پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روزنامه عرب زبان الجریده چاپ کویت نوشت: از زمانی که ترامپ از توافق هستهای خارج شده و تحریمهای ایران را برگرداند، رشد اقتصادی ایران شاهد کاهش چشم گیری بود و با اینکه فروپاشی اقتصادی این کشور نزدیک نیست، اما زمان حاضر، به نفع ایران نیست و مسئولان ایرانی هنوز در مورد چگونگی تعامل با دولت ترامپ به اتفاق نظر نرسیده اند.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: در واقع مسئولان نظام ایران در مورد میزان هزینه گفتگو با ترامپ و فواید آن، اختلاف نظر دارند؛ برخی معتقدند که این امر باید به پس از انتخابات سال ۲۰۲۰ آمریکا موکول شود؛ چرا که احتمال روی کار آمدن یک دولت دموکرات و قابل پیش بینی، در این انتخابات وجود دارد.
اما در صورتی که ترامپ برای دومین بار انتخاب شود، موضع او از گذشته قویتر شده و پس از پیروزی در انتخابات، دیگر امکان امتیاز دهی از سوی او، وجود ندارد.
ارزیابی اوضاع فعلی اقتصاد ایران، کار دشواری است؛ به این دلیل که محاسبه خسارتهای وارد شده به اقتصاد ایران از زمان اعمال تحریمها، در نوسان است؛ با این حال، ایرانیها بر این گمان اند که از بهار سال جاری، رشد مثبت داشته اند. اما تحلیلگران خارجی در این باره قانع نشده اند و صندوق بین المللی پول پیش بینی میکند که اقتصاد ایران به نسبت ۹.۵ درصد در سال جاری نزول داشته باشد.
در این شرایط، سیاستگذاران ایرانی بحثهای جدی را در مورد زمینههای رشد طولانی مدت و استراتژی رشد اقتصادی، آغاز کرده اند. از سوی دیگر، جناح اصولگرا در ایران در صدد ایجاد یک ساختار اقتصادی جدید است، که به این کشور امکان پایداری بیشتر در مقابل انزوای جهانی را بدهد. همانطور که در ربع سوم سال ۲۰۱۹، تعداد ایرانیهای شاغل، رقم بی سابقهای را به خود دید و به ۲۴.۷۵ میلیون رسید و حدود ۸۰۰۰۰۰ شغل بر اقتصاد ایران افزوده شد، که یک سوم آن در زمینه صنعت بود. علاوه بر این، میانگین بیکاری به ۱۰.۵ درصد، یعنی پایینترین سطح ممکن در طی ۷ سال گذشته، رسید.
این تحولات اشاره به یک مساله مهم دارد: محدودیتهایی که برای صادرات نفت ایران اعمال شد، این کشور را مجبور به تنوع بخشیدن به عرصه اقتصاد خود میکند. اصولگرایان در ایران بر این عقیده اند که تحریمهای آمریکا باعث ایجاد اقتصاد مقاومی میشود که تکیه کمتری بر تجارت به ویژه با غرب دارد.
تکنوکراتها و نئولیبرالها معتقدند که حیات اقتصادی در ایران، موقتی است و با مجبور شدن دولت به چاپ اسکناس، با هدف پر کردن شکاف کمبود نقدینگی حاصل از فقدان عایدات نفت، ریال، دیر یا زود در معرض فشار تورمی شدیدی قرار میگیرد و در این شرایط، توان دولت برای مبارزه با تورم، واقعا محدود است.
در هر صورت، در حال حاضر سرمایه گذاری خارجی در ایران ممکن نبوده و این کشور از تکنولوژیهای مورد نیاز برای بازسازی ساختار اقتصادی خود، محروم است.
بخش دولتی ایران که در حال مبارزه برای پوشش دادن هزینههای فعلی خود است، در شرایطی نیست که بتواند نبود سرمایه گذاری خارجی را جبران کند و بخش خصوصی نیز درگیر بحران است.
در زمان کنونی، ایران برای توسعه سانتریفیوژهای خود وارد عمل شده است، تا توبیخ شدیدی را متوجه جامعه بین المللی کند؛ چرا که ایران به دلیل نقض نکردن بندهای توافق هسته ای، مستحق تحریمهای دوباره آمریکا نبود. در واقع ایران قصد دارد به جهان بفهماند که تسلیم نمیشود و امیدوار است که با عدم قبول خواستههای ایالات متحده، بتواند به رکود فعلی اش پایان دهد.
ایران تنها طرفی نیست که باید انتخاب کند، بلکه سران کشورهای غربی نیز باید در مورد چگونگی واکنش خود به فعالیتهای غنی سازی ایران که همچنان از سطح ساخت سلاح هستهای دور است، تصمیم گیری کنند. اما جامعه بین الملل باید این مساله مهم را در نظر داشته باشد که به جای افزایش تحریمها علیه ایران، یک خط مشی دقیقتر در قبال آن اتخاذ کند، به نحوی که این کشور را به جای واداشتن به تسلیم، به سمت گشایش بیشتری سوق دهد؛ در این صورت است که احتمال موفقیت مذاکرات، حتی قبل از انتخابات آمریکا وجود دارد.