صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۲ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۵۱۷۱۵۵
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۸ - ۱۹ آذر ۱۳۹۸
روزنامه گردی در «انتخاب»؛
بنزین به ظاهر بی‌دود بیش‌ترین آلودگی را به تهرانی‌ها تحمیل می‌کند. از مجموع آلودگی‌های مختلف هوای تهران ۷۸.۵۵ درصد آن ناشی از سوخت بنزین در اتومبیل‌هاست و فقط ۱۱.۰۹ درصد این آلودگی حاصل کار وسایل نقلیه گازوئیل‌سوز است. / یک آمار خوش‌بینانه حکایت از آن دارد که هر سال صد هزار وسیله نقلیه جدید در تهران به کار می‌افتد... اگر وضع آن‌چنان‌که اینک هست ادامه یابد. رسیدن روزی که آلودگی هوای تهران برای زندگانی غیر قابل تحمل باشد، چندان دور نیست.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: جمعه و شنبه، هجدهم و نوزدهم آذر ۱۳۵۶، لایه‌هایی از مواد آلاینده بر فراز تهران گسترده شد، ذراتی که از احتراق اتومبیل‌ها، کارخانه‌ها و مصارف خانگی انرژی ناشی می‌شدند، درست مثل همین روز‌ها که نفس‌های پایتخت هرازچندگاهی زیر فشار تراکم ذرات آلاینده به شماره می‌افتد. روزنامه اطلاعات در روز یکشنبه ۲۰ آذر ۱۳۵۶ در گزارشی جامع به بررسی دقیق علل و عوامل این آلودگی پرداخت که بر اساس آن از مجموع آلودگی‌های مختلف هوای تهران ۷۸.۵۵ درصد ناشی از سوخت بنزین در اتومبیل‌ها و فقط ۱۱.۰۹ درصد حاصل کار وسایل نقلیه گازوئیل‌سوز بود. اطلاعات در پایان نیز خبر از جنبشی ملی داد که به منظور مبارزه با آلودگی محیط زیست در دفتر تحریریه خود کلید زده، جنبشی که با تشکیل «آگاه‌ترین و خستگی‌ناپذیرترین مقامات اداری، محققین وابسته و غیروابسته به سازمان‌های مسئول مبارزه با آلودگی محیط زیست و دانشگاه‌ها» از یکشنبه ۲۰ آذر ماه در ساختمان روزنامه اطلاعات آغاز به کار کرد. قرار بود این کمیته مسائل مختلف مربوط به آلودگی مسائل محیط زیست، به ویژه آلودگی آب، خاک و هوا را بررسی کند و با توجه به نتایج حاصله برنامه بریزد و راه‌حل ارائه دهد، اتفاقی که به نظر می‌رسد هرگز نیفتاد یا اگر هم افتاد مورد استقبال عمومی قرار نگرفت، چندان که امروز پس از ۴۲ سال هنوز یکی از معضلات اساسی پایتخت ایران همین آلودگی هوا – به ویژه در فصل پاییز – است.


مشروح گزارش اطلاعات را در پی می‌خوانید:


آسمان تهران در این دو روز به ظاهر ابری بود، اما در واقع آن‌چه، چون پرده ضخیمی مانع تابش نور خورشید بود، پیش از آن‌که ابر باشد، لایه‌ای ضخیم از دود و مواد مسموم‌کننده بود. در این دو روز، یک جبهه هوای ساکن بر آسمان تهران استیلا داشت و به سبب عدم وزش باد، مواد آلوده‌کننده‌ای که از زندگی صنعتی و ماشینی تهران ناشی می‌شود بر فراز تهران، لایه لایه روی هم نشست و شرایطی به وجود آورد که به گفته پاره‌ای از افراد آگاه، اگر وضع به همان منوال ادامه می‌یافت و جبهه هوای متحرکی به تهران نمی‌رسید، امکان پیش آمدن وضعی مخاطره‌آمیز برای تهران حتمی بود.
در این دو روز که از شانس خوش یک روزش تعطیل و کم‌فعالیت بود، خیلی‌ها احساس کردند چشمانش می‌سوزد، گلوی‌شان خشک و دهان‌شان تلخ است، به سختی نفس می‌کشند و سرگیجه دارند. اما کمتر کسی بود که بداند چرا؟

چتر مسموم
در روز‌های عادی، یعنی در شرایطی که باد بوزد و هوا را جابجا کند نیز نگریستن به آسمان تهران از حومه آن، دل آدمی را به درد می‌آورد. کسانی که عصر‌ها از اتوبان کرج عازم پایتخت می‌شوند، آسمان را با دو مرز مشخص می‌بینند: آسمانی که در غرب قرار دارد آسمانی است آبی و شفاف و آسمانی که بر تهران سایه‌افکن است تیره، سُربی و غم‌آور. در زیر این آسمان شهری دیده می‌شود که رنگ‌هایش همه تیره است و چرک.
تیرگی آسمان تهران پدیده‌ای طبیعی نیست بلکه نتیجه توسعه سریع وسایل مختلف آلوده‌کننده هواست. سرعت این آلودگی در سال‌های اخیر را تنها از همین یک نکته می‌توان دریافت که به اعلام رسمی مقامات هواپیمایی کشوری میدان دید افقی در فرودگاه مهرآباد که ۱۴ سال قبل بین ۱۰ تا ۱۲ کیلومتر بود، در ۴ سال قبل به ۱.۵ کیلومتر رسید و مسلما اکنون به مرز یک کیلومتر رسیده است.


تیرگی و چرکی آسمان تهران ساده‌ترین و پیش پاافتاده‌ترین جنبه‌های مربوط به آلودگی هوای آن است. آن واقعیت تلخی که کارشناسان و آگاهان را به هراس انداخته، افزایش مداوم روزافزون مواد مسموم حاصله از فعالیت صنعتی و غیرصنعتی است. به موجب آخرین آمار از شرایط کنونی، هر سال ۱۴۷۹ تن انواع مواد مسموم با هوای تهران آغشته می‌شود. اگر این رقم را به تن و گرم ضرب و حاصل آن را بر عده چهار میلیون نفری جمعیت تهران تقسیم کنیم، عددی معادل ۳۶۵ به دست می‌آید. یعنی هر تهرانی سالی ۳۶۵ و روزی یک گرم سم خالص تنفس می‌کند.
پیش از آن‌که به معرفی منابعی که این سموم را تولید می‌کنند بپردازیم، نوع سموم و میزان تولید سالیانه‌شان را بر حسب تن می‌نویسیم:
منواکسید کربن: ۵۶۷.۰۵۲
اکسید‌های ازت: ۲۹.۱۴۹
هیدروکربون‌ها: ۹۶.۲۹۷
اکسید‌های گوگرد: ۷۲.۰۴۵
ذرات مختلف: ۹.۹۳۳
تتراایتل سرب: ۶۴۰
این مقادیر در صورتی است که منابع تولیدکننده این سموم بی‌نقص کار کنند. یعنی اتومبیل‌ها، کامیون‌ها، کوره‌های کارخانه‌ها، نانوایی‌ها، حمام‌ها و وسایل خانگی نظیر بخاری و آبگرمکن همه بی‌نقص کار کنند. حال آن‌که چنین نیست و کسی نمی‌تواند منکر شود که نیمی از وسایل فوق‌الذکر معیوب است و خیلی بیش‌تر مواد سمی تولید می‌کند. به همین جهت اغراق نیست اگر بگوییم هر تهرانی روزی ۵/۱ گرم مواد مسموم را با هوا به ریه می‌فرستد.

منابع آلودگی
اکثریت تهرانی‌ها منابع اصلی آلودگی هوای تهران را دود حاصل از دودکش کارخانه‌ها و کوره‌ها و اگزوست وسایل نقلیه گازوئیل‌سوز می‌دانند، در حالی که بر خلاف پندار عمومی، این بنزین به ظاهر بی‌دود است که بیش‌ترین آلودگی را به تهرانی‌ها تحمیل می‌کند. از مجموع آلودگی‌های مختلف هوای تهران ۷۸.۵۵ درصد آن ناشی از سوخت بنزین در اتومبیل‌هاست و فقط ۱۱.۰۹ درصد این آلودگی حاصل کار وسایل نقلیه گازوئیل‌سوز است.
سهم سایر منابع در آلودگی هوای تهران به شرح زیر است:
صنایع ۹.۷۷ درصد، وسایل خانگی و تجاری ۱۰.۹ درصد.
با درهم آمیختن سهم دو نوع وسائط نقلیه بنزینی (۷۸.۵۵ درصد) و گازوئیلی (۱۱.۰۹ درصد) این نتیجه به دست می‌آید که ۸۹.۷ درصد آلودگی هوای پایتخت معلول رشد روزافزودن وسائط نقلیه موتوری است. رشدی که هر سال سریع‌تر و شدیدتر ادامه یافته (و ادامه دارد) ... یک آمار خوش‌بینانه حکایت از آن دارد که هر سال صد هزار وسیله نقلیه جدید در تهران به کار می‌افتد که متاسفانه بیش‌تر آن‌ها هم بنزین‌سوز است؛ بنابراین با توجه به سهم عظیم اتومبیل و کامیون در آلودگی هوا، و این واقعیت که اتومبیل در تهران لجام‌گسیخته رشد می‌کند باید پذیرفت اگر وضع آن‌چنان‌که اینک هست ادامه یابد. رسیدن روزی که آلودگی هوای تهران برای زندگانی غیر قابل تحمل باشد، چندان دور نیست.

 

سهل‌انگاری‌های غیر قابل بخشش
با آن‌که خطر آلودگی هوای تهران واقعیتی است که از چند سال قبل همه مقامات مسئول به آن اذعان دارند، معهذا کمتر اقدامی موثر در جهت مبارزه با منابع آلوده‌کننده هوا انجام گرفته است. مثلا از اتوبوس‌های دودزای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران همیشه به عنوان یک مظهر آلودگی هوا نام برده شده است، اما این اتوبوس‌ها که یک زمان قرار بود جای خود را به اتومبیل‌های گازسوز بدهند، و زمان دیگری قرار شد خودشان را گازسوز کنند، هنوز هم دود می‌کنند. این اتوبوس‌ها حتی در توقف‌های طولانی در ایستگاه‌های مبدا و مقصد روشن نگه داشته می‌شوند، و وقتی علت را از مسئولین شرکت واحد سوال می‌کنند، جواب می‌شنوند: «وسایل یدکی برای تعمیر استارت اتوبوس‌ها نداریم و به همین جهت با آن‌که اتوبوس‌ها در حال توقف گازوئیل خام می‌سوزانند و هوا را بیش‌تر از موقع حرکت آلوده می‌کنند، ناگزیریم آن‌ها را روشن بگذاریم.» یا کمترین اقدامی که ما می‌توانستیم در جهت کاهش خطرات اتومبیل‌های بنزین‌سوز انجام دهیم معاینه ادواری موتور این اتومبیل‌ها و متوقف کردن اتومبیل‌هایی بود که موتورشان به علت نقص فنی بد کار می‌کند؛ اما جز معاینه ۳ ماه یکبار تاکسی‌ها، هرگز یک وسیله نقلیه بنزینی برای معاینه موتور آن متوقف نشده است.
تنها برنامه‌ای که در جهت مبارزه با آلودگی هوای تهران از حرف به عمل رسیده، لوله‌کشی گاز تهران است که متاسفانه آن هم با سرعتی که باید پیشرفت نداشته است. اکنون تعدادی از پانصد کارخانه بزرگ تهران، و نیز تعدادی از کوره‌ها از سوخت گاز استفاده می‌کنند، نیز قرار است تعدادی از خانه‌های تهران و کارگاه‌های کوچک از سوخت گاز استفاده کنند. ولی آیا این دردی را دوا می‌کند؟
از مجموع آلودگی هوای تهران ۱.۰۹ درصد آن مربوط به وسایل خانگی و تجاری و ۹.۲۷ درصد آن ناشی از صنایع است. اگر حتی تمام این واحد‌ها هم گازسوز شوند – که نمی‌شوند – به کار افتادن فقط ۵۰ هزار اتومبیل تازه اثر گازسوز شدن آن‌ها را خنثی می‌کند.

هشدار به شهرستانی‌ها
تهران چند سال قبل و پیش از آن‌که تعداد وسائط نقلیه‌اش از مرز یک میلیون در گذرد یکی از ۲۰ شهر بزرگ و پرجمعیت دنیا که از لحاظ آلودگی هوا سرآمد دیگر شهر‌ها هستند، شناخته شده بود. مسلما اینک تهران را باید در عداد ده شهر بزرگ دنیا که بیش از سایر شهر‌ها آلوده هستند دانست. از بخت بد، تهران شرایط جغرافیایی خاصی دارد که شهر‌های مشابه آن ندارند؛ وجود رشته‌کوه‌های البرز که مانع جریان مداوم هوا می‌شوند، تهران را در وضعی استثنائی قرار داده است. وضعی که میزان آلودگی هوای آن را ۵ برابر بیش‌تر از میزان قابل قبول کشوری صنعتی، چون آمریکا کرده است. میزان منواکسید موجود در هوای تهران نیز ده برابر بیش‌تر از مقداری است که وجود آن در هوا از سوی سازمان‌های معتبر بین‌المللی خطرناک اعلام شده است. به خاطر این حالات استثنایی است که در بحث از آلودگی هوا تاکید‌ها همواره بر تهران متمرکز می‌شود، اما این بدان معنا نیست که شهرستان‌ها آلودگی هوا ندارند. شهرستانی‌ها و به ویژه مردم شهرهایی، چون تبریز، مشهد، اصفهان، اهواز و آبادان باید بدانند اگر زود و به موقع نجنبند خیلی سریع در شرایطی قرار خواهند گرفت که اینک هموطنان تهرانی آن‌ها دارند.
آلودگی هوا تحفه صنعت و زاییده رشد صنایع اتومبیل‌سازی است و به همین جهت توسعه صنایع و افزایش سرسام‌آور تعداد اتومبیل در شهر‌های بزرگ صنعتی ایران، همان شرایطی را از لحاظ آلودگی هوا به وجود می‌آورد که در تهران ایجاد شده است. از همین رو، هر کوششی که برای مبارزه با این آلودگی انجام می‌شود، باید کوشش ملی و در سطح کشور باشد؛ و اینک، زمان عمل است
اگر بگوییم تاکنون هرچه در مورد آلودگی هوا انجام شده حرف بوده و بس، سخن گزاف نگفته‌ایم. دست روی دست گذاشتن و کار را به حرف برگزار کردن، سرانجام تهران را به جایی رساند که استقرار یک جبهه هوای ساکن بر فراز آن، آگاهان را به وحشت انداخت که مبادا فاجعه آلودگی لندن در این‌جا هم تکرار شود. این وضع حتی آدمی جدی و خستگی‌ناپذیر، چون سناتور جهانشاه صالح را واداشت که با لحنی آمیخته با یاس از پشت تریبون سنا بگوید: «از بس درباره آلودگی هوا حرف زده‌ام و نتیجه گرفته نشده، خفقان گرفته‌ام.»
مجموع این اوضاع سبب شد که روزنامه اطلاعات در راس نشریات یازده‌گانه موسسه اطلاعات، بسیجی همگانی را برای مبارزه با آلودگی محیط زیست آغاز کند. بسیجی که یازده نشریه موسسه، آن را یاری خواهند داد و امید است دیگر وسایل و سازمان‌ها نیز به آن بپیوندند.
برای نیل به این هدف، کمیته‌ای مرکب از آگاه‌ترین و خستگی‌ناپذیرترین مقامات اداری، محققین وابسته و غیروابسته به سازمان‌های مسئول مبارزه با آلودگی محیط زیست و دانشگاه‌ها از امروز در «اطلاعت» تشکیل شد. این کمیته مسائل مختلف مربوط به آلودگی مسائل محیط زیست، و به ویژه آلودگی آب، خاک و هوا را بررسی می‌کند و با توجه به نتایج حاصل برنامه می‌ریزد و راه حل ارائه می‌دهد.
دو کمیته فرعی مجری طرح‌های کمیته اصلی هستند: یک کمیته، تبلیغات را برای جلب مشارکت مردم و سازمان‌ها رهبری خواهد کرد و کمیته دیگر مامور برانگیختن سازمان‌های مختلف ملی و مردمی برای اقدام جدی و فوری در زمینه مبارزه با آلودگی محیط زیست خواهد بود.
در کوشش ملی موسسه اطلاعات برای مبارزه با آلودگی‌های محیط زیست، امید اصلی به جلب مشارکت مردم بسته شده است، چرا که این کوشش برای خود مردم است. برای مردمی که بی‌تردید می‌خواهند تنی سالم و فرزندانی سالم داشته باشند.
شعار ما در این کوشش ملی این است: «فردای بهتر، با آب و هوای بهتر و با خاک سالم و حیات‌بخش حق طبیعی فرزندان ایران است.»