صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۲۰۱۰۶
تاریخ انتشار: ۰۳ : ۰۰ - ۰۷ دی ۱۳۹۸
عرض کردم: «برای برگزاری دهه انقلاب باز دولت به جان مردم افتاده و آن‌ها را مجبور به تزئینات می‌کند.» فرمودند: «فوری قدغن کن.» بعد که مرخص شدم به نخست‌وزیر [هویدا] تلفن کردم، ناراحت شد...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات علم آمده است:

صبح شاهنشاه به اسکی تشریف بردند و من به کارهای متنوع و باید بگویم مُهوع تا دو بعدازظهر رسیدگی کردم.

بعدازظهر شرفیاب شدم. نامه‌های مفصلی از سفیر شاهنشاه آریامهر از رباط حاکی از شرح سفر والاحضرت عبدالرضا به مراکش رسیده بود. شاهنشاه فرمودند: «پادشاه مراکش دچار مالیخولیا شده است.» عرض کردم: «عمل او گذشته است.» فرمودند: «این‌طور خیال می‌کنم. مگر من که این‌طور مستقل عمل می‌کنم، آمریکایی‌ها حرفی دارند؟»

عرض کردم: «برای برگزاری دهه انقلاب باز دولت به جان مردم افتاده و آن‌ها را مجبور به تزئینات می‌کند.» فرمودند: «فوری قدغن کن.» بعد که مرخص شدم به نخست‌وزیر [هویدا] تلفن کردم، ناراحت شد...

بعدازظهر شرفیاب شدم. به شاهنشاه عرض کردم: «استاندار بلوچستان که معزول فرمودید تقصیری ندارد، چون دولت دو ماه در اجرای امر مبارک برای دادن پول و تهیه بذر سیستان تاخیر کرده است.» فرمودند: «همین‌طور است.» عرض کردم: «پس این بیچاره چه تقصیر دارد؟ دولت را تنبیه بفرمایید.» فرمودند: «به هر حال معزول شده، برگشتنی نیست. بگو کار دیگر در جای دیگر به او بدهند. ولی دفتر مخصوص به دولت بنویسد و غفلت آن‌ها را تذکر بدهد.» من پیش خودم در دلم گفتم: «همین؟ خدا واقعا شانس بدهد.»