحت اعلان نموده که اتحادیه اروپا زیر بار فشار آمریکا برای انزوای ایران نمیرود.
سال ۱۳۷۵
آقای [علی] فلاحیان، [وزیر اطلاعات] آمد. گزارشهای اطلاعاتی داد و برای بودجه بیشتر استمداد کرد. آقای [غلامرضا] آقازاده، [وزیر نفت] و مهدی [هاشمی، مدیرعامل شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی] آمدند. آقای آقازاده، پیشنهاد داد که مهدی، مدیریت دو شرکت سازنده سازههای دریایی وزارت نفت و مسئولیت اجرای طرح فاز یک گاز پارس جنوبی را به عهده بگیرد؛ پذیرفتم. به خاطر موفقیتهای مهدی در اجرای طرح عمرانی ابوذر و نگرانی از تأخیر طرح پارس جنوبی با مدیریت فعلی، چنین تصمیم گرفتهاند. خواستند که در دادن اعتبارات ارزی، دریایی و مقررات گمرکی کمک کنم که بتوانند طرح را سریعتر انجام دهند؛ هم به خاطر مشترک بودن با قطر و هم به خاطر نیاز کشور به گاز. سپس آقای آقازاده، از فشار سازمانهای ناظر بر مدیریتها شکایت کرد که در آن مدیریتهایی مثل آقای [احمد] رهگذر، نمیخواهند بمانند.
مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسه داشت. چهار ماده از قانون مبارزه با مواد مخدر را اصلاح کردیم. فائزه آمد و در مورد انتخابات و سفر به کویت، نظر خواست. قرار بود، برای سرکشی اوضاع زلزله زدهها، به اردبیل برویم. از آنجا اطلاع دادند، برف شدیدی میبارد و نشستن در فرودگاه و رفتن به منطقه، امکانپذیر نیست. سفر را برای دومین بار لغوکردیم. عصر سلمانی برای اصلاح آمد.
تا ساعت شش بعد از ظهر، کارها را تکمیل کردم و به خانه آمدم. دیشب و امروز باران کمی داشتیم، ولی در بعضی جاهای کشور، بارندگی خوب است. آخر شب خبر دادند که هواپیمای سی- ۱۳۰ ارتش، در مسیر دزفول – مشهد، دچار مشکل شده و گویا سقوط کرده، با بیش از هشتاد مسافر و سرنشین؛ متأسف شدم.