صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۳۲۲۷۰
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۲۳ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۸
شورای سلطنت به اصرار والاحضرت شاهپور غلامرضا ترتیب دادم. شورایی که کاری ندارد چرا تشکیل بشود؟ من از تشکیل آن خودداری می‌کردم، ولی به هر صورت، چون والاحضرت خیلی اصرار داشتند، یک ساعتی امروز در کاخ نیاوران تشکیل شد. لاطائلاتی گفتیم. من که تمام سکوت داشتم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش «انتخاب»، در خاطرات علم در چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۴۷ آمده است:

صبح به کار‌های جاری رسیدم. بعد شورای سلطنت به اصرار والاحضرت شاهپور غلامرضا ترتیب دادم. شورا عبارت است از: والاحضرت برادرا‌های شاهنشاه – غلامرضا و عبدالرضا – نخست‌وزیر، رئیس سنا، رئیس شورا و من. شورایی که کاری ندارد چرا تشکیل بشود؟ من از تشکیل آن خودداری می‌کردم، ولی به هر صورت، چون والاحضرت خیلی اصرار داشتند، یک ساعتی امروز در کاخ نیاوران تشکیل شد. لاطائلاتی گفتیم. من که تمام سکوت داشتم.

عریضه‌های مفصلی به شاهنشاه عرض کردم. کاغذ خصوصی از نیکسون رسیده بود آن را هم تقدیم کردم. از محتویات آن خبر ندارم.

اشکول، نخست‌وزیر اسرائیل، سکته کرد و مرد. ترتیبی دادم که از طرف شاهنشاه به رئیس‌جمهور اسرائیل تسلیت گفته شد و به خارج هم – محض خاطر عرب‌ها – درز نکند. [ایگال] آلون، وزیر کار، جانشین او شد تا انتخابات آینده که ده ماه دیگر است. اشکول مرد عجیبی بود. از اولین یهودی‌هایی بود که به فسلطین آمدند. از اوکراین روسیه پنجاه سال قبل به عنوان کارگر ساده آمد و به مقام نخست‌وزیری رسید. از متعصبین کشور یهود بود.... امشب منزل [سپهبد محسن] هاشمی‌نژاد، فرمانده گارد شاهنشاهی، به شام دعوت داشتم. تنها رفتم. شام بدی نبود، ولی مجلس بی‌مزه‌ای بود. سرکار فریده خانم، مادر گرامی شهبانو، قرار بود بیایند. چون هشتم اسفند و مصادف با آزادی نسوان است، در شهر گرفتار تئاتر‌ها و تظاهرات خانم‌ها بودند تا ساعت ۱۲ که من بودم نیامدند.