صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۲۹۰۷۳
تاریخ انتشار: ۵۰ : ۲۳ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۸
عصر شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. قرار شد، برخی از اعضای نهضت آزادی را  رد نکنند. در مورد سفر زائران به کربلا هم بحث ناتمام داشتیم. بعد از افطار، دکتر روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، راجع به انتخابات تهران و راه ‏علاج اختلاف در جامعه روحانیت مبارز، در خصوص پذیرفتن و بودن بعضی‌ها از لیست آنها در لیست خدمتگزاران [کارگزاران سازندگی] صحبت کرد. سر افطار، بعضی‌ها از احتمال عدم پیروزی جامعه روحانیت مبارز، اظهار نگرانی کردند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود
 
به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۲۱ بهمن 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱

[آقای غلامرضا آقازاده] وزیر نفت آمد. برای سفر به اوکراین و جلسه اوپک نظر خواست و گزارش پیشنهادهای قرار با کمپانی‌های نفتی آمریکا در خلیج‌فارس برای بازسازی و تأسیس سکوهای جدید را داد.

سفیران و نمایندگان خارجی مقیم ایران برای تبریک دهه فجر آمدند. سفیر لیبی به عنوان مقدم‌السفرا صحبت خوبی کرد. من هم صحبت کردم و سیاست خارجی و موفقیت‌های برنامه پنج‌ساله اول را توضیح دادم و در مقابل از اتهامات حمایت از تروریسم و خرید سلاح دفاع کردم.[۱]

[آقای‌محمد سعیدی‌کیا]، وزیر راه و ترابری و آقایان [حسن] شفتی، [مدیرعامل شرکت هواپیمایی هما]، محمد نبی نجاریان و رئیس [شرکت هواپیمایی ایران] ایرتور آمدند. گزارش کیفیت بروز سانحه هوایی مهرآباد را دادند و از اظهارات اتهام‌انگیز بعضی از جراید اظهار نگرانی کردند. گفتم باید از گزارش تحقیق دفاع شود. قرار شد دفتر بازرسی ویژه [رییس‌جمهور] هم در تحقیق شرکت کند.

آقایان [محمدحسین] عادلی، [رییس‌کل بانک مرکزی] و [اصغرفخریه] کاشان، [معاون ارزی] آمدند و گزارش وضع ارزی کشور را دادند؛ برخلاف گزارش‌های قبلی، اُفق خوبی ترسیم کردند، به گونه‌ای که در سال ۱۳۷۲ می‌توانیم مازاد داشته باشیم.

 

سال ۱۳۷۲

پیش از ظهر بیشتر وقت‌مان برای ملاقات با سفیران و نمایندگان دولت‌های خارجی و سازمان‌های بین‌المللی مقیم ایران گذشت. سفیر لیبی به عنوان مقدم‌السفرا صحبت کرد و ضمن تبریک و محکوم‌کردن سوءقصد به من و تجلیل از امام و انقلاب، آرمان‌گرایی را تبلیغ کرد. من هم صحبت طولانی کردم و سیاست‌ها و موفقیت‌ها را توضیح دادم.[۱]

سپس یکایک آنها آمدند. احوال‌پرسی کوتاه و مصافحه با همه و نوعاً سلام به رؤسای کشورشان داشتم. در جمع آنها نشستم. سفیران چین، قطر، عمان، امارات و کرواسی آمدند و مذاکرات دوستانه‌ای داشتم. مطابق معمول هر سال، در پله‌های جلوی ساختمان عکس دسته جمعی گرفتیم.

تا عصر کارها را انجام دادم. فیلم نوساخته «خاکستر سبز»[۲] را آوردند و تماشا کردیم. آقای [ابراهیم] حاتمی‌کیا، کارگردان و طراح فیلم توضیحات خوبی داد. با توضیحات او، فیلم خیلی بهتر برایم مفهوم بود و ضمناً با بسیاری از ریزه‏کاری‌های هنری هم آشنا شدم. این فیلم راجع به جنگ بوسنی است و در اسلواکی ساخته شده. عفت هم امروز عصر با همسران سفیران ملاقات داشت.

 

سال ۱۳۷۳

در خانه بودم و بیشتر وقت به مطالعه و استراحت گذشت. افطار با ماشین عفت و بدون اسکورت، به منزل محسن رفتیم. اخوی‌ها محمد و محمود وخانواده‌هایشان و بستگان دیگر هم بودند؛ میهمانی خوبی بود.

گزارشی از سفیرمان در لبنان رسید که از بعضی اطلاع یافته، اسراییل به کمک آمریکا برای حمله‌ای به ایران، مشغول طراحی است.

 

سال ۱۳۷۴

آقایان [اکبر] ترکان، [محمدعلی] نجفی و [غلامرضا] شافعی آمدند و برای تصویب اساسنامه انجمن فارغ‌التحصیلان دانشگاه شریف استمداد کردند. مسئولان ورزش جانبازان و معلولان آمدند و برای توسعه کار استمداد کردند. [آقای عیسی کلانتری]، وزیر کشاورزی و مدیران طرح نیشکر اهواز آمدند و برای تأمین ارز و ریال استمداد کردند. با توضیحات آقای نوربخش[رئیس‏ کل بانک مرکزی] و آقای افخمی، معاون سازمان تأمین اجتماعی، مشکلات را حل کردیم.

آقای [علی‏محمد] بشارتی، [وزیرکشور] آمد. گزارش مقدمات کار انتخابات و نام‌نویسی نامزدها و  ردشدن بعضی نامزدها را داد. تأکیدکردم‏که در مراحل مقدماتی، اعضای نهضت‏آزادی را رد نکنند و نصیحت‏کردم که وزارت‏کشور از اقدامات خطی پرهیزکند.

عصر شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. قرار شد، برخی از اعضای نهضت آزادی را  رد نکنند. در مورد سفر زائران به کربلا هم بحث ناتمام داشتیم. بعد از افطار، دکتر روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، راجع به انتخابات تهران و راه‏علاج اختلاف در جامعه روحانیت مبارز، در خصوص پذیرفتن و بودن بعضی‌ها از لیست آنها در لیست خدمتگزاران [= کارگزاران سازندگی] صحبت کرد. سر افطار، بعضی‌ها از احتمال عدم پیروزی جامعه روحانیت مبارز، اظهار نگرانی کردند.

 

سال ۱۳۷۵

ساعت ده صبح، برای مراسم سالگرد پیروزی انقلاب، به سوی میدان آزادی رفتیم. عفت هم با من آمد. در خیابان [محمدعلی] جناح، در شمال میدان آزادی، پیاده شدم و مقداری همراه مردم پیاده‌روی کردم. مردم خوشحال شدند و ابراز احساسات‌کردند. سپس در اجتماع مردم، سخنرانی مفصلی ایراد کردم.[۱] از حضور وسیع مردم در مراسم قدردانی نمودم و تحلیلی در علت تداوم این وفاداری و شادابی و طراوت انقلاب ارائه دادم و عامل آن را عمدتاً در اجرا شدن اهداف انقلاب و امید و اطمینان بیشتر مردم به آینده معرفی کردم.

عصر در خانه به مطالعه گذشت. آقای [علی‌محمد] بشارتی، [وزیر کشور]، اطلاع داد که «عبدوک»، شرور معروف که مدتی قبل تسلیم شده بود، کشته شده است. او در زمان شرارتش، افراد زیادی از مردم را کشته بوده و خیلی‌ها ناراحت بودند که امان گرفته بود.