صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۹۲۶۷۰
تاریخ انتشار: ۳۲ : ۲۰ - ۰۸ مرداد ۱۳۹۸
اسناد ویکی لیکس در «انتخاب»؛ شماره ۱۵ /
«بدترین ترس» عربستان سعودی آن است که ایران در جنگ پیروز شده و سایه آن بر کویت و حتی بر خود عربستان بیافتد. دیگر ترس های آنها شامل حمله مستقیم ایران به هر شکل، تشدید تنش ها تا حدی که عربستان یا یکی از کشورهای کوچک خلیج فارس را به جنگ بکشاند، شورش علیه عربستان سعودی با هدایت ایران، و شورش علیه یک یا چند کشور کوچکتر خلیج فارس. تمامی این ترس ها از بین رفته، به جز بخشی از ترس از شورش.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

«انتخاب» اسناد ویکی لیکس در رابطه با ایران را که متعلق به سال های ۱۹۷۲ تا ۲۰۰۹ است، را به صورت روزانه و به منظور آگاهی مخاطبان نسبت به تحولات و اتفاقات گذشته، منتشرمی کند.

سرویس تاریخ «انتخاب»: سفارت آمریکا در ریاض در سندی به تاریخ چهارشنبه، ۲۲ خرداد ۱۳۶۴ به موضوع روابط ایران و عربستان پرداخته است.

به گزارش سرویس تاریخ «انتخاب»، متن سند مذکور که ویکی لیکس آن را منتشر کرده، به شرح زیر است:

 

عنوان سند: سیاست عربستان در قبال ایران

تاریخ: چهارشنبه 12 ژوئن 1985 ساعت 14:31

طبقه بندی:‌ سری

از: سفارت آمریکا در ریاض عربستان

به: وزیر خارجه آمریکا

  1. S – کل متن
  2. خلاصه: مجموعه از رخدادها و مرور زمان باعث تغییر در بیم ها و امیدهای عربستان سعودی درباره ایران شده است. اکنون که عربستان بیشتر مطمئن است عراق در جنگ شکست نخواهد خورد، خطر حمله مستقیم ایران به عربستان را کمتر می بیند، احتمال شورش در عربستان با حمایت ایران بسیار کم شده و خطر شورش در دیگر کشورهای خلیج {فارس} نیز احتمالا قابل کنترل است، دولت سعودی همراهی بیشتری با راهبرد عراق برای کشاندن ایران به پای میز مذاکره از طریق فشارهای نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک پیدا کرده است که به مرور زمان ممکن است ایران را متقاعد کنند که گزینه دیگری ندارند. دولت عربستان به اندازه عراق به ایران بدبین است اما هزینه مستقیم محدود کردن انقلاب این کشور را نمی پذیرد. لذا صبر عربستان در واقع از عراق بیشتر است. دولت عربستان، تحلیل عراق از جنگ و شرایط داخلی ایران را کاملا پذیرفته و از نظر دیپلماتیک، از جمله در تماس‎های اخیر با ایران، بصورت کامل از عراق پشتیبانی می کند. پیامی که عربستان برای ایران می فرستد این است که تا زمانی که جنگ ادامه داشته باشد، عربستان را نمی توان از عراق جدا کرد اما آنها تمایل دارند تماس با ایران را ادامه داده و به روابط همکارانه در زمانی امیدوار باشند که ایران به پیگیری اهدافش در خارج از کشور از طریق ابزارهای نظامی پایان دهد. سیاستگذاران اصلی عربستان در این زمینه نیز مانند دیگر موارد، احتمالا فهد، عبدالله، سلطان، و نایف هستند و ظاهرا هیچ تفاوتی میان آنها وجود ندارد. آنها خصومت بنیادین و الهیاتی ...ایران را درک کرده و می‎دانند که تا وقتی انقلاب فروکش نکرده و ماهیت آن بصورت جدی دچار تغییر نشده، همچنان خطری برای آل سعود خواهد بود. آنها نیاز به سرسخت بودن در دفاع از آنچه متعلق به آنهاست را در صورت افزایش تهدیدات توسط ایران درک کرده و نمونه آن را در سرنگونی حداقل یک هواپیمای ایرانی در تابستان گذشته و اعلام مقررات درگیری جدید نیروی هوایی عربستان می‎توان دید. البته آنها احتیاط سنتی خود را کنار نگذاشته و همچنان آشکارا نشان می دهند که نمی خواهند تهدیدی خشونتبار علیه ایران باشند، همانطور که در موضع همراه با تساهل آنها بعد از سرنگونی هواپیما در تابستان شاهد بودیم. آنها همچنین از نیاز بلندمدت به روابط کاری سازنده با ایران آگاه بوده و امیدوارند که به مرور زمان انقلاب میانه‎روتر شده و منافع مشترک خود را نشان دهند. پایان خلاصه.
  3. برخی از عوامل، چه در نتیجه رخدادها یا با مرور زمان، از زمان آخرین گزارش کلی ما درباره روابط ایران-عربستان، تغییر کرده اند. نتیجه آن افزایش اعتمادبنفس عربستان و کاهش تلاطم آنها میان ترس و امید بوده است. تغییرات اصلی عبارتند از: الف) اثبات .... توانایی عراق در متوقف کردن ایران روی زمین، ب) افزایش قدرت نسبی نیروی هوایی و دریایی عراق، ج) انحلال منطقه بزرگ دفاع هوایی توسط نیروی هوایی عربستان با توجه به نبود تهدید حمله ایران در شمال خلیج {فارس} بعد از سرنگون کردن یک یا دو هواپیمای F-4 ایران در ماه ژوئن توسط عربستان (هرچند ایران شاید در حال آزمایشی جدید در این جبهه باشد). د) شکل گیری انتقاداتی درباره «روندهای مثبت» ادعایی در ایران بعد از تجربه بزرگ توطئه ایرن برای دور کردن کشورهای سازمان همکاری خلیج فارس از عراق با هدف جلب حمایت یا همراهی گسترده جهانی از طریق «منطقی» به نظر رسیدن در موضوعاتی بشردوستانه مانند بمباران شهرها (هم زمان با رد مذاکره درباره یک مصالحه کلی). ن) کاهش جذابیت انقلاب ایران هم زمان با ادامه بن بست که بصورت فزاینده ای برای ایران ناخوشایند است، و) انتصاب فرماندار جدید انعطاف پذیر از خانواده سلطنتی دراستان شرقی، ه) اثبات ظاهری تصمیم کویت (علیرغم افزایش نگرانی درباره امارات و شاید عمان) و ی) تغییر روابط مالی با نزدیک شدن به زمان تکمیل پروژه عظیم خطوط لوله جدید/توسعه ای عراق.

هراس و امیدها

  1. مدت زیادی از دوره ای نمی گذرد که یک خبر بد کوچک – مانند یک حمله توسط ایران یا چند حمله ایران و عراق به کشتیرانی – دولت عربستان را دچار هراس لحظه ای تا سرحد طرح سوالاتی از این قبیل می کرد که برای تضمین امنیت در خلیج فارس، عربستان چه «تحرکات نظامی» باید انجام دهد. این شرایط دیگر برقرار نیست. عربستان همراه با دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس که در کنفرانس وزرا در مارس 1985 شرکت داشتند، مسلما انتظار لحظات ناآرامی را در طمان حملات اخیر ایران در هویزه داشتند و اگر عراق شکست می خورد، آنها دوباره به روزهای بد 1982 تا 83 برمی گشتند و بدترین کابوس شان به حقیقت می پیوست. البته از آنجا که عراق شکست نخورد، چنین هراس هایی کاهش پیدا کرده و مبنای اعتمادبنفس عربستان تقویت شده است.
  2. البته «بدترین ترس» عربستان سعودی آن است که ایران در جنگ پیروز شده و سایه آن بر کویت و حتی بر خود عربستان بیافتد. دیگر ترس های آنها شامل حمله مستقیم ایران به هر شکل، تشدید تنش ها تا حدی که عربستان یا یکی از کشورهای کوچک خلیج فارس را به جنگ بکشاند، شورش علیه عربستان سعودی با هدایت ایران، و شورش علیه یک یا چند کشور کوچکتر خلیج فارس. تمامی این ترس ها از بین رفته، به جز بخشی از ترس از شورش.
  3. خطر تشدید تنش ها نیز اکنون کمتر ترسناک است. ایران به منطقه دفاع هوایی اعلامی توسط عربستان بعد از سرنگون شدن یک F4 ایران توسط یک F15 عربستان در ژوئن گذشته احترام گذاشته است. این واقعیت ترس سعودی‎ها را از بین برده و اعتمادبنفس عربستان را به توانایی در بازدارندگی مستقیم حملات ایران را افزایش داده است. این مسئله با وجود شبهاتی درباره پیچیدگی‎های حمله به نفتکش Oriental Importer در روز اول ژوئن در شمال خلیج فارس، همچنان پابرجا بوده و در داخل صنعت حدس زده می شود که این حمله نشان دهنده تغییر تاکتیک ایران است. این مسئله شاید منجر به مقابله میان نیروی هوایی ایران و عربستان شود. عربستانی ها فراز و نشیب زیادی در جنگ نفتکش ها دیده اند و شاهد الگویی از حملات عراق در جنوب خارک و تلافی ایران در شرق قطر، خارج از منطقه تحت پوشش نیروی هوایی عربستان بوده اند. این این مناطق تعداد حملات شاید کم و زیاد شود اما دولت عربستان دیگر هیچ ترس قابل توجهی ندارد که این حملات باعث تشدید یا توسعه درگیری ها شود. همچنین مشاهده کرده است که تاثیر این حملات بر تعداد تانکرهای موجود و نیز نرخ بیمه نفتکش ها بسیار کمتر از مقداری است که پیش بینی می شد. دولت عربستان از حملات عراقی ها در ماه مارس در نزدیکی راس تنوره ناراحت و سردرگم شده بود اما ظاهرا این مسئله را با عراق مطرح کرده و از پاسخ آنها قانع شده اند. اگر ایران در آینده حمله ای در منطقه حمله به Oriental Importer انجام دهد، معتقدیم نیروی هوایی عربستان باز هم پاسخ خواهد داد و اگر این پاسخ موفق باشد، می تواند موجب توقف این حملات جدید توسط ایران شود. اما اگر نیروی هوایی عربستان شکست بخورد، خلیج فارس ممکن است روزهای پرتنشی را تجربه کند.
  4. شورش علیه عربستان با هدایت یا الهام از ایران، هرچند در اینجا به سادگی از احتمال رخداد آن نمی گذرند اما بهرحال دیگر در حد کابوسی نیست که فکر آن هم خواب از سر عربستانی ها بپراند. برخورد سخت، اگر نگوییم بی رحمانه، با اعتراضات القطیف یا الحصا، در کنار نظارت پیوسته بر شیعیان، هشدارهای واضح درباره واکنش به هرگونه اعتراضات آینده، کنترل سفرهای شیعیان در برخی موارد و دستگیری گاه به گاه آنها، همگی این اعتمادبنفس را در سعودی ها ایجاد کرده است که شرایط را کاملا تحت کنترل دارند. با توجه به آنکه چماق کاملا آشکار است، عربستان اخیرا هویج هایی را هم ارایه کرده و منابعی را برای توسعه استان شرقی شیعه نشین اختصاص داده است. به نظر میرسد که محمد بن فهد، امیر جدید این استان، که خیلی زود و با نگاه مثبت با شیعیان برخورد کرده است، تلاش می کند تا هویج های (مشوق های) بیشتری را هم ارایه کند. البته نه چماق و نه هویج معنی چندانی برای شیعیانی ندارد که عاشق شهادت هستند، اما شواهد نشان می دهد که تعداد کسانی که در این استان شرقی، این حد از علاقه افراطی را به هم مذهب های ایرانی شان داشته باشند، بسیار کم است. البته دولت عربستان مظنون است که دست مستقیم یا غیرمستقیم ایران در دو انفجار اخیر در ریاض دخیل بوده و نگران تاثیرات چنین حوادثی بر حس امنیت مردم عربستان و خارجی ها است، که یکی از مزایای اصلی (یا شاید هزینه) زندگی در عربستان است.
  5. البته مراسم سالانه حج محل نگرانی عربستان درباره مشکل سازی ایران است. سعودی ها سال گذشته وقتی توانستند 150 هزار ایرانی را با موفقیت مدیریت کنند، اعتمادبنفس شان افزایش پیدا کرد. در یک حادثه مجزا، درگیری میان زایران ایرانی و عراقی با اعزام نیروی پلیس با موفقیت مدیریت شد و عربستان اعتراض های ایران را رد کرده و برداشت خودش از اتفاقات را ارایه کرد. بهرحال امنیت حج نگرانی عمیق دولت عربستان است و آنها در حال آماده کردن خود برای مدیریت مشکلات پیش بینی شده هستند. بنا به گفته سازمان حج عربستان، مذاکرات درباره تعداد زایران ایرانی در حج امسال به پایان رسیده و تعداد زایران ایرانی باز هم همان 150 هزار نفر تعیین شده است. مسئولان امنیتی عربستان بدون شد حامی کم شدن این تعداد هستند. رهبری سیاسی شاید تصمیم گرفته با توافق با این عدد بالا، ادعاهای ایرانی ها را رد کند که آل سعود را خادمان نالایق حرمین شریفین می داند. وقتی یکی از روحانیون عالی رتبه ریاست رسمی هیات ایرانی را برعهده می گیرد، این پیام بهتر منتقل می شود.
  6. احتمال فعالیت های مخفیانه ایران در کشورهای کوچک خلیج فارس همچنان روی اعصاب مسئولان عربستانی است. البته در اینجا نگرانی های زیادی درباره توطئه ای وجود دارد که در دسامبر 1982 در بحرین کشف شد و همچنین درباره توطئه در قطر در تابستان 1983 (هرچند تا جایی که به خاطر داریم گفته می شد شاید پای ماجراجویی لیبیایی ها در میان باشد). نگرانی مداوم درباره سرسختی مسئولان کویتی تا حدی با پاسخ کویت به بمب گذاری دسامبر 1983 و همچنین هواپیماربایی اواخر همان سال و آنچه در اینجا به سیاست سرسختانه امنیتی در کویت مشهور شده، از بین رفته است، از جمله این موارد افزایش علاقه کویت به همکاری نظامی در شورای همکاری خلیج فارس است. (توجه داشته باشیم که دولت عربستان به دولت کویت توصیه کرده است یا کسانی را که به اتهام مشارکت در بمبگذاری دسامبر 1983 دستگیر کرده، اعدام کند و یا آزاد کند تا مشکلاتی بعدی پیش نیاید). بصورت کلی تصور می شود ایران، مستقیم یا غیرمستقیم، در تلاش های اخیر برای کشتن امیر کویت دخیل بوده است. دولت عربستان ظاهرا از این تلاش ها شوکه شده اما خوشحال است که این اتفاق نهایتا به سیاست های امنیتی گسترده تر توسط کویت منجر شده است. عربستان تا حدی از تغییرات سیاسی در امارات و فعالیت های گسترده تر ایرانی ها در این کشور نگران است.
  7. سعودی ها به تحولات مثبت در ایران امیدوار هستند که هرگز احتمال بالایی نداشته اما اکنون احتمال آنها بسیار هم کمتر شده است. عربستانی ها بارها به ظهور میانه روی و منطق در ایران امیدوار شده اند و هرگونه احتمال برای چنین میانه روی را تقویت می کنند. مثلا این اتفاق بعد از سفر لواسانی در تابستان سال گذشته اتفاق افتاد. اما این امیدها اکنون خاکستر شده است. سعودی ها معتقدند ایران تابستان سال گذشته پیشنهادی را در شورای همکاری خلیج فارس جلو برده و بعد عقب نشسته است. آنها همچنین شاهد بودند که ایران مسئولان ژاپنی را تحریک کرد تا یک پیشنهاد خاص را ارایه کنند که ایران بعدها آن را رد کرد. عراقی ها شکست خوردن این پیشنهاد را پیش بینی کرده بودند. سعودی ها در ابتدا تحلیل عراقی ها را پذیرفتند و بعد هم شاهد به واقعیت پیوستن آن بودند. به این صورت نیست که سعودی ها هیچ نشانه ای از میانه روی در ایران نبینند اما اکنون با این تحلیل عراقی ها هم عقیده اند که میانه روی تنها تحت فشار توسعه پیدا می کند، فشار نظامی و دیپلماتیک است که به مرور زمان اکثریت غیرمیانه رو در ....ایران را قانع کرده است که عدم انعطاف آنها صرفا منجر به شکست شده است. به عبارت دیگر، این فشار است که به مرور زمان حقانیت میانه روها را تایید می کند. بعلاوه، سعودی ها درک می کنند که رسیدن از خصومت بنیادین و الهیاتی کنونی در ایران با حکومت عربستان، به یک میانه روی که ایران را همسایه ای امن کند، بسیار طولانی خواهد بود. لذا آنها انگیزه چندانی برای چنگ زدن به این احتمالات ندارند.
  8. معتقدیم دولت عربستان در حال حاضر بطور کامل با تحلیل عراق از شرایط ایران و پیچیدگی های این شرایط برای هردوی سیاست های عراق و عربستان، موافق است. مثلا ما هیچ تفاوتی میان روایت عربستان از جنگ با روایت طارق عزیز نمی بینیم. زیرا اولی هم در ماه های اخیر خواستار تلاش های مداوم و فزاینده آمریکا جهت جلوگیری از جریان تسلیحاتی به سمت ایران شده و تلاش های مشابهی را هم خودش انجام داده است. آنها همچنین اظهارنگرانی درباره تشدید جنگ نفتکش ها را هم کنار گذاشته و می گویند عراق باید فشار برای ایران را همچنان حفظ کند.

صبر

  1. با کمتر شدن ترس ها و امیدها، سیاست عربستان در قبال ایران را باید با صبر توصیف کرد. عراقی ها دولت عربستان را قانع کرده اند که اعمال فشار همراه با صبر تنها راه پایان دادن به جنگ است. در این موقعیت، و با توجه به آنکه عراق فشار مستقیم را تحمل می کند، صبر عربستان که از خصایص اصلی آنها از ابتدا بوده، می تواند تاثیرگذار باشد. البته دولت عربستان جنگ را بی خطر نمی داند و ترجیح می دهد شاهد حرکت به سوی توافق از طریق مذاکرات باشد. حتی احتمال کم یک درگیری هم عربستانی ها را تا حد زیادی نگران می کند. با این وجود، از آنجا که خطر ظاهرا کنترل شده و قدرت خود را از دست می دهد، سعودی ها اکنون چشم ها را باز کرده و می بینند که همه شرایط خطرناک نیست. رسیدن به راه حل ضروری است اما مثلا دولت عربستان علاقه ای ندارد که شاهد بازگشت زودهنگام حجم بالای نفت ایران و عراق به بازار جهانی باشد. ما معتقدیم که سعودی ها حرکت تدریجی به سمت صلح را به یک توافق زودهنگام اما شکننده یا ادامه درگیری ها در سطح فعلی ترجیح می دهند. بهرحال عراق آزاد از جنگ با ایران می تواند تهدیدی بزرگتر برای عربستان و برادران آنها در شورای همکاری خلیج فارس باشد. البته ما معتقدیم که دولت عربستان در تحلیل سفارت بغداد اعلام خواهد کرد که عراق احتمال ندارد دوباره به سمت تاثیرگذاری از طریق شورش یا تروریسم برگردد، زیرا ایران تنها کشوری است که از این بی ثباتی در کشورهای خلیج فارس سود خواهد برد.

نفت

  1. ما معتقد نیستیم که در شرایط کنونی سیاست نفتی عربستان بصورت جدی تحت تاثیر روابط آن با ایران باشد و یا اینکه روابط ایران و عربستان در زمینه انرژی در حال حاضر عاملی مهم در روابط کلی آنها باشد. در حالیکه قیمت نفت عاملی تاثیرگذار در روابط ایران و عربستان بود (یا ظاهرا اینگونه به نظر می آمد) اما هم قبل و هم بعد از انقلاب، به یک مسئله جزیی تبدیل شد. پذیرش بخش اعظم تولید مازاد بازار کنونی جهان توسط عربستان باعث شده ایران همراه با شکوه، از این اقدام خوشنود باشد هرچند گاهی گلایه دارد که چرا عربستان کل این بار را به دوش نمی کشد. البته سعودی ها از این سیاست نه برای رضایت ایران که بر این اساس پیروی می کنند که آن را کم ضررترین راه با توجه به درآمدهای کوتاه و بلندمدت خود زمینه حفظ اوپک می بینند. به دلیل همین کم اهمیت بودن سیاست نفت در روابط دوجانبه است که غفوری فرد وزیر نفت و المپیک در زمان سفر خود به ریاض با وزیر امورخارجه و دفاع عربستان، سلطان، دیدار کرد اما با یمانی دیدار نکرد. ایران بدون شک از کمک عربستان به عراق در زمینه صادرات نفت به حساب عراق و نیز اجازه ساخت خطوط لوله برای وصل کردن میدان های جنوبی عراق به خط لوله شرق به غرب عربستان، عصبانی و ناخوشنود است زیرا این کار می تواند به تضعیف بیشتر بازار کمک کند. البته با توجه به خصومت بنیادین ایران با سلطنت عربستان، عصبانیت ایران در این زمینه یک موضوع کوچک است که ظاهرا تاثیر بسیار کمی بر اقدامات ایران یا عربستان دارد. در مجموع سیاست نفتی عربستان نه بر اساس نگرانی درباره خصومت یا رضایت ایران بلکه با ملاحظه رفاهی عربستان و نظام اقتصاد بین المللی تعیین می شود که عربستان حضور سنگینی در آن دارد و نیز بر اساس ضرورت کمک به عراق، تعیین می شود. بعلاوه، دولت عربستان کاملا درک می کند که خصومت بنیادین حکومت کنونی ایران ریشه هایی عمیق تر از ملاحظات سیاستی نفت دارد.

سیاست

  1. برداشت عربستان از تمامی این موارد در سیاستش در برابر ایران نوعی عملگرایی است. آنها می خواهند این پیام را به ایران منتقل کنند که تا وقتی جنگ ادامه داشته باشد آنها (و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس) را نمی توان از عراق جدا کرد بلککه آنها همواره و بعد از پایان جنگ آماده مذاکره با ایران و بهبود روابط هستند. عربستان سفارت کوچکی در تهران دارد – سه تا چهار نماینده و مسئول محبوب آنها مروان الرومی. ایران هم یک سفارت کوچک دارد – یک مسئول و سه افسر که بصورت دقیق تحت نظر هستند – در جده. عربستان گزارش کرده است که ایران اکنون یک ساختمان سفارت را در ریاض خریداری کرده که تا کنون حداقل یک نفر در آنجا مستقر شده است. از فرستاده های بلندپایه ایران استقبال می شود، وقتی ایران علنا ابراز علاقه کرد که سعود را به تهران دعوت کند، او پذیرفت و بصورت متقابل از ولایتی برای دیدار از عربستان دعوت کرد که او هم پذیرفته است. سیاستگذاران دولت عربستان در زمینه ایران و جنگ ایران و عراق، و نیز همه موضوعات حیاتی برای عربستان سعودی، شامل پادشاه، ولیعهد عبدالله، شاهزاده سلطان، و شاهزاده نایف می شود. ما هیچ نشانه مهمی از اختلاف نظر میان این چهار نفر مشاهده نکرده ایم. ظاهرا آنها بصورت کامل با هم توافق دارند، مثلا، درباره خصومت بنیادین حکومت ایران و تهدید مداوم آن برای آل سعود. ظاهرا آنها درباره نیاز به یک موضع سرسختانه اما نه بی پروا در برابر ایران توافق دارند، چیزی که در سرنگونی F4 ایران در تابستان گذشته و اعلام قوانین جدید درگیری نیروی هوایی عربستان و موضع محکم علیه ایران، خود را نشان داد. در گذشته نشانه هایی وجود داشت که ولیعهد عبدالله شاید ارتباطاتی با مخالفان تبعیدی ایران داشته باشد اما این مسئله احتمالا چیزی بیش از یک تماس صرف نیست. / بخش دوم این سند فردا منتشر می شود.