یک استاد اقتصاد بر این باور است که در نتیجه سهمیه بندی بنزین، مجددا طبقات بالا هیچگونه ضعفی را احساس نمیکنند... مسیر درست این است که مالیاتها بر روی خودروهای گرانقیمت افزایش پیدا کند.
آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران، در گفتگو با «انتخاب» در ارتباط از سهمیهبندی و افزایش نرخ بنزین، بر این اعتقاد است که نمیتوان موضوع را بدون توجه به ابعاد ریز مساله مورد خوانش قرار داد، بر همین اساس ضروری است که به توعی اهداف این طرح مورد واکاوی و تحلیل قرار بگیرد. او در ادامه اظهار داشت: «مواردی همانند کاهش قاچاق سوخت، افزایش درآمد دولت، کاهش مصرف سوخت، بهینهسازی و کاهش واردات بنزین را میتوان به عنوان مجموعهای اهداف عنوان شده از سوی دولت مورد ارزیابی قرار داد اما باید این امر مورد سنجش قرار بگیرد کدام یک از این اهداف امکان محقق شدن دارند.»
وی افزود: در زمینه قاچاق سوخت بر این باور هستم که هیچ تغییر محسوسی پس از افزایش قیمت بنزین اتفاق نخواهد افتاد. به دلیل تفاوت نرخ ارز، قیمتها آنقدر زیاد است که با افزایش 300 درصدی نیز نمیتواند موثر واقع شود. در این زمینه، ضروری است مقابله با قاچاق تقویت شود و نه افزایش نرخ به عنوان ابزار مورد توجه قرار گیرد.»
این اقتصاددان در ارتباط با این هدف که طرح دولت با هدف کاهش مصرف سوخت اجرایی شده باشد، بر این باور است که اگر ما نرخ بنزین را به 1500 تومان افزایش دهیم و مقداری اندک به مقدار 60 لیتر را به این نرخ به صورت سهمیهبندی ارائه نماییم و در سوی مقابل نرخ آزاد 3000 تومانی تعیین شود؛ عملا تغییری در مصرف سوخت ایجاد نخواهد شد. تحقق این هدف تنها از طریق مدیریت و اصلاح الگوی مصرف انرژی ممکن است و نه با افزایش قیمت.
بغزیان در ادامه تصریح کرد: «اگر بحث افرایش درآمد دولت نیز مطرح میشود، اکنون پرسش این است که این افزایش درآمد به چه صورت هزینه شود و به چه اموری اختصاص داده شود. اگر این درآمد به صورت کمک نقدی باشد، به هیچعنوان نتایج مثبتی به همراه ندارد.»
وی افزود: «زمانی مابهالتفاوت حاصل از افزایش درآمد ناشی از فروش بنزین میتواند در زندگی مردم اثرگذار باشد و تاثیر معنیدار داشته باشد که ما تبعات ناشی از افزایش قیمت بنزین را کنترل نماییم. اگر قرار باشد در اینده نزدیک اجار بهای خانه و قیمت محصولات مختلف افزایش پیدا کند، عملا مجددا پول یارانه واریز شده و حتی بیشتر از آن از مردم گرفته میشود. شاید در یک هفته اخیر شاهد اتفاق خاص در تغییر قیمتها نبوده باشیم اما تا چه اندازه این اطمینان وجود دارد که پایشها کم نشوند و قیمتها دوباره موج تورمی را تجربه نکنند.»
این استاد اقتصاد دانشگاه تهران در ادامه تصریح کرد: « اگر قیمتها در نتیجه طرح فعلی افزایش پیدا کنند، مجددا طبقات بالا هیچگونه ضعفی را احساس نمیکنند؛ زیرا درآمد بالا دارند یا خودرو کممصرف استفاده میکنند یا حتی بیشتر از چند خودرو دارند و میتوانند از کارتهای سوخت آنها، استفاده کنند. مسیر درست این است که مالیاتها بر روی خودروهای گرانقیمت افزایش پیدا کند. این گفته که یارانه بنزین به افراد فاقد خودرو شخصی نمیرسید کاملا نادرست است، استفاده این افراد از سیستم حمل و نقل ارزان تر خود نماد بهرهگیری آنها از خدمات بود. »
این اقتصاددان، در بخش پایانی گفتههای خود تصریح کرد: «مابهالتفاوت درآمد دولت از فروش بنزین به جای صرف شدن در مسیر اهدای یارانه نقدی به مردم، باید در راستای تجهیز ناوگان حملونقل قرار گیرد. بازپرداخت وجه اضافی به مردم، امری طبیعی و منطقی به نظر میرسد اما نباید این روند به شکل پرداخت نقدی باشد. تجهیز ناوگان، افزایش کیفیت حملونقل عمومی، میتواند بیشتر کارایی داشته باشد. همچنین، اقشار کمدرآمد با سیاست کنونی دولت متنفع نخواهند شد، اگر از درآمد، خودرو و املاک ثروتمندان و طبقات بالا مالیات بیشتر گرفته شود، بهتر از آن است بنزین را به عنوان یک ابزار برای رفع مشکلات مورد بهرهبرداری قرار دهیم.»