پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: شامگاه سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ اوضاع تهران به هم خورده و در خیابانها جنجالی برپا شد که مانند آن تا آن روز کمتر دیده شده بود. تا ساعت ۷ بعدازظهر که هوا کمکم تاریک میشد، دستههای مختلف با شعارهایی که در دست داشتند در خیابانهای مرکزی شهر راه افتاده و علیه شاه و برای برقراری رژیم جمهوری شعار میدادند. این جریان موجب شد که همه مغازههای خیابانهای لالهزار، اسلامبول، نادری و شاهآباد تعطیل شود و صاحبان مغازهها از ترس غارت و چپاول خود از مغازهشان حراست کنند.
روزنامه کیهان، مورخ پنجشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۳۲ وقایع یک روز پیش از کودتای ۲۸ مرداد را اینطور گزارش کرده است:
تا ساعت ۸ ... هر دقیقه بر تعداد جمعیت و عده ناطقین و شعاردهندگان افزوده میشد. ضمنا اغلب دستههای مختلفالمسلک که در خیابانها با یکدیگر برخورد میکردند در نتیجه شعارهای مختلفی که میدادند کار به مشاجره میکشید و تا مدتی این دستهها روبه روی یکدیگر ایستاده و مثلا بر سر جمله «مصدق پیروز شد» یا «ملت پیروز شد» پافشاری میکردند و اغلب زدو خورد مختصری نیز بین آنها روی میداد.
بالاخره مقارن همین ساعت [۸ شب] جمع کثیری از جوانان وابسته به حزب توده در میدان سپه اجتماع کردند و شروع به دادن شعار و نطق و خطابه نمودند.
کمکم بر تعداد آنها اضافه شد تا جایی که یک پارچه سفید را که روی آن جمله «زنده باد حزب توده ایران» نوشته شده بود به وسط میدان سپه آورده و میخواستند آن را به جلوی بالکن شهرداری نصب کنند. ابتدا مامورین انتظامی شهرداری از آنها جلوگیری کردند، ولی، چون تعداد جمعیت زیاد بود و دفاع پاسبانهای شهرداری ممکن نمیشد قضیه را به شهربانی و فرمانداری نظامی اطلاع دادند. بلافاصه طولی نکشید که چند کامیون پاسبان و سرباز وارد میدان سپه شدند و به جمعیت اخطار کردند که متفرق شوند، ولی مردم به دستور مامورین انتظامی توجهی نکردند و با هجوم به طرف در شهرداری قصد داشتند بالای بالکن بروند و منظور خود را عملی کنند.
پاسبانها و سربازها برای جلوگیری از آنها ناچار از کامیونها پیاده شده پیادهروهای اطراف میدان شهرداری را اشغال کردند و هرچند دقیقهای یک بار که جمعیت هجوم میکرد آنها هم به دفاع میپرداختند و مردم را به داخل خیابانهای اطراف میدان سپه تعقیب میکردند و در ضمن با ته تفنگ و باتون چند نفری از عقبماندگان فراریان را میکوبیدند.
بالاخره این جریان نیم ساعت به شدت ادامه داشت تا جایی که مامورین انتظامی مجبور به استعمال گاز اشکآور شدند و عدهای از جلوداران تظاهرکنندگان را سخت مضروب کردند. سرانجام تظاهرکنندگان علیه سربازها و افسران ارتش شعار دادند.
این جریان کمکم [به] زد و خورد بین قوای انتظامی و عناصر افراطی کشید و این بار سربازها در مقابل صف تظاهرکنندگان قرار گرفته در حالی که تفنگهای خود را روی دست بلند میکردند «زنده باد شاه»، «مرده باد خائنین به وطن»، «برقرار باد مشروطه» و «نابود باد حزب توده» شعار میدادند.
در این موقع مامورین انتظامی تظاهرکنندگان را تعقیب کردند و هرکس را که علیه شاه شعار میداد میگرفتند و در همین موقع یک جوان که شعار ضد دربار میداد بر اثر اصابت سرنیزه نقش زمین شد و از پا درآمد.
سپس به تعقیب سایرین پرداخته با ته تفنگ و سرنیزه به هرکس میرسیدند میزدند. در این جریان عده کثیری بازداشت شدند و با کامیونهای ارتشی به شهربانی و فرمانداری نظامی اعزام گردیدند. پریشب [شامگاه ۲۷ مرداد] جوانان عضو حزب توده روزنامه ارگان رسمی حزب توده ایران را علنا میفروختند و ضمن فروش روزنامه علیه رژیم سلطنتی نیز شعار میدادند.
مامورین انتظامی و افراد حزب «پانایرانیست» و «نیروی سوم» هنگام فروش روزنامه مردم به تودهایها حمله کردند و روزنامههای آنان را گرفته پاره کردند. کار روزنامه پاره کردن کمکم توسعه [یافت] تا جایی که سربازهای طرفدار سلطنت کلیه روزنامههای عصر را هم که در مخالفت با شاه مطالبی نوشته بودند از دست روزنامهفروشها میگرفتند و پاره میکردند.
در خیابان لالهزار، اسلامبول، نادری، فردوسی، منوچهری و شاهآباد دستههای نیروی انتظامی مرتبا به دنبال تظاهرکنندگان میدویدند و فریاد میزدند «برقرار باد سلطنت و مشروطیت». مدت سه ساعت وضع خیابانهای مرکزی شهر تهران یکپارچه جنجال شده بود و مردم این طرف و آن طرف میدویدند و طوری شده بود که هیچکس به وضع خود اطمینان نداشت و اغلب زیر دست وپا میافتادند ومصدوم میشدند. پس از این واقعه دستههای طرفدار شاه در خیابانها راه افتادند و به جمعیتهای چپ حملهور شدند.
پریشب [شامگاه ۲۷ مرداد ۱۳۳۲] به چند مرکز تودهایها حمله شد و اثاثیه و اموال آنها را به تاراج بردند و هریک از تودهایها را میدیدند میزدند. در خیابانهای امیریه و منوچهری چند مغازه مربوط به افراد تودهای را غارت کردند.
بعدازظهر پریروز [۲۷ مرداد ۳۲] عدهای از طرفداران جمهور پلاکها و کاشیهای چند خیابان را کندند و جای آنها اسامی دیگری نوشتند.