صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۲۰۲۰۶
تاریخ انتشار: ۲۴ : ۰۰ - ۰۷ دی ۱۳۹۸
در منزل بودم. مثل دیروز گذشت. مهدی [هاشمی، مدیرعامل شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی] آمد و گزارشی از طرح‌های نفت داد. یاسر [هاشمی، مشاور وزیر جهادسازندگی]، در مورد بحث جابجایی بعضی از معاونان وزارت جهاد [سازندگی] صحبت داشت. سر شب آقای [علی‌اکبر] ناطق‌نوری آمد؛ برای کسب اطلاع از نظر من در مورد انتخابات و آینده کشور و نیز مطمئن‌کردن من که اگر رییس‌جمهور بشود، برنامه‌های دولت من را ادامه خواهد داد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات مرحوم  آیت الله هاشمی رفسنجانی را از سال ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵، هر شب منتشر می‌کند. پیشتر، خاطرات «آیت الله» از سال ۵۸ تا ۷۱ در «انتخاب» منتشر شده بود

به گزارش «انتخاب»؛ متن خاطرات آیت الله هاشمی در روز ۶ دی 1371 تا 1375 در زیر آمده است

 

سال ۱۳۷۱

آقای [محسن] قرائتی و معاونان و مسئولان سراسری نهضت سوادآموزی آمدند. گزارش کار دادند و برای توسعه کار استمداد کردند. برایشان صحبت‌های تشویق‌آمیز نمودم.[۱]

آقای [حمید] میرزاده، [معاون اجرایی رییس‌جمهور] برای امور بازسازی و گزارش وضع کیش آمد و گزارش سفر آیت‌الله خامنه‌ای به کیش را داد. دکتر [رضا] ملک‌زاده، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] آمد و برای تنظیم قیمت دارو و درمان و بیمه‌های درمانی استمداد کرد و از پیشرفت امور در آموزش و بهداشت اظهار رضایت نمود.

آقای صدر از شورای عالی تبلیغات خارجی آمد. مطالبه بودجه بزرگی داشت که نپذیرفتم و گفتم کارهای مورد نظر، مسئول و بودجه دارد و برای موارد خاص هم با اجازه خاص می‌پردازیم.

آقای [عبدالله] نوری، وزیر کشور و آقای [رسول] زرگر، معاونش و [آقای محمود حجتی]، استاندار سیستان و بلوچستان آمدند. آقای حجتی گزارش وضع استان را داد و برای فعال شدن بندرآزاد چابهار استمداد کرد. معلوم شد در این مدت کار جدی انجام نشده، چون بودجه درستی ندارد. وضع سد پیشین و عمران سیستان را گفت.

تا شب کارها را انجام دادم. ساعت شش در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. به خاطر بحث بودجه در مجلس و گرفتاری وزرا، جلسه را بعد از نماز مغرب و عشا گذاشته‌ایم. دربارة واردات گندم و اجازه واردات موز در مقابل صادرات مرکبات اضافی تصمیم‌گیری شد.

شب آیت‌الله خامنه‌ای میهمانم بودند. دربارة تاجیکستان، افغانستان و سفر ایشان به کیش - که خیلی هم راضی‌اند - و مسائل جزایر [ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک] مذاکره کردیم و سیاست تأخیر در مذاکرات و خرید زمان را قبول نمودیم. سپس از استخر نهاد [ریاست‌جمهوری] بازدید شد. قرار شد ایشان هم استفاده کنند.

 

سال ۱۳۷۲

در گزارش‌ها ختم ماجرای گروگان‏گیری در روسیه آمده است. صبح برای شرکت در اجلاسیه سالیانه مجلس خبرگان، از سعدآباد به سوی قم پرواز کردیم. هلی‌کوپترمان به خاطر اینکه سوخت غیراستاندارد زده بود، در فرودگاه [مهرآباد] تهران نشست. با شنوک پرواز کردیم و با تأخیر رسیدیم. ابتدا به زیارت حرم [حضرت معصومه (ص)] رفتیم. فاتحه‌ای بر سر قبر آیت ‌الله گلپایگانی خواندم. آقای مسعودی و آسید جواد هم بودند. زوّار متوجه حضور من شدند و ازدحام کردند و شعارها شروع شد؛ به زحمت بیرون آمدیم.

 در سالن مدرسه دارالشفاء در اجلاسیه شرکت کردیم. سالن خوبی ساخته‌اند. جلسه شروع شده بود، با تأخیر رسیدم. سخنرانی‌های قبل از دستور، بیشتر دربارة مسأله مرجعیت بود، ولی ماده واحده‌ای تصویب کردیم و کار تحقیق و تبلیغ ولایت فقیه به وظایف دبیرخانه اضافه شد.

با آقای [عباس واعظ] طبسی، [تؤلیت آستان‏قدس رضوی]، دربارة ریاست دانشگاه فردوسی مشهد صحبت کردم. ایشان با ریاست دکتر بهرامی که فعلاً به عنوان سرپرست منصوب شده، مخالف است. معتقد است که حاکمیت دفتر تحکیم وحدت خواهد بود. بلافاصله عازم تهران شدم. فرماندار قم در ماشین سوار شد و گزارشی از تلاش‌های زیاد منتظرالمرجعیت‌ها را داد. مطالب پیاده شده از نوار صحبت آقای [احمد] آذری [قمی] در درس را داد که با مرجعیت آیت ‌الله خامنه‌ای مخالفت کرده است.

به خانه آمدم. بچه‌ها جمع بودند. فاطی خبر داد که تلفنی با عفت صحبت کرده و او منتظر روشن شدن نتیجه نسخه دکتر جدید برای سرفه‌اش است. گفته‌اند که ناراحتی کبد برطرف شده. از منچستر تلفن کرده است.

مهدی دربارة پارس جنوبی و محسن دربارة بدهی‌های خارجی و عملکرد بانک مرکزی مطالبی اظهار نمودند. اخوی‌زاده، محمد آمد. گزارشی از عدم کارایی پزشکان در بیمارستان‌های دانشگاهی و عدم بهره‌گیری از امکانات داد.

 

سال ۱۳۷۳

عفت همراه چندنفر از خانم‌های دیگر عازم عُمره است. به دفترم رفتم. پزشکان، آقایان هرندی، ملک‌زاده، میلانیان، طباطبایی، مغاره، سیم‌فروش و عزیزی برای

معاینه و چک‌آپ آمدند؛ دکتر میلانی، آن‌ها را دعوت کرده بود. دربارة تُرشی معده و سوزش گهگاهی ادرار، ضعف عمل انبساطی ماهیچه شقاق و محل جراحی سوءقصد [سال ۱۳۵۸]، سئوالاتی داشتند. قرار شد برای عکسبرداری از معده و... به بیمارستان بروم. آقای [رضا] امراللهی، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد. پیشرفت بخشی از پروژه‌ها را داد و رونوشت برگه دکترای خود از دانشگاه پاریس را ارائه کرد و برای اعتبارات بیشتر استمداد نمود؛ گفت هنوز دزد منزلش مشخص نشده است.

آقای سید احمد موسوی، [سفیر ایران در لبنان] آمد. گزارش کارهای تحقیقی و وضع نیروهای عملیاتی را داد. از دکتر ولایتی، [وزیر امورخارجه] راضی است؛ پیشنهاد داشت، از سوریه بخواهیم که بتوانیم از سمیرجعجع در لبنان، دربارة ایرانی‌های مفقود بازجویی کنیم.

 آقای [عطاءالله] مهاجرانی، [معاون حقوقی و پارلمانی رییس‌جمهور] آمد. در مورد مزاحمت‌های مجلس، دیوان محاسبات و بعضی از جریان‌های دانشگاهی، نکاتی گفت. آقای [مرتضی] مقتدایی، [دادستان کل کشور] آمد. گزارشی از کنفرانس ناپل ایتالیا راجع به ستاد مبارزه با مواد مخدر داد و مطالبی در مورد تعیین وزیر جدید و عدم تعیین قائم مقام داشت. اقدام وزارت اطلاعات در خصوص کاروان‌های عبوری را نیز گفت.

عصر مدیران شرکت مخابرات آمدند. توضیحات خوبی دربارة طراحی و اجرای طرح کامل و جامع تلفن تهران دادند. مطالب جالبی مطرح است. برایشان صحبت تشویق‌آمیز و دلگرم کننده نمودم.[۱]

شب شورای عالی انقلاب فرهنگی، جلسه با چند مصوبه داشت. بحث ناتمام اصلاح اساسنامه دانشگاه تربیت مدرس را داشتیم که مورد اعتراض جمعی از اساتید و دانشجویان است.

 

سال ۱۳۷۴

جمعی از جانبازان آمدند. آقای [محسن] رفیق‌دوست، [رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان] گزارش داد و من هم دربارة اهمیت جریان جانبازها در جامعه و شور و نشاط و فعالیت‌های اجتماعی و روحیه‌های انقلابی‏شان صحبت‏کردم و بر لزوم تکمیل برنامه‏خوداتکایی‏معیشتی و ایجاد اشتغال تأکیدکردم[۱]. آقای [محمدرضا] نعمت‏زاده، [وزیر صنایع] آمد. از تأمین ارز برای صنایع در سه ماه آخر سال، اظهار تشکرکرد و از رشد سرمایه‌گذاری و مجوز تأسیس صنایع جدید، گزارشی داد. اخوی محمد، [معاون اجرایی رئیس‏ جمهور] آمد و دربارة قیمت‌های سال ۱۳۷۵ و بقیه مسایل تعزیرات،کسب‏نظرکرد.

دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش‏پزشکی] و معاونان و رؤسای دانشگاه‌های علوم پزشکی‏آمدند. ضمن‏گزارش پیشرفت‌ها و دستاوردها، از کمی‏ اعتبار سال ۱۳۷۵ شکایت‏کردند؛ چون می‌دانستم، برای این منظور می‌آیند، آقای میرزاده، [رییس سازمان برنامه و بودجه] را هم خواسته بودم که در جلسه باشد. با توضیحاتی که آقای میرزاده، دربارة رشد اعتبارات سال ۱۳۷۵ داد، کاملاً مجاب شدند. عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتیم. بحث در مورد الحاق به سازمان تجارت جهانی و تسهیلات برای توسعه صنایع پتروشیمی، ناتمام ماند.

یاسر آمد و گفت، تقاضاهای زیادی برای وام از طرف نیروهای حزب‏اللهی و هم‏رزمان زمان جنگ دارد. خواست‏که پولی در صندوق[قرض‏الحسنه] شهید رجایی نهاد [ریاست جمهوری]، برای این مراجعات گذاشته شود.

 

سال ۱۳۷۵

در منزل بودم. مثل دیروز گذشت. مهدی [هاشمی، مدیرعامل شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی] آمد و گزارشی از طرح‌های نفت داد. یاسر [هاشمی، مشاور وزیر جهادسازندگی]، در مورد بحث جابجایی بعضی از معاونان وزارت جهاد [سازندگی] صحبت داشت. سر شب آقای [علی‌اکبر] ناطق‌نوری آمد؛ برای کسب اطلاع از نظر من در مورد انتخابات و آینده کشور و نیز مطمئن‌کردن من که اگر رییس‌جمهور بشود، برنامه‌های دولت من را ادامه خواهد داد.

فائزه آمد. اقدامات سفرش را تعریف کرد که اجتماع عظیمی در مسجد جامع رفسنجان برای صحبت او بوده، در حالی که در مسجد سقاخانه، برنامه آقای [ابوالقاسم] خزعلی، خلوت بوده که باعث گلایه ایشان هم شده که چرا برنامه را یک زمان گذاشته‌اند.