صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۹ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۴۹۲۵۲۷
تاریخ انتشار: ۵۲ : ۲۳ - ۰۷ مرداد ۱۳۹۸
امروز شاه میل کردند ژغرافی [جغرافی] تالیف فرمایند. نقشه به زبان انگلیسی است و پادشاه به هیچ وجه از درجات عرضی و طولی اطلاع ندارند و زبان انگلیسی نمی‌دانند [تا] از روی نقشه تالیف ژغرافیا بفرمایند. پناه بر خدا از اتلاف وقت عزیز گران‌بهای پادشاهی که به واسطه استقلال هر دقیقه او مقابل هزار سال دیگران است و سبحان‌الله که حتی تالیف ژغرافیا هم از راه معمول سهل ورود نمی‌فرمایند، از راه غیرمعمول مشکل حرکت می‌کنند. خلاصه فرمودند و نوشتم. بعد عطش مرا دیوانه کرده بود. سه ساعت به غروب مانده به منزل طلوزان آمدم
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

پس از انتشار خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی، «انتخاب» قصد دارد این بار بخش های گزیده ای از خاطرات دیگر شخصیت های مهم و تاثیرگذار کشور را روزانه، مرور و منتشر کند

به گزارش انتخاب، در خاطرات اعتماد السلطنه آمده است:

 

امروز شاه سوار نمی‌شوند. صبح بارخانه [اجناس] کنت را به دربخانه [دربار] فرستادم. خود بلافاصله رفتم. شاه بیرون تشریف آورده بودند. حکیم طلوزان [پزشک فرانسوی مخصوص شاه] قبل از من رفته بود. از او سوال فرموده بودند که فلانی روزه است یا نه؟ عجب است که به شاه معلوم نشده. اگر هم روزه بخواهم بخورم طوری نخواهم خورد که طلوزان بداند یا اگر بداند بگوید. اشیای مرسوله کنت غالب، حقه‌بازی و بچه‌بازی از قبیل عطریات و کلاه‌فرنگی، دستکش و غیره بود. خیلی مستحسن [مورد پسند] افتاد و به امین‌الملک مقرر شد جواب بنویسد. عریضه او را چون امین‌الملک با کنت خصوصیت ندارد بلکه بلانهایت خصومت، جواب عریضه را دست‌خط ننوشت. ابلاغی از طرف خود نوشت. پانزده تومان هم انعام به حاملین بارخانه [اجناس‌] داده شد.

امروز شاه میل کردند ژغرافی [جغرافی] تالیف فرمایند. نقشه به زبان انگلیسی است و پادشاه به هیچ وجه از درجات عرضی و طولی اطلاع ندارند و زبان انگلیسی نمی‌دانند [تا] از روی نقشه تالیف ژغرافیا بفرمایند. پناه بر خدا از اتلاف وقت عزیز گران‌بهای پادشاهی که به واسطه استقلال هر دقیقه او مقابل هزار سال دیگران است و سبحان‌الله که حتی تالیف ژغرافیا هم از راه معمول سهل ورود نمی‌فرمایند، از راه غیرمعمول مشکل حرکت می‌کنند. خلاصه فرمودند و نوشتم. بعد عطش مرا دیوانه کرده بود. سه ساعت به غروب مانده به منزل طلوزان آمدم. ناخن پایم به گوشت فرو رفته بود. حکیم طلوزان درآورد. خیلی زحمت داد. منزل خود آمدم اجوبه [جواب] کنت را نوشتم فرستادم. بازدید سلطان محمدمیرزا آقای داماد رفتم. شب الحمدالله زنده هستم.

 

منبع: روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، با مقدمه و فهارس از ایرج افشار، تهران: امیرکبیر، آذر ۵۰، ص ۹۸.