صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۹۷۹۵۱
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۲۱ - ۰۵ شهريور ۱۳۹۸
قدرت احمدیان، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین‌الملل در گفتگو با «انتخاب» بررسی کرد:
کارشناس مسائل بین‌الملل بر این اعتقاد است که روند معقول در شرایط کنونی این است که بازی معکوس میان ایران و آمریکا آغاز شود. در ابتدا ایران باید گام سوم کاهش تعهدات را در 15 شهریور بر دارد و سپس روند بازی معکوس را با آمریکا به منظور آغاز مذاکرات حداقلی آغاز کند. تهران باید در مقابل هر گام تدریجی آمریکا در کاهش تحریم‌ها، سطحی از بازگشت را به تعهدات خود در برجام داشته باشد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

انتشار مطالب و مصاحبه های کارشناسان و تحلیلگران در «انتخاب» صرفا به منزله ی اطلاع رسانی و ارائه برداشت های مختلف از تحولات است و به منزله تایید آن از سوی «انتخاب» نیست.

سرویس بین الملل انتخاب:  کنفرانس مشترک خبری روسای جمهوری آمریکا و فرانسه بعد از پایان نشست جی 7 شائبه‌ها و احتمال مذاکره میان ایران و آمریکا با حضور حسن روحانی و دونالد ترامپ را به شکلی بی‌سابقه به خبر اول رسانه‌ها در سطح داخلی و بین‌المللی تبدیل کرد. اهمیت مساله به اندازه‌ای بود که مقامات ارشد کشورمان اعم از حسن روحانی و محمد جواد ظریف به این موضوع پاسخ دادند و در فضای سیاسی کشور مواضعی در مخالفت و موافقت با آغاز مذاکرات اتخاذ شده است. در میانه این مواضع متناقض، «انتخاب» برای تحلیل دقیق‌تر مساله با قدرت احمدیان، کارشناس مسائل بین‌الملل و استاد دانشگاه گفتگو داشته است.

مذاکره تنها راه‌حل تنش‌های ایران و آمریکا است

قدرت احمدیان در ارتباط با مباحث مطرح شده پیرامون امکان مذاکره مستقیم میان ایران و آمریکا و دیدار حسن روحانی با دونالد ترامپ براین باور است که مذاکره تنها راه‌حل اختلافات و تنش‌های میان تهران با واشنگتن و تمامی کشورهای منطقه است. فارغ از مذاکره نمی‌توان راه‌حلی دیگر را متصور شود. اساسا دو رویکرد برای حل‌وفصل منازعات وجود دارد. یکی بهره‌گیری از قدرت سخت (زور) و دیگری بهره‌گیری قدرت نرم (گفتگو) است.

وی افزود: «در میانه این دو رویکرد، پاک کردن صورت مساله نیز به هیچ عنوان ممکن نیست و نمی‌توان سطح تنش‌ها را نادیده گرفت. واقعیت این است که اختلافات نه تنها وجود دارند، بلکه جدی نیز هستند. در مقطع کنونی، حتی سطح تنش‌ها به امکان برخورد نظامی میان دو طرف بسط پیدا کرده است لذا بر این اعتقاد هستم که باید منطق گفتگو به صورت هوشمند مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر ملاحظات ایران، از سوی غرب نیز به نظر می‌رسد هیچ برنامه‌ای برای برخورد نظامی و توسل به قدرت سخت وجود ندارد لذا می‌توان به آینده فعالیت‌های دیپلماتیک محمد جواد ظریف در چند وقت اخیر خوشبین بود.

ترامپ باوری به آغاز مذاکرات استراتژیک با تهران ندارد

این کارشناس مسائل بین‌الملل، در بخشی دیگر از گفته‌های خود بر این اعتقاد است که در حالت حداقلی باید سطحی از مذاکره نیز مورد آزمون قرار گیرد اما این به معنای آغاز بدون قد و شرط مذاکره نیست. باید الزاماتی در مذاکرات احتمالی میان ایران و آمریکا در نظر گرفته شود. این‌که در چه مقطع زمانی باید مذاکره انجام شود و بر سر چه موضوعاتی مذاکره شود، باید مورد توجه قرار گیرد. در تحلیل کنش‌ها و مواضع دونالد ترامپ می‌توان گفت، هدف او آغاز مذاکرات استراتژیک با ایران نیست. او قصد دارد از مذاکره با ایران به عنوان برگی برنده در رقابت‌های انتخاباتی 2020 بهره بگیرد. در چنین، شرایطی تن دادن تهران به مذاکره با واشنگتن، نوعی خدمت و امتیازدهی به ترامپ قابل خوانش است.

باید از همان ابتدای ورود او به کاخ سفید، مذاکرات انجام می‌شد

این استاد روابط بین‌الملل، در ادامه تصریح کرد: «این واقعیت باید پذیرفته شود که اندکی برای برگزاری مذاکرات جدی میان ایران و آمریکا دیر شده است. مذاکره آشکار میان روحانی یا هریک از مقامات ایرانی با ترامپ، در کوتاه مدت و بدون در نظر گرفتن الزامات گفتگو، در راستای مصحلت کشور نیست. باید این امر را بپذیریم که در همان ابتدای به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، می‌بایستی مذاکرات کلید می‌خورد. در مقطعی که برجام استوار بود و ایران موقعیت ممتاز بین‌المللی‌ای داشت، باید رویکرد کنونی در پیش گرفته می‌شد. با توجه به مناسب نبودن زمان فعلی برای مذاکره دو مساله باید مورد توجه قرار گیرد. یکی این‌که هر گونه انجام مذاکره نباید در راستای خدمت به ترامپ و بر اساس خواست او باشد و دیگری این‌که رئیس‌جمهور آمریکا نیز به نظر می‌رسد اراده‌ایی واقعی برای انجام مذاکره ندارد.

مواضع ظریف و روحانی در پاسخ به ترامپ مثبت است

قدرت احمدیان، در تحلیل خود از مواضع مقام‌های سیاسی کشورمان در واکنش به امکان مذاکره مستقیم میان روحانی و ترامپ، تاکید کرد: «اظهارات امروز حسن روحانی و محمد جواد ظریف را می‌توان برگرفته از مواضعی اصولی ارزیابی کرد؛ بدین معنی که این مواضع به صورت یکباره و مقطعی مطرح نشده بلکه این مواضع از قبل وجود داشته است. ایراد این مواضع بر اساس این سناریو مطرح می‌شود که هر گونه مذاکره باید چارچوبی مشخص و روشن از منافع را برای کشورمان در بر داشته باشد. نکات مطرح شده از سوی سران جی 7 در پاریس را نباید در سطحی جدی تلقی کرد. چارچوب کلی استراتژی جمهوری اسلامی ایران باید بر این مبنا باشد که مذاکره در شرایط فعلی نمی‌تواند منافعی مشخص به همراه داشته باشد لذا مواضع اخیر روحانی و ظریف را می‌توان مثبت و صحیح ارزیابی کرد.»

برای مذاکره جدی زود نیست؛ بلکه دیر شده است

این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: «اکنون این کلیشه مطرح می‌شود که زمان مذاکره فرا نرسیده اما واقعیت این است که برای مذاکره دیر شده و درنگ داشته‌ایم. حتی در مقطع کنونی می‌توانیم روندی از مذاکره با ترامپ را داشته باشیم و اتفاقا این روند اثراتی مثبت را در کوتاه مدت بر اقتصاد کشور داشته باشد اما در شرایط کنونی به هیچ عنوان دستاوردهایی استراتژیک از مذاکره به آمریکا کسب نخواهد شد. در نتیجه امر با ایجاد زمینه‌های مذاکره، در آینده گفتگوها آغاز شود.»

وی افزود: «روند معقول این است که بازی معکوس میان دو طرف آغاز شود. در ابتدا ایران باید گام سوم کاهش تعهدات را در 15 شهریور بر دارد و سپس روند بازی معکوس را با آمریکا به منظور آغاز مذاکرات حداقلی آغاز کند. تهران باید در مقابل هر گام تدریجی آمریکا در کاهش تحریم‌ها، سطحی از بازگشت را به تعهدات خود در برجام داشته باشد. تنها چنین رویکردی است که می‌تواند حداقلی از بستر را برای مذاکرات جدی‌تر در آینده ایجاد کند. شایان ذکر است تمامی این روند باید در عرصه عملی پیاده‌سازی شود و تنها در حرف و روی کاغذ باقی نماند.»

مذاکره چند جانبه یا دوجانبه تفاوتی ندارد، مساله حل بحران‌آفرینی آمریکا است

احمدیان در بخش پایانی گفته‌ها خود تصریح کرد: «در مقطع کنونی باید این پرسش مطرح شود که ریشه اصلی مساله چیست؟ ما هنوز با اروپایی‌ها، چین و روسیه در برجام حضور داریم اما آیا بودن در کنار این بازیگران توانسته مشکلات ما را حل کند. واقعیت این است اگر مساله ما با مذاکره چندجانبه قابل حل است باید فقط وارد مذاکرات چند جانبه همانند سابق شد اما اگر مساله ما آمریکا است و این بازیگر اصلی که بحران‌آفرینی می‌کند این کشور است، مذاکره دو جانبه باید در پیش گرفته شود. در نتیجه در اساس مساله تفاوتی ایجاد نمی‌شود که مذاکرات دوجانبه باشد یا چند جانبه. مهم این است که بتوانیم از دیگر بازیگران برای پیشبرد خواسته‌های خود در برابر واشنگتن بهره بگیریم.»